دانلود تحقیق بیمه حمایت و پس انداز

هدف اصلی بیمه زندگی حمایت از افراد به هنگام مضیقه مالی است خانواده ها و وابستگان آنها می دانند ، چنانچه نان آور خانواده به طور کامل بیمه شده باشد ، در صورت مرگ ناگهانی وی ، خانواده با کاهش درآمد مواجه نخواهد شد
دسته بندی اقتصاد
بازدید ها 21
فرمت فایل doc
حجم فایل 104 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 80
تحقیق بیمه حمایت و پس انداز

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

بیمه حمایت و پس انداز

بیمه حمایت و پس انداز

هدف اصلی بیمه زندگی حمایت از افراد به هنگام مضیقه مالی است . خانواده ها و وابستگان آنها می دانند ، چنانچه نان آور خانواده به طور کامل بیمه شده باشد ، در صورت مرگ ناگهانی وی ، خانواده با کاهش درآمد مواجه نخواهد شد .

اما روی دیگر بیمه زندگی ، مزیت ممتاز این بیمه نامه در استفاده از آن به صورت نوعی پس انداز است . بیمه های زندگی براساس شرایط می توانند جچنبه حمایتی یا جنبه پس اندازی داشته باشند . با این حال بخش عمده ای از بیمه نامه های زندگی هر دو جنبه حمایتی و پس اندازی را دارند .

بیمه تمام عمر

در بیمه تمام عمر ، شرکت بیمه تعهد می کند که هر موقع بیمه شده فوت کند ، مبلغ توافق شده را به خانواده بیمه گذار یا افراد دیگری که او معرفی کرده است پرداخت نماید .

حق بیمه به صورت سالیانه در تمام دوره زندگی پرداخت می شود . البته می توان حق بیمه را فقط تا هنگام بازنشستگی پرداخت کرد که در این حالت مقدار حق بیمه هر سال بیشتر خواهد بود .

بیمه شده ممکن است تا مدت ها بعد از اخذ بیمه نامه زنده بماند و پولی از شرکت بیمه دریافت نکند . از سوی دیگر امکان دارد که بیمه شده 2 یا 3 روز بعد از دریافت بیمه نامه فوت کند . در این حالت تمام مبلغ توافق شده به خانواده وی یا افراد معرفی شده پرداخت خواهد شد .

بیمه عمر زمانی

در این بیمه که به آن بیمه نامه موقت هم می گویند ، چنانچه بیمه شده در دوره زمانی مشخصی ( که همان شرط بیمه نامه است ) فوت کند ، مبلغ توافق شده به بازماندگان پرداخت می شود . دوره زمانی شرط بیمه نامه ممکن است 10 ، 15 یا 20 سال باشد .

البته بیمه نامه هایی هم هستند که برای دوره زمانی به کوتاهی یک ماه صادر می شوند . چنانچه بعد از دوره تعیین شده فرد بیمه شده هنوز زنده باشد ، هیچ پرداختی انجام نخواهد شد . بیمه عمر زمانی نوع بسیار ارزانی از بیمه های حمایتی است که با حق بیمه اندکی ، بازماندگان برای مبالغ کلانی تحت پوشش قرار می گیرند .

اغلب مردم ، به این دلیل از بیمه عمر زمانی استفاده می کنند که بچه هایشان در حال بزرگ شدن هستند یا این که شغلی خطرناک دارند و ممکن است بر اثر رخدادی ناگوار خانواده آنها دچار مشکل شود . در بسیاری از مواقع ، این نوع بیمه به خاطر پرداختاقسام وام های دریافتی از بانکها یا دیگر سازمانها اخذ می شود تا در صورت فوت وام گیرنده ، بازماندگان با مشکل باز پرداخت وام مواجه نشوند .

از آن جا که در صورت زنده ماندن فرد بیمه شده بعد از دوره تعیین شده پرداختی از طرف شرکت بیمه صورت نمی گیرد ، حق بیمه این نوع بیمه از دیگر پوشش ها بسیار کمتر است .

بیمه نامه های مختلط عمر و پس انداز

بیمه نامه های مختلط عمر و پس انداز یکی از راه های پس انداز برای آینده است و از همان زمانی که بیمه نامه اخذ می شود ، بیمه گذار حمایت مالی خواهد داشت . مبلغ حق بیمه و مدت پرداخت آن براساس توافق تعیین می شود . برای مثال ، در یک دوره زمانی 25 ساله ، هر سال مبلغی به شرکت بیمه پرداخت خواهد شد و بعد از اتمام دوره که موعد پرداخت نامیده می شود ، بیمه گر سرمایه مندرج در بیمه نامه را به بیمه گذار پرداخت خواهد کرد .

اغلب مردم این نوع بیمه را وسیله خوبی برای پس انداز می دانند ، اما در کنار پس انداز مزایای ارزشمند دیگری هم دارد . برای مثال ، چنانچه بیمه شده قبل از سررسید موعد پرداخت سرمایه بیمه نامه فوت کند ، دیگر حق بیمه ای پرداخت نمی شود و تمام سرمایه بیمه نامه به بازماندگان فرد بیمه شده پرداخت خواهد شد .

بیمه نامه های همراه با مشارکت در منافع و بدون مشارکت در منافع

بیمه نامه همراه با مشارکت در منافع به بیمه گذار امکان می دهد که در سود سرمایه گذاریهای شرکت بیمه سهیم شود . این سود هر سال به اسم اضافه درآمد به سرمایه بیمه نامه افزوده می شود . به محض اضافه شدن این سودها به بیمه نامه ، دیگر امکان انتقال یا برداشت آن وجود ندارد . هر چه سیاستهایسرمایه گذاری شرکت بیمه موفق تر باشد ، اضافه درآمد بیشتری به سرمایه بیمه نامه ها افزوده خواهد شد .

ممکن است در برخی از سال ها اضافه درآمد وجود نداشته باشد اما در سالهای متمادی مبالغ در خور توجهی به سرمایه بیمه نامه ها اضافه می شود .

در بیمه نامه های بدون شرکت در منافع نمی توان در سود شرکت سهیم شد و سرمایه بیمه نامه به مقدار اولیه ثابت خواهد ماند .

بیمه نامه های تمام عمر و بیمه نامه های مختلط عمر و پس انداز را می توان به شکل بیمه نامه های همراه با مشارکت در منافع و بدون مشارکت در منافع صادر کرد .با این حال ، بیشتر بیمه نامه ها همراه با مشارکت در منافع هستند .

بیمه نامه های مقرری بیمه عمر ( سالیانه )

در بیمه نامه های مقرری بیمه عمر ،پرداخت مزایا به بیمه گذار از تاریخ توافق شده شروع می شود و به صورت دوره ای ادامه می یابد ، به بیان بهتر درآمدی منظم برای

بیمه گذار برقرار خواهد شد . چنانچه قبل از تاریخ توافق شده برای دریافت مزایای سالیانه ، بیمه شده فوت کند ، تمام حق بیمه ها به بیمه گذار برگشت داده می شود .

بعضی مواقع افراد ترجیح می دهند که حق بیمه بیمه نامه های مقرری بیمه عمر را به طور یکجا بپردازند تا این که بخواهند آن را به صورت دوره ای پرداخت کنند .

بیمه نامه های مستمری بیمه عمر ( ماهانه )

این بیمه نامه ها را ، هم کارفرما و هم آنهایی که به طور مستقل شغل آزاد دارند می توانند خریداری کنند . حق بیمه ها در طول سال های شاغل بودن پرداخت می شود و سرمایه بیمه نامه ها به صورت مستمری از هنگام بازنشستگی به بیمه شده پرداخت می شود .

به جای دریافتی های ماهانه ، می توان سرمایه بیمه نامه را به صورت یکجا در هنگام بازنشستگی دریافت کرد . هم چنین ، می توان توافق نمود که بعد از فوت بیمه شده مستمری به همسر وی پرداخت شود یا در صورتی که بیمه شده قبل از بازنشستگی فوت کند شرکت بیمه همه سرمایه را یکجا پرداخت کند .

مقدار مستمری قابل دریافت ، به مبلغ حق بیمه های پرداخت شده وهم چنین درآمد سرمایه گذاری که از محل حق بیمه ها انجام گرفته وابسته است .

بیمه نامه های مستمری انفرادی ، برای افرادی که مستقل هستند و شغل آزاد دارند ، اهمیت ویژه ای دارد ، زیرا آنان باید برای دوران بازنشستگی خود آینده نگری کنند

بیمه نامه های مستمری بسیار متنوع و به صورت گسترده ای انعطاف پذیرند و قابلیت تغییر شرایط دارند .

فهرست مطالب

مقدمه

فصل اول

تاریخچه بیمه آسیا 2

قصل دوم

تقسیم بندی انواع بیمه 5

قرارداد بیمه 8

بیمه نامه 11

تعهدات بیمه گذار 14

حدود تعهدات بیمه گذار در اعلام خطر موضوع بیمه 16

پرداخت حق بیمه 17

بیمه آتش سوزی 21

شکست شیشه 24

بیمه تمام خطر مقاطعه کاران 28

اطلاعات مورد نیاز برای ارزیابی ریسک 32

بیمه های مسئولیت مدنی 34

انواع بیمه مسئولیت مدنی 36

بیمه حمایت و پس انداز 57

بیمه نامه های مختلط عمر و پس انداز 58

فصل سوم

نمودار سازمانی بیمه آسیا 62

اهم وظایف و اختیارات و مسئولیتها در بخش اداره خسارت جانی 63

ارتباط بین روژه مزبور با درس پروژه مالی 64

فصل چهارم

ثبت اسناد هزینه 68

ثبت اسناد مطالبات 68

وارد کردن اطلاعت پرونده ها 68

گرفتن استعلام از پرونده ها 69

صدور چک و تاییدیه پرداخت چک 69

پرفراژ چک و تاییدیه پرداخت چک 69

تهیه صورت مغایرت بانکی 70

تکمیل کردن دفتر حواله خسارت 70

فصل پنجم

خلاصه و نتیجه 72

فصل ششم

فرمهای دوره کارآموزی 73

منابع


دانلود پژوهش پول شویی

انسان های زیادی خواه اغلب به جهت آسان تر بودن، پردرآمد بودن و سرعت بیشتر اعمال مجرمانه در کسب درآمد، از راه نامشروع وارد شده اند این گونه حرکات مشکلات زیادی را برای آحاد جامعه در بردارد
دسته بندی اقتصاد
بازدید ها 18
فرمت فایل doc
حجم فایل 71 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 115
پژوهش پول شویی

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

پژوهش پول شویی

چکیده:

انسان های زیادی خواه اغلب به جهت آسان تر بودن، پردرآمد بودن و سرعت بیشتر اعمال مجرمانه در کسب درآمد، از راه نامشروع وارد شده اند. این گونه حرکات مشکلات زیادی را برای آحاد جامعه در بردارد.

بنابراین همواره سعی شده است که با اتخاذ تدابیر لازم از این گونه جرایم جلوگیری شود. یکی از این نوع اعمال مجرمانه که در مقاله حاضر به آن پرداخته شده پولشویی است.

پول شویی آن روی سکه ارتکاب جرم برای تحصیل سود است. فرآیندی است سه مرحله ای که مرحله اول آن قطع هر گونه ارتباط مستقیم بین عواید حاصل شده (پول) از منشأ غیر قانونی آن مرحله دوم، مخفی کردن رد مال با انجام معاملات متعدد (اعم از صوری و فرضی) می باشد. و بالاخره مرحله سوم فرآیند، ظاهری قانونی دادن به مال حاصل شده از جرم است. از این رو پول شویی حلقه اتصال اقتصاد غیر رسمی و غیر قانونی با اقتصاد رسمی و قانونی است.

هر چند به لحاظ آثار زیان بار این فرآیند، طرح های متعددی برای مقابله با پول شویی در سطح بین المللی تدارک دیده شده است. لیکن از منظر تعهدات دولت ایران، کنوانسیون وین که اولین بار استفاده از عواید حاصل از جرم مواد مخدر را جرم مستقلی تلقی نموده و کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه جرایم سازمان یافته فراملی که در سال 2000 در پالرمو و اصول چهل گانه FATF و قطعنامه 1373 شورای امنیت سازمان ملل متحد از اهمیت خاصی برخوردار می باشد که در این مقاله به اختصار به آن اشاره شده و ترجمه نکات توصیه های چهل گانه و متمم آن نیز ارائه می گردد.

لازم به توضیح است در اسناد بین المللی فوق و همچنین توصیه های چهال گانه، یک توافق نظر عمومی در مورد کلیات ارکان اصلی هر نظام ضد پول شویی وجود دارد. اما از آنجا که کشورهای دارای نظام های قانونی و ساختار مالی متفاوتی هستند انعطاف پذیری اسناد ذکر شده، اجازه می دهد که هر کشور بر حسب طبیعت و ساختار مالی و قانونی خاص خود مبادرت به قانون گذاری نماید.

کلید واژه:

منشأ پول شویی Money laundry پول شویی Money Laundry مبارزه با پول شویی Fighting money نظام حقوق ایران Iran justice system انتقال پول Money transfer

مقدمه

شاید اغراق نباشد که بگوییم از بدو خلقت انسان بر این کره خاکی، او همواره به دنبال کسب درآمد تملک و افزایش سرمایه های مادی بوده و شاید بتوان گفت که برای نیل به آن، در حالت کلی دو راه پیش رو داشته و دارد.

1) از راههای مشروع و متناسب با قانون و هنجارهای آن جامعه

2) از راههای نامشروع

انسان های زیاده خواه اغلب به جهت آسانتر بودن، پردرآمد بودن و سرعت بیشتر اعمال مجرمانه در کسب درآمد، از راه نامشروع وارد شده اند که همواره این گونه حرکات مشکلاتی را برای سایرین و از جمله، جامعه در برداشته است و همواره سعی بر این بود که با اتخاذ تدابیر لازم از این گونه جرایم که محل آسایش، رفاه امنیت و ... در جامعه می گردد جلوگیری نماید. با گسترش اهداف خود به هر وسیله ای متوسل شده و هر ضدارزشی ارزش دانسته و در نهایت موجب نابودی بنیان اخلاق جامعه گشته است. برای مبارزه با این گونه جرایم در جامعه به طور کلی دو راه پیش روی حاکمان جامعه وجود دارد.

1- کنترل فیزیکی:

طبق روال رایج در دوارن گذشته و برخی جوامع فعلی با گماردن پلیس و نیروهای مرتبط با برقراری امنیت در جامعه، این کنترل صورت می گیرد که قطعاً با توجه به تعداد اندک مجرمان حرفه ای نسبت به کل جامعه از یک طرف و نظارت و کنترل جامعه به منظور شناسایی و ردیابی مجرمان از سوی دیگر، این امر هزینه های سنگینی را دربرداشته، ضمن اینکه در بسیاری از موارد، بحث ردیابی و دستگیری مجرمان در جامعه به کندی رو به رو و بعضاً بی نتیجه باقی می ماند.

2) تعقیب مالی:

که با اعمال قوانین و کنترل بر دارایی ها و نظارت بر میزان افزایش داراییها از طریق یک سیستم هوشمند و منظم می توان افزایش غیر منطقی و غیر واقعی را که اغلب از راه انجام جرایم سازمان یافته و به صورت نامشروع حاصل می گردد، شناسایی و در این میان بر نظام پرداخت مالیاتها نیز کنترل کافی داشت. این روش از سالهای قبل در برخی از کشورها به اجرا در آمده و گردانندگان این گونه جرایم خاطر تطهیر و پاک نمودن این گونه درآمدها به پول شویی روی آورده که ضمن پاک جلوه دادن مبالغ به دست آمده منشأ و مرکزیت این گونه جرایم را که اغلب سازمان یافته اند مخفی نگاه می دارند.

گروه کاری اقدام مالی برای مبارزه با پول شویی FATF [1] مسامحه و تعلل در مبارزه با پول شویی را موجب سودآوری و گسترش فعالیت های مجرمانه و غیر قانونی دانسته و امکان به کارگیری بخش مالی رسمی کشورها بویژه سیستم بانکی توسط مجرمین را موجب فسادپذیری بخش مذکور می داند، اعتقاد بر این است که مجرمان با کسب سودهای سرشار همواره سعی بر نفوذ در دستگاه های سیاسی داشته و این امر موجب اضمحلال بنیان های دموکراسی در کشورها می گردد. در یک جمع بندی کلی آثار زیان بار پدیده پول شویی را می توان آلوده شدن و بی ثباتی بازارهای مالی دانست.

این در حالی است که به دلیل ناشناخته بودن پی آمدها و آثار خسارت بار پول شویی تا کنون اقدامات اساسی در ایران صورت نگرفته است و متأسفانه علیرغم اقداماتی چند از قبیل تصویب «لایحه بازار غیر متشکل پولی» ، تدوین و ارایه پیش نویس لایحه مبارزه با پول شویی از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی و تصویب مقررات پیش گیری از پول شویی در موسسات مالی توسط شورای پول و اعتبار، حلقه های مفقوده ای وجود دارد که باید اقداماتی چند، به منظور پر کردن کمبودهای قانونی انجام شود. زیرا مبارزه با پول شویی در کشورهای جهان، مقوله ای فراتر از یک سلسله اقدامات داخلی است، بنابراین آنچه اکنون اهمیتی بیشتر از تصویب قوانین مبارزه با پول شویی یافته است همکاری کشورهای جهان، حول محور تعاملات جهانی و همکاری های منطقه ای است. به همین دلیل کشورها با انعقاد قرارداد و پیمان های منطقه ای و یا با الحاق به کنوانسیون های بین المللی و یا مشارکت در دیگر موافقت های جهانی تلاش می کنند تا در دو مقوله به اجماع و تفاهم جهانی برسند و آن، استنباط مشترک از مبانی و ارکان جرم پول شویی و وظایف و مسئولیت هایی که نهادهای مشمول برای مبارزه عهده دار می شوند است و دیگر پیش بینی معاضدت قضایی و همکاری با سایر کشورها و نهادهای بین المللی است. چون هیچ کشوری به تنهایی قادر به مبارزه با پول شویی نمی باشد.

چون تمام جنایات سازمان یافته به منظور تحصیل منفعت مالی ارتکاب می یابند و نظر به اینکه عواید حاصله باید به نحوی تطهیر شوند لذا برخورد مناسب با تطهیر پول ضمن اینکه مبارزه با ارتکاب این عنوان مجرمانه است. در واقع مبارزه با سایر جرایم سازمان یافته که جرم مقدم و اصلی در مبارزه با تطهیر پول به عنوان جزئی از مبارزه با جنایت سازمان یافته، اهداف زیر تعقیب می شود: الف) جلوگیری از گسترش عایدات و حجم فعالیت سازمان جنایی؛ ب) تضعیف قدرت اقتصادی ساختار بهم پیوسته سازمان با مصادره اموال به تبع احراز جنایت ارتکابی و ج) پیدا کردن ادله با تشخیص طریقی که پول مورد تطهیر طی کرده است به منظور رسیدن به سطوح عالی سازمان جنایی.[2]

در دو دهه گذشته که خطرات و تهدیدات این جرم در جامعه بین المللی نمود پیدا کرده است، سازمانها و ارگانهای مختلفی در سطوح منطقه ای و بین المللی درصدد ارائه طریق در مبارزه با این عمل مجرمانه برآمده اند. برای نمونه فاتف[3] یک ارگان بین المللی است که بطور مداوم و گسترده در زمینه تعیین سیاستها و اقدامات ضد تطهیر پول فعالیت می کند. از جمله مهمترین اقدامات این ارگان، تصویب «چهل توصیه» در سال 1990 است که در چهار دسته اصلی تدوین یافته اند:

1- کلیات: در این قسمت از دولتهای عضو خواسته می شود کنوانسیون وین را تصویب کنند، تضمین کنند که قوانین مربوط به حفظ اسرار موسسات مالی، اجرای توصیه نامه ها را تعطیل نمی کند و همکاری چند جانبه و معاضدت دو جانبه را در تحقیق، تعقیب و استرداد گسترش دهند.

2- چارچوب حقوقی: که در این باب به ضرورت جرم انگاری عواید ناشی از جنایات مرتبط با دارو تأکید می شود و لزوم توسعه مقرراتی که اجازه ضبط، تصاحب و مصادره اموال مربوط به عواید تطهیر شده را بدهد، بیان می گردد.

3- نقش سیستم مالی: در این قسمت نقش بانکها، شرکتهای بیمه عمر، و سایر موسسات مالی غیر از بانکها بیان می شود. نقشی که به موسسات مالی داده می شود تعیین هویت مشتریان، حفظ دفاتر و ارائه آنها به مراجع صالح برای تحقیق و تعقیب کیفری، هست. بنابراین مفهوم ضمنی این توصیه نامه ها آن است که حساب بی نام افتتاح نشود. به موسسات مالی همچنین توصیه می شود ضمن تلاش به تعیین هویت کامل مشتریان موارد مشکوک و فعالیتهای مورد سوء ظن را گزارش کنند و رویه ها و سیاستهای داخلی کنترلی خوبی را به اجرا گذارند. از سوی دیگر این توصیه نامه ها دولتها را تشویق می کنند مقررات حقوقی برای حمایت از موسسات مالی و کارکنان آنها در خصوص گزارش فعالیت مشکوک با حسن نیت وضع کنند تا مسئولیت حقوقی به آنها در این زمینه بار نشود. انتظار می رود مقامات مربوطه تضمین کنند که موسسات مالی در جایی استقرار یابند که تضمینات کافی داخلی در قبال تطهیر پول وجود دارد. از دولتها خواسته می شود اقدامات حقوقی و انضباطی اتخاذ کنند تا از کنترل موسسات مالی توسط جنایتکاران جلوگیری کنند.

4- تقویت همکاری بین المللی: در این زمینه توصیه نامه ها، مقامات را تشویق به مبادله اطلاعات در خصوص جریان پول، فنون تطهیر پول و در مورد معاملات یا عملیات مشکوک می کنند. همکاری بین المللی باید با توافقنامه های دوجانبه و چند جانبه مبتنی بر مفاهیم حقوقی که عموماً مشترک هستند، تقویت شود. همکاری و معاضدت دوجانبه باید شامل ارائه دفاتر توسط موسسات مالی، تعیین هویت، ضبط، تصاحب و مصادره منافع جنایی و استرداد و تعقیب کیفری باشد.[4]

کنوانسیون پالرمو در پاسخ به چنین اعلام ضرورتها و برای پر کردن خلأ موجود در این زمینه شکل گرفت. تدوین کنندگان کنوانسیون از جهتی سعی در همکاری دولتها به شکل تبادل اطلاعات، همکاری در مصادره اموال و منافع تطهیر شده یا در شرف تطهیر، توسعه همکاری جهانی، منطقه ای و دو جانبه میان مقامات قضایی، اجرای قانون و مقامات انتظامی مالی به منظور مبارزه با تطهیر پول کرده اند.

تعریف پول شویی، فرآیند آن و ضرورت مبارزه با پول شویی

تعریف پول شویی:

تعاریف متعددی درباره جرم پول شویی وجود دارد که کمابیش از نظر معنی قابل انطباق به نظر می رسد. هر چند جوهره تعریف پول شویی ناظر است به انجام عملیات برای پنهان نمودن سرچشمه غیر قانونی مال به نحوی که ظاهری قانونی به خود بگیرد.

لیکن دو تعریف زیر به لحاظ آنکه فرآیند پول شویی را با اقتصاد غیر رسمی ارتباط داده است از اهمیت بسیار برخوردار است:

1- پول شویی فرآیندی است که مجرمین یا گروه های سازمان یافته با توسل به آن، ریشه و ماهیت مال حاصل از جرم را تغییر داده و آن را به حوزه اقتصاد رسمی وارد می سازند.

2- پول شویی پلی است برای پر کردن فاصله و اتصال دنیای مجرمین با سایرین.

در این فرآیند از ابزارهای مالی و حسابداری و حقوقی به عنوان وسیله ای برای تغییر منشأ، ماهیت، شکل و مالکیت مال غیر قانونی استفاده می شود. تعریف اخیر از این منظر مهم است که پول شویی را حلقه اتصال اقتصاد قانونی و رسمی با اقتصاد غیر رسمی و غیر قانونی می دانند.

برای تکمیل تعریف یاد شده باید به این نکته توجه داشت که اقتصاد غیر رسمی (که به اقتصاد سایه یا موازی و زیرزمینی نیز موسوم است) نه تنها عملیات مجرمانه بلکه کلیه عملیات غیرقانونی از جمله فرار مالیاتی، اجتناب از پرداخت مالیات و درآمدهای گزارش نشده که از فروش کالا و خدمات قانونی در معاملات پولی و سایر مبادلات و تهاترها حاصل شده را نیز در بر می گیرد.

بدیهی است افرادی که در بازارهای غیر رسمی فعالیت دارند سعی می کنند که عملیاتشان از منظر دولت و قانونگذاران پنهان بماند به همین دلیل تخمین اندازه و میزان وسعت بازارهای غیر رسمی بسیار مشکل است.[5]

فهرست مطالب

مقدمات

1. فهرست

2. چکیده

فصل اول: مقدمه پژوهش

1-1 مقدمه پژوهش

2-1 طرح مسأله پژوهش

3-1 تعریف و ضرورت و اهمیت مسأله

الف) تعریف پول شویی

ب) ضرورت مبارزه با پول شویی

4-1 اهداف پژوهش

5-1 روش تحقیق

6-1 محدوده زمانی پژوهش

7-1 پرسشهای پژوهش

8-1 تعاریف و اصطلاحات کلی پژوهش

فصل دوم: بررسی پیشینه پژوهش

1-2 بررسی پژوهش

2-2 بررسی نظریه ها

الف) پیشینه و تاریخچه

ب) تعاریف و مفاهیم از صاحب نظران و قوانین و مقررات ایران

مبحث اول: تعاریف و مفاهیم از صاحب نظران و قوانین و مقررات ایران

مبحث دوم: تعاریف از منظر متن لایحه مبارزه با پول شویی

ج) تعاریف پول شویی در مستندات بین المللی و قوانین و مقررات کشورهای مختلف

مبحث اول: تعاریف ارائه شده از پول شویی در مستندات بین المللی

مبحث دوم: تعاریف اراده شده از پول شویی در قوانین و مقررات کشورهای منتخب

3-2 کنوانسیون های بین المللی و مستندات جهانی درباره مبارزه با جرم پول شویی

الف) الزامات ایران بر اساس اسناد بین المللی

ب) کنوانسیون دین

ج) کنوانسیون پالرمو:

د) قطعنامه 1373 شورای امنیت در زمینه مبارزه با تروریسم

5) پیشنهاد گروه کاری اقدام مالی برای مبارزه با پول شویی و چگونگی و ماهیت الزام آور توصیه های آن

فصل سوم: پرسشهای تحقیق

1-3) پول شویی چیست و به چه منظور انجام می گیرد؟

2-3) آیا امکان اندازه گیری حجم عملیات پول شویی وجود دارد؟

4-3) ابعاد پدیده پول شویی در کجاست؟

5-3) پول کثیف چگونه شست و شو می شود/

6-3) مبارزه با پول شویی چه تأثیری بر روند مبارزه با جرم و جنایت دارد؟

7-3) وظایف دولت در رابطه با جرم پول شویی چیست؟

8-3) آیا دولت هایی که معیارهای لازم را رعایت می کنند باز باید نگران باشند؟

9-3) آیا راهکارها و توافقات چند جانبه بین المللی نیز وجود دارد؟

10-3) سازمان مبارزه با پول شویی FATF چه نقشی را ایفا
می کند؟

فصل چهارم: یافته های پژوهش

1-4) توصیف یافته ها

الف) ماهیت جهانی پول شویی

ب) علل توجه دولتها به پول شویی در سالهای اخیر

ج) اقدامات جهانی انجام شده برای مبارزه با پول شویی

د) مراحل فرآیند پول شویی

هـ ) روشهای پول شویی

و) روشهای مبارزه با پول شویی در جهان

ز) وضعیت مبارزه با تطهیر پول های ناشی از جرم در نظام حقوقی ایران

ح) ویژگی های عمل پول شویی

ط) بهشت مالیاتی و ویژگی های آن

مبحث اول) بهشت مالیاتی

مبحث دوم) ویژگی های بهشت مالیاتی

ی) اهداف پول شویی

2-4) تحلیل یافته ها

الف) اثرات و پیامدهای پول شویی

مبحث اول: اثرات پول شویی

مبحث دوم: پیامدها و آثار اقتصادی، اجتماعی پول شویی

گفتار اول: پیامدها

گفتار دوم: آثار اقتصادی

گفتار سوم: آثار اجتماعی

ب) راهکارهای مقابله با پول شویی

فصل پنجم: بحث و تفاسیر نتایج پژوهش

1-5) نتیجه گیری

2-5) پیشنهادات

3-5) منابع


[1] . Financial Action Task Force Group On Money Laundering

[2] . Susame Hein/Costantino Visconti , Combating Illegal Proceeds in Italy, Towarus a European Criminal Law Against Organised Crime , Vincenzo Militello (ed). Freiburg 2001 , P. 90

[3] . FATF: The Financial Action Task Force

[4] . David Scott , Money Laundering and International Efforts to Fight It http: www.worldbank.org/html fpd/notes . 18/48html

[5] - گفته می شود وسعت بازار غیر رسمی در کشورهای در حال توسعه بین 35-45 درصد و کشورهای در حال گذر 21-30 درصد و کشورهای صنعتی 13-15 درصد از حجم تولید ناخالص داخلی است.


دانلود اقتصاد سیاسی رسانه ها

بی‌توجهی مطالعات تجربی به نقش نظام‌های ارتباطی و ساختارهای اقتصادی و سیاسی، و نبود دیدگاه انتقادی در آنها، سبب شد که نظریه‌های انتقادی، این نوع مطالعات را به چالش فراخوانند
دسته بندی اقتصاد
بازدید ها 22
فرمت فایل doc
حجم فایل 37 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23
اقتصاد سیاسی رسانه ها

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

اقتصاد سیاسی رسانه ها

اقتصاد سیاسی رسانه‌ها

بی‌توجهی مطالعات تجربی به نقش نظام‌های ارتباطی و ساختارهای اقتصادی و سیاسی، و نبود دیدگاه انتقادی در آنها، سبب شد که نظریه‌های انتقادی، این نوع مطالعات را به چالش فراخوانند.

مکتب اقتصاد سیاسی رسانه‌ها ازجمله مکاتب انتقادی است که تحت تأثیر آرای اندیشمندانی چون "هربرت شیلر و دالاس اسمایت" از دهه 1970 میلادی به بعد گسترش یافت.این مکتب بر این باور است که رسانه‌ها مجاری انتقال محتوای فرهنگی هستند. این محتوا مستقل از رسانه‌ها شکل گرفته است.

آنان، همانند سایر محققانی که نسبت به جامعه دیدگاهی سوسیالیستی دارند، ضمن مطالعه تاریخی نظام سرمایه‌داری جهانی نتیجه می‌گیرند که نظرات حاکم بر جامعه، همان نظرات طبقه حاکم است، طبقه‌ای که به‌مثابه قدرت مادی در جامعه حضور دارد و قدرت فرهنگی و معنوی حاکم نیز هست.

بنابراین نظریه‌پردازان این مکتب بر ساختارهای پایه‌ای و بنیان‌های اقتصادی جامعه تأکید می‌کنند و برای درک شکل و محتوای رسانه‌ها به بررسی چگونگی توزیع منابع عظیم رسانه‌ای و صنایع اطلاعاتی و کسانی که آنها را کنترل می‌کنند می‌پردازند.

ازاین‌رو، طبیعی است که در آثار آنان، چگونگی تداخل متقابل مؤلفه‌های فرهنگی و اطلاعاتی و «محیط‌ سیاسی - اقتصادی ‌مورد توجه قرار گیرد و روش‌شناسی آنان، نگرشی نهادی شامل تاریخ، فن‌آوری، سیاست و اقتصاد باشد.

در میان مکاتب انتقادی، مکتب اقتصاد سیاسی با موضوع وسایل ارتباط جمعی بنیادی‌تر برخورد کرده است. مطالعه این مکتب، باتوجه به شرایط جهانی معاصر اهمیت بسیاری دارد. اکنون روند جهانی‌سازی سرمایه‌داری شتابی روزافزون گرفته و تلاش‌های کشورهای نورسته و انقلابی جهان در رهایی از قید و بندهای وابستگی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی با دشواری همراه شده است.

شیفتگی نابخردانه در استفاده از فن‌آوری‌های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و چشم بستن به روی منافع و مصالح بلندمدت ملی و غفلت از سیاست‌گذاری روشن‌بینانه ارتباطی پیامدهایی سنگین دارد.

این شیفتگی غفلت، ناشی از القائات دیدگاه‌هایی است که به «جبر فن‌آوری» باور دارند و آینده‌ای خوشبینانه و تخیلی از جهان - به واسطه فن‌آوری‌های نوین - به تصویر می‌کشند. توجه به دیدگاه‌های انتقادی و موشکافی دیدگاه‌های تجربی، مانع عمق یافتن وابستگی‌ها، بروز بحران‌های اجتماعی و فرهنگی، و اتلاف سرمایه‌های مادی و انسانی خواهد شد.

در این مقاله، برای بحث درباره ماهیت اقتصاد سیاسی، ابتدا فرض‌های اساسی آن مورد توجه قرار می‌گیرد، سپس به دیدگاه‌های مربوط به مسائل عمومی اقتصاد سیاسی اشاره می‌شود و در ادامه ویژگی‌های اقتصاد بازاری و آثار آن بر روی تصمیمات سیاسی مورد بحث قرار خواهند گرفت.

در مبحث اقتصاد سیاسی رسانه‌ها ابتدا به اهمیت و چارچوب تحلیل اقتصاد سیاسی رسانه‌ها اشاره می‌شود و بعد رابطه فرهنگ و اقتصاد سیاسی رسانه‌ها و حکومت انحصارهای اقتصادی بر رسانه‌ها پی‌گیری خواهد شد.

در این خصوص به‌ویژه به پیوند تاریخی توسعه ارتباطات با اقتصاد سیاسی و همکاری‌ها و رقابت‌های بزرگ مالکان انحصارهای رسانه‌ای اشاره می‌شود. همچنین دیدگاه‌های صاحب‌نظران به اختصار مطرح می‌شود.

ماهیت اقتصاد سیاسی

برای درک ماهیت اقتصاد سیاسی، باید جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه و کنش و واکنش متقابل این نهادها با یکدیگر مورد توجه قرار گیرد. دولت، بازار و روابط متقابل بین این دو، واژه‌های کلیدی اقتصاد سیاسی هستند.

به‌ویژه مکتب اقتصاد - سیاسی چگونگی تأثیر بازارها و نیروهای اقتصادی بر توزیع قدرت و رفاه بین دولت‌ها و فعالان سیاسی را ردیابی می‌کند. نیز پی‌گیر شیوه‌هایی است که نیروهای اقتصادی، توزیع بین‌المللی قدرت سیاسی و نظامی را تغییر می‌دهند.

رابطه بین دولت و بازار به‌ویژه تفاوت بین این دو، محور اصلی اقتصاد سیاسی است. از نظر دولت، مرزهای جغرافیایی پایه لازم برای استقلال ملی و وحدت سیاسی است. اما بازار، خواهان حذف تمامی محدودیت‌ها و موانع سیاسی و غیرسیاسی است که بر عملکرد سازوکار قیمت تأثیر دارند. بازار دنیایی مرکب از قیمت‌ها و مقادیر است. اقتصاد نسبت به علائم راهنمای قیمت واکنش نشان می‌دهد و براساس آن تصمیم‌گیری می‌کند.

تنش بین اولویت‌های مورد توجه دولت و اولویت‌های مورد توجه بازار، مسائل اساسی مورد مطالعه در اقتصاد سیاسی را تشکیل می‌دهد. در سطح بین‌المللی، بین اقتصادهای در حال تحول جهان نوعی تضاد وجود دارد. از طرف دیگر این اقتصادها به‌لحاظ فنی وابستگی متقابل جهانی دارند. از نظر سیاسی، تقسیم‌بندی نظام سیاسی جهان شامل دولت‌های خودمختار هنوز تداوم دارد.

نیروهای پرقدرت بازار به‌شکل تجارت، پول و سرمایه‌گذاری خارجی، می‌خواهند که مرزهای ملی کنار زده شوند تا بتوانند از کنترل‌های سیاسی و ترکیب جوامع فرار کنند. اما دولت‌ها می‌خواهند نیروهای اقتصادی را محدود سازند و آنها را برای خدمت به منافع دولت و گروه‌های پرقدرت در داخل کشور به جریان اندازند. منطق بازار، قرار دادن فعالیت‌های اقتصادی در مکان‌هایی است که این فعالیت‌ها مولدتر و سودآورتر باشند، اما همزمان منطق دولت تصاحب و کنترل فرایند رشد اقتصادی و انباشت سرمایه است.

در این خصوص رابرت گیلپین چنین می‌نویسد: قرن‌هاست که بحث درباره ماهیت و نتایج برخورد دو منطق متضاد بازار و دولت ادامه دارد و نظرات متفاوتی در مورد کنش و واکنش اقتصاد و سیاست مطرح است. تفاسیر متضاد در این مورد، سه ایدئولوژی اساسا متفاوت از اقتصاد سیاسی را به‌دست می‌دهد.

لیبرالیسم اقتصادی، اقتصاد ملی‌گراو مارکسیسم. هریک از این سه ایدئولوژی، حول اثر رشد اقتصاد بازار جهانی بر ماهیت و پویش‌های روابط بین‌الملل دور می‌زنند. از این گذشته، هریک از این سه دیدگاه به‌ترتیب از نظرات مرکانتیلیست‌های قرن 18، اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک دو قرن گذشته، مارکسیست‌های قرن 19 و منتقدان رادیکال سرمایه‌داری و اقتصاد بازاری جهانی ریشه می‌گیرند. (گیلپین، 1378، ص 221)

این سه دیدگاه، درباره تضادهای اجتناب‌ناپذیر سه مسأله عمومی و به هم وابسته زیر بحث می‌کنند:

1 – دلایل و اثرات اقتصادی و سیاسی رشد یک اقتصاد بازاری:

لیبرال‌های اقتصادی، بر این باورند که مزایای تقسیم کار جهانی برپایه اصل مزیت نسبی، باعث رشد بازارها و سازگاری بین کشورها شده است. همچنین بسط شبکه وابستگی متقابل اقتصادی، اساس و پایه‌ای برای صلح و همکاری در وضعیت رقابتی نظام جهانی است.

اقتصاددانان ملی‌گرا، بر نقش قدرت در توسعه بازار و ماهیت متضاد روابط اقتصادی بین‌المللی تأکید دارند. به نظر اینان، وابستگی متقابل اقتصادی باید پایه‌ای سیاسی داشته باشد که این خود باعث تضاد بین کشورها و به‌کارگیری سازوکارهایی برای سلطه جامعه‌ای بر جامعه دیگر می‌شود.

مارکسیست‌ها بر نقش امپریالیزم سرمایه‌داری در ایجاد یک اقتصاد بازاری جهانی تأکید دارند، اما برخی از لنین پیروی می‌کنند که می‌گوید روابط بین اقتصادهای بازاری ماهیتا تضادآفرین است و برخی دیگر از «کائوتسکی» پیروی می‌کند که عقیده دارد: اقتصادهای بازاری (حداقل اقتصادهای مسلط) برای استثمار مشترک کشورهای دارای اقتصاد ضعیف با یکدیگر همکاری می‌کنند.
2 – رابطه بین تحولات اقتصادی و تحولات سیاسی.

3 – اهمیت اقتصاد بازاری جهانی برای اقتصادهای ملی (چگونه اقتصاد بازاری جهانی بر توسعه اقتصادی کشورهای دیگر تأثیر می‌گذارد؟ و چگونه اقتصاد بازاری جهانی توزیع ثروت و قدرت را بین جوامع ملی تحت تأثیر قرار می‌دهد.)

لیبرال‌ها و مارکسیست‌ها سنتی بر این عقیده‌اند که ادغام جوامع در یک اقتصاد جهانی، عامل مثبتی در توسعه اقتصادی و رفاه داخلی است. اکثر لیبرال‌ها تجارت را «موتور رشد» می‌دانند و می‌گویند فرایند رشد تا حد زیادی در اثر عوامل خارجی مثل جریان بین‌المللی تجارت، سرمایه و فن‌آوری سرعت می‌گیرد.

مارکسیست‌های سنتی بر این باورند که این عوامل خارجی با شکستن ساختارهای اجتماعی محافظه‌کار، توسعه اقتصادی را قدرت می‌بخشند.

اقتصاددانان ملی‌گرا در کشورهای توسعه یافته معتقدند که اقتصاد بازاری جهانی به زیان رفاه اقتصادی داخل عمل می‌کند. به عقیده آنان اقتصادهای پیشرفته موجب رکود اقتصادی می‌شوند. اختلاف‌نظر درموردنقش بازارهای جهانی و توزیع جهانی ثروت، قدرت و رفاه یکی از مسائل مهم در اقتصاد سیاسی است. (پیشین، صص 202 – 201)

اقتصاد بازاری جهانی در دوره جدید از نظر روابط بین‌المللی اهمیت فوق‌العاده‌ای یافته است و اقتصاد سیاسی بر بازار و رابطه آن با دولت تمرکز دارد.

اقتصاد بازاری تمایل به گسترش جغرافیایی و گذشتن از مرزهای سیاسی دارد، زیرا متقاضی کارگر و منابع ارزان‌تر، ادغام اقتصادهای غیربازاری پیرامون خود و گسترش بازار عرضه محصولات خود است.

یکی دیگر از ویژگی‌های اقتصاد بازاری، تمایل به دخالت تمامی جنبه‌های اجتماعی در روابط بازار است، یعنی روابط اجتماعی تحت تأثیر روابط اقتصادی قرار می‌گیرد. در سطح ملی و بین‌المللی، یک نظام بازاری تمایل به تقسیم کار بین تولیدکنندگان دارد.

اقتصاد بازاری همچنین تمایل به توزیع مجدد ثروت و فعالیت‌های اقتصادی در داخل جوامع دارد و برخی افراد یا گروه‌ها بیشتر از دیگران از این توزیع ثروت و فعالیت‌ها سود می‌برند.

بازار به تمرکز ثروت در دست گروه، طبقه یا منطقه‌ای خاص تمایل دارد. دلایل این تمایل عبارتند از: دستیابی به صرفه‌جویی مقیاس، وجود رانت‌های انحصاری، اثرات مزایای مثبت خارجی، بازخوردها، و مزایای فراگیری و تجربه و بسیاری از مزایای دیگر.

همچنین بازارها تمایل به انتشار نابرابر ثروت در سراسر نظام از طریق انتقال فن‌آوری، تغییر در مزیت‌های نسبی و سایر عوامل دارند. این انتشار ثروت بیشتر به سمت هسته‌های مرکزی جدید و مراکز رشدی است که شرایط مناسب‌تری دارند.

بنابراین اقتصاد بازاری به فرآیند توسعه نابرابر در نظام ملی و بین‌المللی می‌انجامد. اگر اقتصاد بازاری به حال خود گذارده شود، اثرات قابل ملاحظه‌ای بر ماهیت و سازمان جوامع و روابط سیاسی بین آنها برجای می‌گذارد.


دانلود مدیریت آموزشی با عنوان آموزش و پرورش

آموزش و پرورش تعاریف گوناگونی دارد گوناگونی تعاریف غالبا ناشی از پیچیدگی و چند وجهی بودن امر آموزش و پرورش است
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 15
فرمت فایل doc
حجم فایل 59 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 50
مدیریت آموزشی با عنوان آموزش و پرورش

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

مدیریت آموزشی با عنوان آموزش و پرورش

تعاریف آموزش و پرورش

دید کلی

آموزش و پرورش تعاریف گوناگونی دارد. گوناگونی تعاریف غالبا ناشی از پیچیدگی و چند وجهی بودن امر آموزش و پرورش است .

عقیده بروک اور و اریکسون ( Brookover & Erikson ) درباره اموزش و پرورش

آموزش و پرورش عبارتست از : تحلیل علمی الگوها و فراگردهای اجتماعی دخیل در نظام آموزش و پرورش. منظور از نظام آموزش و پرورش ، انگاره (pattern) یا الگوی علمی نهادها و سازمانهای رسمی جامعه است که به واسطه آن معارف و میراث فرهنگی منتقل ، و پرورش و رشد اجتماعی و شخصی افراد جامعه میسر می‌شود.

عقیده درباره آموزش و پرورش

آموزش و پرورش ، کلیدی است که در را به سوی نوسازی (modernization) جامعه می گشاید.

عقیده اگوست کنت در مورد آموزش و پرورش

آموزش و پرورش را به منزله تهذیب و تزکیب آدمی دانسته و برآن بود که ترقی انسانیت بیش از همه مرهون و مدیون تعلیم و تربیت است چه به مدد آن ذهن آدمی از مراحل مذهبی و فلسفی به مرحله علمی یا اثباتی انتقال می‌پذیرد و از این برکت این تحول فکری ، تکامل اخلاقی و اجتماعی روی می‌دهد.

عقیده هربرت اسپنسر درباره آموزش و پرورش

او غایت آموزش و پرورش را تدارک و تامین زندگی بهتر برای فرد در جامعه دانسته ، اسپنسر معتقد بود که طبیعت ، حس درک و تشخیص خوب و بد را در نهاد انسان به ودیعه گذاشته تا راهنمای اعمال او واقع شود. لذا هر کودک ، با توجه به پیامدهای رفتار و کردار خود به یادگیری پرداخته ، از این راه طبیعی آموزش و پرورش و یادگیری ، به تفاوتهای میان خوب و بد یا صواب و خطا پی خواهد برد.

عقیده لستروارد (Lester ward) درباره آموزش و پرورش

وارد آموزش و پرورش را وسیله تغییر و پیشرفت جامعه ، و حاصل آن را بهزیستی و سعادت فردی می‌دانست. به زعم او ، تغییر و تحول اجتماعی ، براثر مساعی آگاهانه فردی به ظهور می‌رسد. از این رو ، آموزش و پرورش می‌تواند در امر هدف جویی و تغییرات اجتماعی مطلوب ، کوشش آگاهانه و وسیله سودمندی به شمار آید.

آموزش و پرورش در جامعه شناسی دورکیم

تعریف دورکیم از آموزش و پرورش

آموزش و پرورش فعالیتی است که نسل بالغ ، درباره نسلی که هنوز برای حیات اجتماعی نارس است، به جای می‌آورد. موضوع این فعالیت عبارت است از برانگیختن و پروردن افکار و معانی و شرایط معنوی و مادی که مقتضای حیات در جامعه سیاسی و محیط خصوصی است که طفل برای زندگانی در آن ، آماده می‌شود.

بنابراین ، نقش آموزش و پرورش در جامعه ، آن است که کودکان را که هنوز اجتماعی نشده‌اند، متناسب با نظام اجتماعی بار آورده و برای سازگاری با محیط خاص اجتماعی شان آنان را به هنجار ، رسوم و عادات مقتضی ، مجهز سازد.

اطلاعات اولیه

دورکیم از جمله جامعه شناسانی است که به آموزش و پرورش توجه زیادی کرده و درباره آن به فراوانی سخن گفته است، لذا تحلیلهای جامعه شناختی معتبری در این زمینه ، باید در آثار و آرای وی جستجو کرد. امیل دورکیم (1917- 1858) معتقد بود که پدیده‌هایی که جامعه شناسی باید مطالعه کند، وقایع یا حقایق اجتماعی‌اند و حقایق اجتماعی را باید به عنوان چیز (Thing) تلقی کرد.

به تعریف او ، واقعه اجتماعی آن است که در عین داشتن وجود مخصوص و مستقل از تظاهرات فردی ، در سراسر جامعه معینی عام باشد. از لحاظ دورکیم ، امور یا حقایق اجتماعی ، وسیله توضیح رفتار اجتماعی بوده به حقایق فردی یا روان شناختی ، تقلیل پذیر نیستند، حقایق اجتماعی در بیرون از افراد هستند و قیودی بر آنها اعمال می‌کنند، و جامعه ، وجودی مستقل از افراد دارد. هر فرد در جامعه‌ای متولد می‌شود که پیش از او سازمان یافته است و در نتیجه تحول شخصی او را شکل می‌دهد.

بنابراین ، از دید دورکیم ، انسان محصول جامعه است و حالتهای جامعه در حالات افرادی که بدان تعلق دارند، بازتاب پیدا می‌کند. به نظر او آموزش و پرورش و جامعه با یکدیگر پیوند نزدیک دارند. به عبارت دیگر ، هر جامعه ، نظام آموزش و پرورشی مناسب با ساختار و زمان خود پدید می‌آورد. حتی ، هر طبقه اجتماعی ، اجتماع محلی ، اجتماع شغلی ، ویژگیهای آموزشی و پرورشی مناسب خود را بوجود می‌آورند. امروزه ، این واقعیت را ، هر کارگزار آموزش و پرورش با تجربه‌هایی که دارد، تصدیق می‌کند.

برداشت دورکیم از آموزش و پرورش

برداشت او از آموزش و پرورش ، از مفهومی که برای انسان قائل است، ناشی می‌شود. به نظر او ، آدمی ، در اصل ، یک موجود زیستی به دنیا می‌آید و بنابراین ضرورت که مألا موجودی اجتماعی است و در جامعه زندگی خواهد کرد، لذا ، ملزم به آموزش و یادگیری راه و رسم زندگی اجتماعی جامعه خویش است. پس از لحاظ او ، آموزش و پرورش ، وسیله سازماندهی خود فردی و خود اجتماعی ، به صورت یک موجود با انظباط است که می‌توان آن را به تشکل شخصیت و تولد اجتماعی شخص تعبیر کرد.

عقیده دورکیم درباره همبستگی

به بیان او ، هر جامعه انسانی مستلزم همبستگی است، یعنی پیدایی این احساس در مردم که همه آنان «اعضای یک پیکرند» و با یکدیگر پیوند دارند. ولی از لحاظ تاریخی ، همبستگی ممکن است انواع متفاوتی داشته باشد. دورکیم ، از دو نوع همبستگی نام برده و آنها را همبستگی مکانیکی (ماشینی) و همبستگی ارگانیکی (زنده یا اندام وار ، در قیاس با اندام موجود زنده) نامیده است.

همبستگی مکانیکی (Mechanical Solidarity)

همبستگی از راه همانندی است و هنگامی که این شکل از همبستگی بر جامعه مسلط باشد، افراد جامعه چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند، آنان که اعضای یک اجتماع واحد هستند به هم همانندند و احساسات واحدی دارند، زیرا به ارزشهای واحدی وابسته‌اند و مفهوم مشترکی از تقدس دارند. جامعه از آن روز منسجم است که افراد آن هنوز تمایز اجتماعی پیدا نکرده‌اند.

همبستگی ارگانیکی (Organic Solidarity)

همبستگی ارگانیکی است که اجماع(توافق) اجتماعی ، یعنی وحدت انسجام یافته اجتماعی در آن ، نتیجه تمایز اجتماعی افراد با هم است و یا از راه این تمایز بیان می‌شود. افراد ، دیگر همانند نیستند بلکه متفاوت و (لزوم) استقرار اجماع اجتماعی تا حدی نتیجه وجود همین تمایزها و تفاوتهاست. همبستگی ارگانیکی ، به عنوان ویژگی جوامع جدید ، همبستگی بسیار پیچیده‌ای است که در آن شکل اساسی رابطه بین مردم ، احساس ساده تعلق به یکدیگر نیست، بلکه شبکه پیچیده‌ای از روابط قرار دادی است که براساس تعقل و قانون ، تشکل و تداوم پیدا می‌کند.

همبستگی از دیدگاه دورکیم در جوامع مختلف در ارتباط با آموزش و پرورش

جوامع ابتدایی

جامعه ابتدایی ، جامعه‌ای متجانس است که در آن افراد ، کورکورانه از اعتقادات ، ارزشها و رسوم رایج و مستقر پیروی می‌کنند، همانندیهای زیادی میان آنان مشاهده می‌شود، و اجبارها و الزامهای خانوادگی ، گروهی و قومی ، دامنه و حدود رفتارها را تعیین تکلیف می‌کنند. در این جامعه ، فعالیتهای گروهی و اجتماعی ، تنوع چندانی ندارند. از این رو ، افراد تقریبا در همه امور و فعالیتها ، مشارکت و همکاری می‌کنند.

در مجموع ، می‌توان گفت که در جامعه ابتدایی ، هر فرد ، به خودی خود ، رفتار دیگران را سر مشق قرار می‌دهد، در هر کاری به طرزی ماشینی ، از دیگران تبعیت کرده ، به اعتقادات و آداب و رسوم و سنن ، گردن می‌نهد. در نتیجه یک سلسله روابط ساده ، بر رفتار اجتماعی حاکمیت یافته و جامعه را از همبستگی برخوردار می‌سازد. در چنین جامعه‌ای ، آموزش و پرورش ، بدون قصد قبلی و هدف مشخص و بدون نقشه آگاهانه ، از طریق خانواده و روابط رایج میان نسل بالغ و سالمند و نسل جوان و نارس ، عملی می‌شود.

جوامع پیشرفته

جامعه‌ای نامتجانس است. همانندی و همفکری ، در بین افراد آن تضعیف شده و تفاوتهای فراوانی میان آنان به وجود آمده است. لیکن این تفاوتها که حالت مکمل دارند، موجب کمال جامعه می‌شوند. در این جامعه که از ساختار روابط پیچیده‌ای برخوردار است، کار و فعالیت ، مستلزم همکاری و تعاون است. در نتیجه ، پیدایی تقسیم کار و تخصص ضرورت پیدا می‌کند که بر اثر آن ، افراد در گروهها و دسته‌های مختلف گرد آمده و هر یک ، کار معینی را به سود همگان برعهده می‌گیرند.

درجامعه‌های جدید ، پیچیدگی روابط و تخصصی شدن کارکردهای نهادها و سازمانهای اجتماعی ، نهادهایی نظیر دین و خانواده ، قادر به ایفای نقش‌های پیچیده و گوناگون آموزشی و پرورشی مورد انتظار جامعه نیستند. به عبارت دیگر ، در نظام پیچیده جامعه ارگانیکی ، آموزش و پرورش افراد جامعه ، از طریق مشارکت مستقیم آنان در زندگی اجتماعی ، آن گونه که در جامعه ساده اتفاق می‌افتاد، غیر ممکن است.

آثار تربیتی دورکیم

آثار تربیتی دورکیم به دلیل رویکرد و جامعه شناختی ، از جهات نظری و کاربردی ، قابل توجه‌اند. از این رو ، در ادبیات جامعه شناسی آموزش و پرورش ، غالبا از او به عنوان بنیانگذار این رشته نام برده می‌شود. دورکیم ، در نوشته‌های تربیتی خود ، ضمن تعریف آموزش و پرورش و تحلیل جوانب اجتماعی آن ، ابعاد جامعه شناختی آموزش و پرورش را به عنوان کار ویژه جامعه شناسان آینده مشخص کرده است:

شناخت و تشخیص واقعیت‌های اجتماعی آموزش و پرورش و کارکرد جامعه شناختی آنها

شناخت و تشخیص روابط میان آموزش و پرورش و تغییر اجتماعی و فرهنگی

تحقیق و مطالعه تطبیقی و میان فرهنگی در انواع گوناگون نظامهای آموزش و پرورش::

پژوهش درباره کلاس درس و مدرسه به عنوان یک نظام اجتماعی پویا و در حال پیشرفت

عقیده بیدول درباره آموزش و پرورش

او معتقد بر آن است که از آموزش و پرورش همگانی می‌توان به عنوان یک ابزار عمده وحدت ملی یاد کرد و آموزش تخصصی به دلیل اهمیت زیادی که از لحاظ اقتصادی دارد، سیاست و خط مشی آموزش و پرورشی دولت را به یک مساله مهم سیاسی مبدل می‌سازد.
عقیده ماکس وبر درباره آموزش و پرورش

او آموزش و پرورش را در واقع یک تحول اجتماعی می‌داند و تاریخ را به منزله حرکت جامعه‌های بشری به سوی عقلانیت و تقسیم کار تخصصی و پیچیده تر تلقی می‌کند.

آموزش و پرورش در جامعه شناسی ماکس وبر

آشنایی

ماکس وبر (1920-1864) ، جامعه شناس آلمانی ، برخلاف دورکیم ، مستقیما درباره آموزش و پرورش مطلبی ننوشت. کمک او به جامعه شناسی آموزش و پرورش ، غیر مستقیم و از طریق آثار تاریخی و جامعه شناسی اوست که ضمن آنها ، می‌توان به مفاهیمی در ارتباط با آموزش و پرورش و تحول آن دست یافت. وبر به فراورده‌های تاریخی مهمی که موجب تحول جامعه سنتی به جامعه صنعتی شده بود، توجه خاص داشت. از این رو آموزش و پرورش را در ارتباط با تحول اجتماعی ملاحظه می‌کرد.

همچنین ، مثل دورکیم ، تاریخ را به منزله حرکت جامعه‌های بشری به سوی عقلانیت و تقسیم کار تخصصی و پیچیده‌تر ، تلقی می‌کرد، ولی نسبت به دقایق این حرکت حساس بود. او گر چه سوق به عقلانیت را اجتناب ناپذیر می‌دید، ولی آن را به جای یک حرکت آرام و تکاملی ، فراگردی توام با ستیز و کشمکش و سرشار از پس افتادگی و عدم تعادل می‌دانست. از لحاظ او ، رابطه آموزش و پرورش با تغییر اجتماعی نیز در حالی که امری اساسا سازش‌پذیر است، به سهم خود ، رابطه‌ای توام با کشش و فشار ، نشیب و فراز ، و پیشرفت نامنظم به سوی اشکال جدید است. وبر تغییر اجتماعی را در پرتو تغییرات سلطه (Domination) و اقتدار (Authority) در جامعه ، ملاحظه می‌کرد.

انواع سلطه و اقتدار ازنظر وبر

اقتدار فرمند (Charismatic)

مبتنی است بر اعتقاد و سرسپردگی به یک شخص خارق العاده که به خاطر واجد بودن صفات نمونه و مورد اعتماد و اطمینان بودن ، به رهبری رسیده است. فرمندی یا جاذبه شخصیت ، عطیه‌ای طبیعی است که شخص را از یک مرجعیت اجتماعی ، سیاسی ، یا دینی برخوردار می‌سازد. چهره‌هایی مثل بودا ، مسیح و گاندی ، یا در یک گروه بندی دیگر ، چهره‌های تاریخی مثل اسکندر ، ناپلئون و هیتلر ، همه ، دارای اقتدار فرمند بوده‌اند.

اقتدارسنتی (Traditional)

اقتدار سنتی بر این باور و اعتقاد استوار است که مقام و پایگاه کسانی که در گذشته اعمال سلطه و اقتدار کرده‌اند و رسوم و سنن و ارزشهای مربوط به آن ، مستلزم احترام است. بنابراین ، منصب اختیار مورد احترام بوده، شخصی که آن را اشغال کند، اقتدار مربوط را به ارث می‌برد. اقتدار سنتی ، بویژه ، براعتقاد به امتیازات سیاسی گروه نخبگان مبتنی است که به انحصاری شدن موروثی قدرت در دست این قشر منجر می‌شود.

اقتدار عقلانی- قانونی (Rational – Legal)

بر قوانین و مقررات عقلانی که برای نظم اجتماعی وضع می‌شوند، استوار است. در سلطه قانونی ، اطاعت از شخص یا مقام و منصب موروثی در میان نیست، بلکه اصل ، متابعت از قانون است. قوانین مشخص می‌کنند که از چه کسانی و تا چه اندازه باید اطاعت کرد. در جامعه‌های جدید ، روابط سلطه و اقتدار برقانون و عقلانیت مبتنی است. امور اجتماعی از طریق سلسله مراتب مناصب و مقامات که کنشهای متقابل میان آنها بوسیله مقررات خاصی نظم و ترتیب پیدا می‌کند، هماهنگ می‌شود و در انجام دادن امور ، قابلیت پیش بینی و کارآیی ضرورت دارند.

انواع سازمان اجتماعی از دیدگاه وبر

سازمانی که در رأس آن یک رهبر فرمند یا پرجاذبه قرار گرفته و همه زیردستان به او وفادارند

سازمانی که در آن مقام رهبری به شیوه موروثی ، از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

سازمانی که بر پایه قوانین تأسیس شده ، مقررات و ضوابط قانونی برآن حاکم است (بوروکراسی)


بدین ترتیب ، سیر تحول جامعه از سازمان فرمند ناپایدار به سوی سازمان سنتی پایدار و سرانجام ، درجهت سازمان بوروکراتیک پیش می‌رود. به زعم وبر ، در دوران جدید ، بوروکراتی شدن جامعه را می‌توان به وضوح ، در قالب مظاهری چون علم و تکنولوژی ، پیدایی و توسعه احزاب سیاسی متشکل و سازمان یافته ، حکومتهای حزبی و نظایر آن مشاهده کرد. درچنین جامعه‌ای سلطه و اقتدار از قشرهای حاکم سنتی ، مثل نجبا و اشراف ، به مدیران و متخصصان منتقل می‌شود و حکومت بطور فزاینده ، از طریق مداخله سیاست پیشگانی که در امور سیاسی ، مهارت و ورزیدگی دارند، به سوی مشارکت و حمایت توده مردم سوق داده می‌شود. و هر یک به نظام آموزش و پرورش ویژه‌ای پی افکنده ، به پرورش نخبگان خاص خود می‌پردازند.


دانلود ناشنوایی و کم شنوایی

شنوایی را معمولا با دسی بل (DB) که نوعی سنجش نسبی شدت صوت است اندازه گیری وگزارش می کنند دی سی بل صفر نمایانگر شنوایی بهینه است وجود نقص تا 26 دسی بل طبیعی استاز 26تا70 دی سی بل کم شنوا واز 71دی سی بل به بالا ناشنوا تلقی می شود
دسته بندی پزشکی
بازدید ها 25
فرمت فایل doc
حجم فایل 46 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 86
ناشنوایی و کم شنوایی

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

ناشنوایی و کم شنوایی

کودکان ناشنوا وکم شنوا گرومتجانسی را تشکیل نمی دهند.

اولین دلیل آن است که آنها کودکانی هستند که تمام ویژگیهای انفرادی کودکان دیگر رادارا می باشند. ثانیا نقصی که دارند نیز جنبه فردی دارد.انها همگی از نوع اختلال شنوایی رنج می برند. اما درجه شدت این اختلال وسنی که اختلال در آن رخ داده است، نوع اختلال وعلت آن همگی هر کودک را منحصر به فرد می سازند.این تفاوتها همراه باعواملی دیگر معلمان ویژه را با مشکلات تازه ای روبه رو می سازند.

نکته ای که در این جا یادآوری آن از اهمیت برخوردار است این است که نقص شنوایی بر توانایی هوشی تاثیری ندارد. اما بدون درمانهای اولیه، این نقص می تواند بر رشد هوشی ونحوه ارتباط کودک با خانواده ودیگران تاثیر بگذارد.

تعاریف

عوامل متعددی درتعریفی که ما از نقص شنوایی به عمل می آوریم دخالت دارند. این عوامل عبارتنداز: شدت نقص شنوایی، سنی که نقص در آن رخ می دهد و نوع نقص.

شدت نقص شنوایی

شنوایی را معمولا با دسی بل (DB) که نوعی سنجش نسبی شدت صوت است اندازه گیری وگزارش می کنند. دی سی بل صفر نمایانگر شنوایی بهینه است. وجود نقص تا 26 دسی بل طبیعی است.از 26تا70 دی سی بل کم شنوا واز 71دی سی بل به بالا ناشنوا تلقی می شود.

فری سینا (1974 Frisina) در تعریفی از نقص شنوایی، ابعاد فیزیکی وآموزشی آن را چنین توصیف کرده است:

شخص ناشنوا کسی است که قدرت شنوائیش در حدی ناقص است که فهم گفتار او از طریق گوش به تنهایی و یا به وسیله وسایل کمک شنوایی و یابدون آن را بامشکل مواجه می سازد. شخص کم شنوا کسی است که قدرت شنوائیش در حدی ناقص است که فهم گفتار را ازطریق گوش به تنهایی و یا از طریق وسایل کمک شنوایی ویا بدون آن ها با مشکل مواجه ساخته اما از آن جلوگیری به عمل نمی آورد.

در جدول 7-1 شایعترین سطحهای موجود در نقص شنوایی نشان داده شده است. سه طبقه اول در حد کم شنوایی و دو طبقه آخر در حد ناشنوایی قراردارند. هر چه درجه نقص شنوایی بیشتر باشد نیاز به دریافت خدمات ویژه افزونتر می گردد.

برای اندازه گیری قدرت شنوایی باید دو بعد را در صدا مورد سنجش قرار دهیم:یکی فرکانس ودیگری شدت صوت. فرکانس عبارت است از تعداد ارتعاشاتی (ویا سیکلها) که در هر ثانیه در برابر یک موج صوتی می گیرد. هر چه فرکانس قویتر باشد میزان زیروبمی صوت بالاتر است. فرد ممکن است در شنیدن صداهایی که دارای فرکانسهای ویژه ای می باشند دچار اشکال شود.اما در صداهای دیگر چنین مشکلاتی نداشته باشد.شدت عبارت است از بلندی نسبی

جدول 7-1

شدت نقص شنوایی وتاثیرات اموزشی آنها

میزان نقص

شدت صوت برای درک

تاثیرات آموزشی

کم شنوایی خفیف

27-40 دسی بل

ممکن است در شنیدن صداها دور با اشکال مواجه باشند ممکن است به جای مناسبی در کلاس ویا گفتار درمانی نیازمند باشند

کم شنوایی متوسط

55-41 دی سی بل

گفتار مکالمه ای را درک می کنند.ممکن است نتواند از بحثهای کلاسی استفاده کنند ممکن است به وسایل کمک شنوایی ویا گفتار درمانی نیازمند باشند

کم شنوایی متوسط و شدید

70-56 دی سی بل

ممکن است به وسایل کمک شنوایی، آموزشی شنیداری،وآموزشهای شدید گفتاری و زبانی نیاز داشته باشند

ناشنوایی شدید

98-71دی سی بل

فقط میتوانند صداهای بلند را از نزدیک بشنوند. گاهی آنها را ناشنوا تلقی می کنند. به اموزشهای ویژه وزیاد، وسایل کمک شنوایی، وآموزشهای شدید گفتار وزبان احتیاج دارند.

ناشنوایی عمیق

91 دی سی بل به بالا

ممکن است بتوانند صداها وارتعاشات بلند را درک کنند، برای پردازش اطلاعات به جای حس شنوایی برحس بینایی متکی می باشند.این افراد ناشنوا تلقی می شوند.

یک صدا ما می توانیم سطح شنوایی یک فرد را از طریق تعیین میزان شدتی که در آن فرد صدایی را می شنود تخمین بزنیم. برای انجام این کار از دستگاهی به نام ادودیومتر استفاده می کنیم.اودیومتر وسیله ای است که میتواند صداهایی را با فرکانس وشدت از پیش تعیین شده به وجودآورد.

هنگامی که فرد صدایی را ازطریق ماشین می شنود باید پاسخ دهد.(مثلا دستش را بلند کند وسرش را تکان دهد)نقص موجود در هر گوش را جداگانه محاسبه می کنند.

سطح شنوایی فرد در جدولی به نام اودیوگرام که میزان نقص را به د سی بل در فرکانسهای نسبی نشان می دهد ثبت می شود.

ارتباط نقص شنوایی وسن

عامل دوم سنی است که نقص شنوایی در آن رخ می دهد.ناشنوایی پیش از تکلم به ان نقص شنیداری اتلاق می شودکه پیش از رشد گفتار وزبان اتفاق می افتد.

ناشنوایی پس از تکلم نقصی است که پیش از رشد گفتار و زبان رخ می دهد.ناشنوایی پیش از تکلم اغلب به مشکلات اموزشی جدی تری منجر می شود. ناشنوایی که بعد از دوره شروع رشد زبان وگفتار به وقوع می پیوندد به اندازه ناشنوایی که پیش از این دوره اتفاق می افتد جلو افتهای درسی را در مدرسه سد نمی کند.

انواع نقایص شنوایی

عامل سوم نوع نقص شنوایی می باشد. گوش مکانیسم پیچیده ای دارد ( به شکل 7-1 نگاه کنید) به صورت پیچیده ای عمل می کند. هر چند که نقایص احتمالی زیادی در کار مکانیسم و عملکرد گوش میتواند وجود داشته باشد اما ما می توانیم انها را به دو طبقه اساسی تقسیم بندی کنیم:نقایص انتقالی ونقایص حسی-عصبی.

نقص شنوایی انتقالی از شدت صدایی که به گوش میانی می رسد ویا محلی که عصب شنوایی از آن جا شروع می شود می کاهد. امواج صوتی باید از طریقکانال شنوایی به طرف پره گوش یعنی جایی که در ان جا ارتعاشات به وسیله سه استخوان درگوش میانی( یعنی استخوانهای رکابی،چکشی و سندانی، جمع آوری وسپس به گوش داخلی منتقل می شود عبور کند.جریان ارتعاشات می تواند در هر نقطه در طول این مسیر متوقف شود.مثلا جرم گوش ویا باید مشکلی می تواند کانال خارجی گوش را سدکند. پرده گوش می تواند پاره ویا سوراخ شود و حرکت استخوانها در گوش میانی امکان دارد با مانع مواجه گردد. هر نقصی که بتواند جریان ارتعاشات را مانع شود و یا از رسیدن آنها به عصب شنوایی جلوگیری کند نقایصی در انتقال صوت به وجود خواهد آورد. نقایص انتقالی بندرت قادرند نقایصی بیش از 60 تا 70 دی سی بل را در شنوایی باعث شوند. چنین نقایصی را میتوان از طریق دستگاههای تقویت کننده صدا به صورتی موثر کاهش داد.

نقایص شنوایی حس –عصبی به علت نقایص موجود در گوش داخلی ویا عصب شنوایی رخ می دهند. کار عصب شنوایی این است که محرکات را به مغز برساند. نقایص شنوایی حسی – عصبی می توانند کامل یا جزئی باشند علاوه بر این تاثیر آنها بر برخی فرکانسها ( بخصوص فرکانسهای بالا)بیش از دیگران است.

از طریق تستهای اودیومتری می توان تشخیص دادکه آیا نقص شنوایی جنبه انتقالی ویا جنبه حسی عصبی دارد. یک دریافت کننده انتقالی استخوانی توانایی جمع آوری صوت را از طریق انتقال استخوانی در مقابل انتقال هوایی بوسیله سد ساختن کانالهای حسی،عصبی اندازه گیری می کند. در حالی که دریافت کننده انتقال هوایی ، کارایی عملکرد راههای حسی – عصبی را مورد سنجش قرار می دهد.

شکل 7-2 اودیوگرام کودکی که مبتلا به نقص شنوایی انتقالی است نشان داده شده است. از طریق اودیومتر کودک توانست صداها را از طریق هوا در سطح 40 دی سی بل در همه فرکانسها با گوش دارای شنوایی بهتر(یعنی گوش چپ) بشنود.با استفاده از دریافت کننده انتقال استخوانی کودک در حدی طبیعی پاسخ داده است.توجه داشته باشید که نقص شنوایی در همه فرکانسها یکنواخت می باشد.

در شکل 7-3 ما الگوی بسیار متفاوتی را که مربوط است به اودیوگرام یک کودک مبلا به نقص شنوایی حس – عصبی مشاهده می کنیم. این کودک در فرکانسهای بالا (بیش از 1000 سیکل) نقص عمیق و درفرکانسهای پایین نقصی شدید رااز خود نشان می دهد. دریافت کننده انتقال استخوانی در این مورد به علت این که نقص در عصب شنوایی است از خود نشان می دهد. دریافت کننده انتقال استخوانی در این مورد به علت این که نقص در عصب شنوایی است ونه در ساختار گوش میانی که کار رساندن ارتعاشات صوتی را به عهده دارد دریافت بهتری را ارائه نداده است.

علل نقایص شنوایی

ترای باس(1985 ,Try bus) پنج علت اصلی برای نقص شنوایی کودکان امریکایی در حال حاضر ارائه داده است:

v ابتدای مادر به بیماری روبلا

v وراثت

v ناراحتیهای زمان بارداری وتولد

v مننژیت

v بیماریها،عفونتها وآسیبهای دوران کودکی

این عوامل 6/50 درصد علل همه موارد را توجیه می کند (شکل 7-4) شرایط دیگر مسئول 9/6 درصد نقایص می باشند. علی رغم در اختیار داشتن ابزار تشخیص پیشرفته ما هنوز نمی توانیم علت 5/42 درصد بقیه موارد را تعیین کنیم.

ابتلای مادر به بیماری روبلا

تاثیرات سوء بیماری روبلا(یا سرخجه آلمانی) بر روی جنین بخصوص در سه ماهه اول حاملگی می تواند چشمگیر باشد. هاردی(1968) گزارشی در مورد 199 کودک که مادرانشان درهنگام بارداری در جریان شیوع این بیماری در سال 1964 حامل ویروس روبلا بوده اند ارائه داده است. از این کودکان 50درصد به نقص شنوایی 20 درصد به نقایص بینایی و 35 درصد به نقایص قلبی مبتلا بوده اندک.(برخی از کودکان د رگروه اخیر با مسائل بینایی ویا شنوایی ویا هر دو نیز مواجه بوده اند).

مرکز ملی بیماریهای مسری گزارش داده است که بیماری همه گیر روبلا باعث ناشنوایی 8000 کودک شده است. نوردرن(1978 Northern) و دیگران تخمین زده اند که بیماری همه گیر روبلا در فاصله سالهای 1958تا 1964 بر 10000 تا 20000 کودک تاثیرات سوئی داشته است.

از سال 1964 بیماری روبلا به صورتی اپیدمیک رخ نداده است. کودکانی که در اپیدمی سال 1964 متولد شده اند، اینک دوره دبیرستانی خود را کامل کرده اند. بنابراین درصد دانش آموزان مبتلا به نقایص شنوایی که بر اثر روبلا به این نقص مبتلا شده اند امروزه کاهش یافته است.

وراثت

شرایط ژنتیکی زیاد ومتفاوتی میتوانند به ناشنوایی منجر شوند. انتقال این حالت را به عواملی نظیر ژنهای بارز، ژنهای مستتر وژنهای وابسته به جنسیت نسبت داده اند علی رغم این که در مورد نقش مهم وراثت توافق کلی وجود دارد، اما تعیین دقیق درصد کودکانی که ناشنوائیشان به علت وراثت است مشکل می باشد. در نمونه 55000 نفری دانش آموزانی که در شکل 7-4 نشان داده شده است فقط 5/11 درصد موارد از نقص شنوایی به وراثت نشان داده شده است. دربرآوردهای دیگر بین 30 تا 60درصد مبتلایان را به ارث نسبت داده اند.

ناراحتیهای دوران بارداری وتولد

روبلا تنها ویروسی نیست که علت تاثیر گذاشتن بر جنین به ناشنوایی منجر ی شود. تب خال ساده، اگر به دستگاه تناسلی سرایت کند، یک بیماری آمیزشی است. تبخال ساده گاه می توانند به ناشنوایی جنین منجر شده واگر ویروس در حالتی فعال باشد هنگام عبور کودک از کانال زایمانی به او منتقل میشود. این ویروس در بین جمعیت جوان به حداپیدمیک رسیده است. تخمین زده شده است که بین 20تا25 درصد جمعیت به تبخال تناسلی آلوده می باشد.

ما همچنین کشف کرده ایم که میزان وقوع ناشنوایی در نوزادان زودرس، از حد متوسط بالاتر است. وزن این نوزادان د رهنگام تولد از 5 پاوند کمتر است. زودرسی معمولا علت بروز مشکل نیست بلکه علامت آن است. علت واقعی- مانند روبلای مادر-ممکن است عاملی برای تولد زودرس باشد.علت واقعی دیگر، کمبود اکسیژن وآسیب وارده بر مغز است که ممکن است در جریان تولد زودرس نقش داشته باشد.

ناسازگاری RH علت دیگری برای ناشنوایی نوازادان تلقی میشود. موقعی که مادری RH منفی دارای کودکی با RH مثبت باشد در بدن او (مادر) نوعی پادزهر به وجودمی آید که می تواند وارد بدن جنین شده وسلولهای RH مثبت او را ازمیان ببرد. چنین وضعیتی می تواند کشنده باشد.کودکانی هم که زنده می مانند ممکن است به اختلالهای متعدد و از جمله ناشنوایی مبتلا گردند. اگر ناسازگاری RH در خلال تولد تشخیص داده شود می توان آن را در مان نمود.

بیماریهای کودکی

بیمارهای متعددی در دوران کودکی وجود دارند که می توان آنها را به نقص شنوایی مرتبط دانست. شایعترین این بیماریها، التهاب (Otitis Media) ویا عفونت د رگوش میانی است. اگر این بیماری جنبه مزمن پیدا کند و بدرستی درمان نشود نقصی در شنوایی ممکن است رخ دهد.بیماری التهاب گوش میانی (Otitis Media) بندرت به ناشنوایی شدید ویا عمیق منجر می شود اما می توان آن را تهدیدی برای شنوایی کودکانی دانست که به درمان پزشکی مناسب دسترسی ندارند.

با وجود شیوع کمتر از عفونت گوش میانی ،بیماری مننژیت نیز در بروز تعداد زیادی از ناشنوائیهای شدید وعمیق نقش دارد. مننژیت عبارت است از تورم غشاهای (Menings) مغز .وقوع ناشنوائیهایی که بعلت بیماری ممنژیت رخ می دهند اگر چه در طی قرن گذشته به میزان زیاد کمتر شده است اما همچنان عامل 5تا10 درصد همه موارد ناشنوایی شناخته شده است. به عقیده رایز (1973 Ries) بیماری ممنژیت علت 9/4 درصد ناشنوانئیهای دوران کودکی می باشد. ترای باس (1985 ,Trybus) 3/7 درصد و ورنون (1968,Vemon) 1/8 درصد موارد را به بیماری ممنژیت مربوط دانسته اند. علی رغم این که میزان شیوع بیماری ممنژیت درمقایسه با گذشته کمتر شده است. اما آنهایی که به این بیماری مبتلا می شوند علاوه بر ناشنوایی به سایر نقایص نورولوژیک شدید نیز دچار می گردند.

میزان شیوع

تعداد کودکان مبتلا به نقایص شنوایی زیادنیست. تنها در هر 1000 نفر یک کودک ناشنوا و 3تا4 کودک کم شنوا وجود دارد

حدود 25 درصد دانش آموزان ناشنوا در مدارس پناهگاهی به سر می برند. و تقریبا 50درصد به صورت تمام وقت دربرنامه های آموزشهای ویژه در مدارس عمومی آموزش می بینند. 25درصد بقیه درکلاسهای عادی جایگزین می شوندکه گاه از طرف یک متخصص زبان علامتی نیز به آنها کمک می شود.

این کودکان به مناطق جغرافیایی و گروههای اجتماعی –اقتصادی متفاوت تعلق دارند. در حدود 4 درصد موارد یکی از والدین فرد و در 4 درصد دیگر والدین هر دو ناشنوا می باشند اما وقوع ناشنوایی در بین آنها در مقایسه با جمعیت معمولی به میزان زیاد بالاتر است.

نیمرخهای رشد

در شکل 7-5 نیمرخهای رشد سه کودک به نامهای سالی،جان وبیل نشان داده شده است. تمام این کودکان10 ساله هستند. اگر چه نیمرخ انها از نظر با یکدیگر تشابه دارد اما تفاوتهای انفرادی در بین آنها به تناسب شدت نقص شنوایی وسن شروع ناشنوایی زیادترمی شود. سالی کم شنوا است جان دچار ناشنوایی بعد از یادگیری زیان است و بیل مبتلا به ناشنوایی بیش از یادگیری زبان می باشد.

نیمرخ بالایی در شکل متعلق به سالی است که نقص شنوایی متوسط و در حدود 45 دی سی بل است.همانند جان وبیل، قد،وزن وهماهنگی حرکتی سالی در حدمتوسط است.او همچنین با سن خود از نظر توانایی عقلی وپختگی اجتماعی طبیعی است. رشد گفتار سالی اندکی عقب مانده است. او در تلفظ وتولید کلمات با اشکال مو اجه است وبه گفتار درمانی نیازدارد. این مشکل زبانی بر مهارتهای خواندن سالی تاثیر بدی گذارده است اما رشد او در حساب وهجی کردن درسطح کلاس می باشد.

موقعی که سالی قرار بود برای نخستین بار از سمعک استفاده کند برنامه اموزش ویژه بیشتر بر نحوه چگونگی استفاده از ان مبتنی بود.در حال حاضریک نفر اسیب شناس گفتار وزبان سیار هفته ای یک بار به اوگفتار درمانی آموزش شنوایی ونیزدرسهایی در مکالمه وخواندن ارائه می دهد.

علی رغم این که رشد وپیشرفتهای تحصیلی سالی در حد همسالانش می باشد اما او به توجهات مخصوصی از جانب معلم کلاس نیز نیاز دارد.

سمعکهایی که از ان استفاده می کند باعث شده است که او خود را با دوستانش متفاوت احساس می کند و این می تواند در دوره نوجوانی به مشکلات منجر شود. علاوه بر این وضع شنوائیش در موقع تغییر هوا وسرماخوردگی بدتر می شود. معلمانی که از این وضع آگاهی ندارند ممکن است فکر کنند که اوعمدا به درس توجهی نمی کند د رحالی که اوواقعا نمی تواند صدای معلمان را بشنود.

نیمرخ میانی در شکل 7-5 الگوی رشد جان را که دچار نقص شنوایی شدید است نشان می دهد.اوبا شنوایی طبیعی متولد شد اما در سن 4 سالگی از هر دو گوش کم شنوایی جدی پیدا کرد. او را درطبقه ناشنوایان بعد از یادگیری زبان قرار داده اند. با وجود آن که جان از نظر توانایی جسمانی، هوش، وبلوغ اجتماعی تقریبادر حد طبیعی است اما گفتار وزبان او در صورتی طبیعی رشد نکرده است.درتست اودیومتری حتی با استفاده از سمعک او نقص شنویی معادل 75 دی سی بل را از خود نشان داد.

خوشبختانه جان توانست قبل از بروزنقص شنوایی زبان را به صورتی یاد بگیرد و از نظر پیشرفت زبان توانایی زیادی را کسب کند.این به معنای آن است که او قادر است از طریق کانال شنوایی و با استفاده از سمعک طلبی را یاد بگیرد. با وجود این نمرات خواندن وسایردروس او در سطح کلاس دوم است. نقص شنوایی جان در پیشرفت تحصیلی او به میزان زیاد تاثیر بدی داشته است اما به کمک وسایل شنوایی و گفتار درمانی و سایر خدمات آموزشهای ویژه همچنان به پیش می رود.

جان به میزان زیاد بر مهارتهای گفتار وخواندن متکی است به این علت وبه منظور استفاده هر چه بهتراز وسایل کمک شنوایی در جلو کلاس وروبه روی معلم می نشیند. جان برای پرورش مهارتهای اجتماعی ودوست یابی خود به کمک های بیشتری نیاز دارد.

نیمرخ پایین در شکل مربوط به کودکی است که دچار نقص شنوایی عمیق است

بیل ناشنوا به دنیا آمده است هرگزنتوانسته است کلامی را بشنود. وسایل کمک شنوایی اگر چه می تواند او را از صداهای محیط اگاه سازند اما نمی توانند در یادگیری گفتار وزبان انگلیسی به او کمک نمایند به علت شدت نقص شنوایی بیل- که بیش از 90 دی سی بل است در یک کلاس جامع آموزش می بیند اگر قرار باشد که او را در یک کلاس عادی جایگزین سازند به خدمات وکمکهای زیادی از طرف معلم نیاز خواهد داشت.

فهم گفتار بیل مشکل است رشد او در یادگیری زبان انگلیسی از الگوهای کودکان شنوا پیروی نکرده است.در دروسی مانند خواندن وسایر موضوعات درسی بیل در حدود چهارسال از هم سنهای خودعقبتر است.

ارتباط بیل با خانواده وهم سنهایش ونیز منابع اطلاعاتی وتجارب اجتماعیش محدود است.

در موقعیتهای اجتماعی به صورتی از خود واکنش نشان می دهد که در حدکودکان خردسالتر است.اگر قرار باشد اودر کلاس عادی جایگزین سازند برای دوست یابی به کمک نیاز خواهد داشت.

ویژگیها

رشد شناختی

مهمترین چیزی که باید درباره کودکان مبتلا به نقایص شنوایی به خاطر داشته باشیم طبیعی بودن آنهاست آنها عیبی و یا انحرافی ندارند تنها نمی توانند بشنوند. بهتر است به جای این که ناشنوایی را یک بیماری تلقی کنیم ان را امری جامعه شناسانه تلقی کنیم و جای این که بر ناتواناییهای ناشنوایان تکیه کنیم بهتر است بر تواناییهایشان تاکید ورزیم.

در سالهای اخیر اغلب معلمان در طرح ریزی برنامه های آموزشی برای این دانش اموزان به عوض تکیه داشتن بر نقص آنها بر شایستگیهایشان تمرکز داشته اند.

درباره روابط موجود بین زبان وفکر دونظریه متفاوت وجود دارد در نظریه اول این اعتقاد وجود دارد که تواناییهای ما در کاربرد زبان سطح رشد شناختی ما را مشخص می سازد.

در نظریه دوم معتقدند که شناخت یا توانایی تشکل افکاروکسب اطلاعات توانایی اساسی تری است وشناخت بنیادی را برای زبان فراهم میسازد.(پیاژه ،1970) در طولسالهای زیاد چنین تصور می شد که کودکان ناشنوا مسائل ومشکلاتی بنیادی درزمینه فراگیری مهارتهای زبانی دارا می باشند به این جهت پژوهشگران ناشنوایان را مورد مطالعه قرار دادند چنین نظریه هایی را ثابت کنند. به هر حال آنچه این پژوهشگران کشف کرده اند این است که کودکان ناشنوا لزوما نقصی در زبان ویا شناخت ندارند. علی رغم این که این دانش اموزان در زمینه فراگیری استعمال وخواندن زبان انگلیسی بامشکلاتی مواجه می باشند اما آنها اغلب در تولید وفهم زبان علامتی امریکایی خیلی مهارت دارند.زبان است واقعی که استانداردهای زبان شناسی عمومی زبانهای گفتاری را دارا می باشد.

مطالعات تجربی وجود ارتباط بین شناخت کودکان ناشنوا وتاثیراتی که زبان براین شناخت داشته است را روشن ساخته اند.ریتن هاوس (1981 Ritten house) کشف کرده است که کودکان ناشنوا در مواقعی که زبان حالتی مشخص وروشن دارد قادرند کارهای شناختی را خیلی بهتر انجام دهند.در تحقیقی دیگردانشمندی به نام (ایران نژاد، 1981) ودیگران کشف کرده اند که نوجوانان ناشنوایی که قادر به درک زبان مجازی نبودند پس از آن که آموزشهای ویژه وبازخوردهایی دریافت کردند توانستنداین زبان را درک کنند. در پژوهش سوم ایران نژاد ودیگران دریافتند که توانایی فهم زبان مجازی ورمزی به میزان زیاد به توانایی حل مسائل شناختی وابسته است. این یافته ها پیشنهاد می کنند که کودکان ناشنوا توانایی طبیعی دارند وافت تحصیلی انهادر واقع از اشکالاتی است که در خواندن ونوشتن زبان انگلیسی دارند نه از هوش آنها.


دانلود آیا صنعت بیمه در افزایش سطح اشتغال کشور توانمند است؟

کاهش نرخ بیکاری نیروی انسانی در کشورهای مختلف و از جمله در کشورهای ما از هدف عمده سیاست های کلان اقتصادی دولت می باشد
دسته بندی اقتصاد
بازدید ها 15
فرمت فایل doc
حجم فایل 26 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23
آیا صنعت بیمه در افزایش سطح اشتغال کشور توانمند است؟

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر
آیا صنعت بیمه در افزایش سطح اشتغال کشور توانمند است؟

چکیده :

کاهش نرخ بیکاری نیروی انسانی در کشورهای مختلف و از جمله در کشورهای ما از هدف عمده سیاست های کلان اقتصادی دولت می باشد. در این راستا بررسی توان اشتغال زایی بخش های مختلف اقتصادی و نیز برنامه ریزی‌های لازم همراه با اقدامات عملی در این زمینه می تواند موجبات کاهش شدت بحران های آتی ناشی از پدیده بیکاری را فراهم آورد.

بدیهی است که بخش خدمات به عنوانی یکی از بخش های عمده اقتصادی کشور و صنعت بیمه به عنوان زیر مجموعه بخش مزبور که به تدریج در اقتصاد خدماتی قرن حاضر نقش بیشتری را ایفا خواهد کرد، می تواند نقش قابل ملاحظه ای در ایجاد اشتغال برای جمعیت جوان کشور فراهم نماید. در این مقاله اشتغال زایی مستقیم و غیرمستقیم صنعت بیمه در لایه‌های مختلف اشتغال مورد بررسی قرار گرفته که امید است به عنوان گامی اولیه زمینهای برای مطالعات عمیق تر و گسترده تر آتی باشد.برآورد توان با اشتغال زایی صنعت بیمه کشور نشان می دهد که شکاف قابل ملاحظه ای بین ظرفیت بالقوه و بالفعل این صنعت در ارتباط با اشتغال زایی وجود دارد که به نظر می رسد با بهره گیری از مجموعه اقدامات و تمهیداتی بتوان زمینه های لازم جهت نیل به ظرفیت بالقوه را فراهم نمود.

مقدمه:

هم اکنون یکی از اساسی ترین مسائل و شاید مهمترین مسأله اقتصادی کشور بهره گیری از مجموعه راهکارهایی به منظور افزایش اشتغال نیروی کار می باشد. اشتغال از جمله متغیرهای کلیدی است که دست یابی به سطح مطلوب بهینه آن از محورهای اساسی اهداف سیاست های کلان اقتصادی هر جامعه ای می باشد و افزایش سطح اشتغال نیز در گرو مجموعه تهمیدات ساز و کارهای زیر بخش های اقتصادی است.

در این راستا، برخی از بخش های اقتصاد نقش بیشتری در افزایش سطح اشتغال ملی را ایفا می کنند و به عبارتی نقش برخی بخش های اقتصادی در تعیین سطح اشتغال ملی محسوس تر ولی نقش برخی دیگر از بخش های اقتصادی در این زمینه نامحسوس تر است. هدف ما در این نکته اساسی است که صنعت بیمه به عنوان یکی از زیر بخش های بخش خدمات در گسترش اشتغال ملی، نقش قابل ملاحظه ای دارد هرچند بار وجود اهمیت رو به افزایش فعالیت های این بخش خدماتی، نقش مذکور چندان ملموس و آشکار نیست.

به نظر می رسد یکی از اقدام های اساسی در استفاده از توان هر یک از بخش های اقتصادی به منظور حل مشکل بیکاری، برآورد ظرفیت و توان بالقوه هر یک از بخش‌های اقتصادی در افزایش اشتغال نیروی کار است. بنابراین پیش از هر برنامه‌ریزی برای افزایش سطح اشتغال ملی باید به این پرسش اساسی پاسخ داده شود، که هر یک از بخش های اقتصادی با توجه به عملکرد شان و همین طور ظرفیت بالقوه خود تا چه اندازه می توانند در رفع مشکل بیکاری موثر باشند؟ با مروری بر عملکرد صنعت بیمه کشور در سال 1381 مشاهده می کنیم. که در این سال با صدور 11 میلیون و 177 هزار بیمه نامه و رشد 5/58 درصدی حق بیمه های موجب گردید که مجموع حق بیمه های دریافتی به مرز 9100 میلیارد ریال نزدیک شود. در همین سال و برای اولین بار در تاریخ صنعت بیمه کشور شاخص نفوذ بیمه ای (نسبت حق بیمه به تولید ناخالص ملی) از مرز یک درصد گذشت هرچند فاصله قابل ملاحظه ای با استانداردهای جهانی وجود دارد (برای مثال این شاخص در انگلستان حدود 16درصد است) . در سال مزبور شاخص حق بیمه سرانه (نسبت حق بیمه به جمعیت) نیز معادل 8/138 هزارریال محاسبه گردیده است. از طرف دیگر، مجموع خسارت های پرداختی صنعت بیمه در سال 1381 بالغ بر 5527 میلیارد ریال می باشد که بیش از نیمی از کل خسارت های پرداخت شده بابت بیمه شخصی ثالث بوده و لذا با احتساب بیمه‌های حوادث سرنشین و بدنه اتومبیل سهم خسارت های پرداختی شده بابت بیمه‌ شخص ثالث بوده و لذا با احتساب بیمه‌های حوادث سرنشین و بدنه اتومبیل سهم خسارت صنعت بیمه کشور در سال 1381 بالغ بر 5527 میلیارد ریال مباشد که بیش از کل خسارت های پرداخت شده بابت بیمه شخص ثالث بوده و لذا با احتساب بیمه‌های حوادث سرنشین و بدنه اتومبیل سهم خسارت های پرداختی صنعت بیمه بابت پوشش ریسک های رانندگی معادل 7/66 درصد بوده است. ضریب خسارت صنعت بیمه


کشور درسال 1381 معادل 7/79 درصد و همچنان بالاتر از متوسط ضریب های خسارت های بیمه در سطح جهانی می باشد.

درک صحیح در زمینه نقش فعالیت های بیمه ای در اقتصاد ملی نیازمند شناخت بهتر سازی و کار فعالیت های بیمه ای است. لذا بهتر است پیش از اینکه در خصوص تاثیرات و فوائد اقتصادی خدمات بیمه بحث کنیم، مروری کوتاه برساز و کار فعالیت بیمه‌ای داشته باشیم.

سازوکار فعالیت های بیمه ای

بیمه یک فرایند واسطه گری مالی است، یرا چرخه تولید در آن معکوس شده است. به عبارت دیگر، افراد قبل از اینکه خدماتی دریافت کنند بهای آن را می‌پردازند.[1] دریک تعبیر ساده شرکت بیمه را می توان مشابه صندوقی درنظر گرفت که وجوه مالی خرد و کوچک را به صورت حق بیمه از جای جای جامعه جمع آوی کرده وسپس این وجوه را دوباره به صورت خسارت های پرداختی به بیمه گذاران خسارت دیده پرداخت می‌کند.

از طرف دیگر جمع آوری وجوه (دریافت حق بیمه) و پرداخت وجوه (پرداخت خسارت) هم زمان نبوده و این فاصله زمانی در مورد پوشش های بیمه ای مختلف، متفاوت است. در این رابطه می توان به فاصله زمانی مربوط به پوشش های بیمه ای کوتاه مدت مانند بیمه درمان مسافرین عازم به خارج از کشور که گاهی کمتر از چند هفته می باشد و از طرفی فاصله زمانی دریافت و پرداخت وجوه مربوط به بیمه‌های عمر که برخی مواقع فاصله پرداخت خسارت و دریافت حق بیمه در آنها به بیش از 15 سال می رسد، اشاره نمود

صرف نظر از آن که وجوه حق بیه دریافتی شرکت بیمه مربوط به کدام پوشش‌های بیمه‌ای می باشد، وجوه فاصله زمانی قابل ملاحظه میان دریافت و پرداخت ها، این فرصت را در اختیار مدیران شرکت های بیمه قرار می دهد تا با سرمایه‌گذاری این وجوه در بازار سرمایه، درآمد بیشتری کسب نمایند که گذشته از آثار مثبت اقتصادی در آن کشور، توان شرکت بیمه را در پرداخت خسارت ها افزایش می دهد. بنابراین مشاهده می‌شود با وجود اهمیت و نقش روبه افزایش شرکت های بیمه در بازار سرمایه کشورهای جهان، شرکت های بیمه موجود در کشور از یک طرف بدون تفکیک حساب های مربوط به رشته های بیمه زندگی از غیر زندگی، حق بیمه های دریافتی بابت بیمه های عمر را با آمد سایر بیمه نامه ها مخلوط کرده و از محل آنها خسارت‌های جاری را پرداخت می نمایند واز طرفی عمدتا به صورت کم رنگ در فعالیت های سرمایه گذاری شرکت می کنند که به نظر می رسد در سررسید پرداخت سرمایه بیمه های عمر ممکن است با مشکل اساسی مواجه شوند. دراین راستا بدیهی است تنها با اعمال مدیریت بهینه و به هنگام سرمایه گذاری، امکان سرمایه‌گذاری، امکان پرداخت سرمایه های کلان بیمه ها عمر در سررسید فراهم می گردد.


اهمیت خدمات بیمه در اقتصاد ملی:

مطالعات و تحقیقات متنوع و فراوانی اقتصاددانان مختلف در زمینه ارتباط بخش مالی و بخش واقعی اقصاد انجام شده است که همگی بر تأثیر مثبت و معنی دار رشد بخش مالی بر رشد وتوسعه بخش واقعی تاکید دارند. در بخش مالی مجموعه‌ای از نهادهای مالی مانند بانک ها، شرکت های بیمه، شرکت های سرمایه‌گذاری، صندوق بازنشستگی، بورس اوراق بهادار و غیره وجود دارد که وظیفه مهم تجهیز منابع پس انداز، هدایت منابع به سمت فعالیت های سرمایه گذاری و تخصیص بهینه آن بین فعالیت های متنوع سرمایه گذاری را برعهده دارند.

رشد و توسعه بازارهای مالی و کارایی فعالیت آنها به کمیت نهادهای مالی فعال در اقتصاد بستگی برخی از نهادهای مالی مانند بانک و شرکت های بیمه در هردوبازار پول و سرمایه فعالیت نموده و دارای نقش تعیین کننده ای در هریک از این بازار می‌باشند.

شرکت های بیمه معمولاً با دریافت مبالغی تحت عنوان حق بیمه، پرداخت خسارات‌ احتمالی را در آینده تعهده می نمایند. همان طور که گفته شد از آنجا که وقوع حادثه و خسارت ها اولا با احتمال مواجه است و ثانیا، مربوط به زمان آینده می شود، وقفه زمانی قابل ملاحظه‌ای بین دریافت حق بیمه و پرداخت خسارت‌ها وجود دارد که امکان سرمایه گذاری وجود انباشته شده فراهم گردد. لذا شرکت های بیمه با به کارگیری حجم عظیمی از دارایی های خود در بازارهای مالی به ویژه بازار سرمایه‌‌، موجبات کمک به افزایش رشد و توسعه اقتصادی کشور، امکان ایجاد و کسب درآمد جهت رشد و توسعه کمی و کیفی خدمات خود، پرداخت به موقع تعهدات و در نتیجه جذب مشتریان بیشتر را برای خود فراهم می نمایند.

1) جبران خسارت و حفظ ثروت ملی

یکی دیگر از آثار اقتصادی فعالیت بیمه ای، حفظ اموال و تأسیسات متعلق به اشخاص، بنگاه های اقتصادی و دولت است. با وجودی که صاحبان اموال و تأسیسات در مقابل تحصیل تأمین بیمه ای ناگزیرند به طور مستمر حق بیمه ای دریافت کنند که افزایش هزینه های آنها را در پی دارد، ولی این اطمینان برای آنها به وجود می آید که در صورت وقوع حادثه، لطمه ای به دارایی و گردش عادی فعالیت های آنان وارد نخواهد شد و خسارت های احتمالی را به همه بیمه گران از منابع و وجوه در اختیارشان و یا با بهره گیری از ساز و کار بیمه های اتکایی جبران می کنند.

شرکت های بیمه هچنین با سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی نیز می‌توانند ضمن ترمیم بخش‌های آسیب‌دیده و کاهش فشار بر بودجه‌های عمرانی کشور، کمک شایانی توجهی در حفظ و ارتقاء ملی و جبران خسارت‌های وارده داشته باشد.

2) ایجاد اشتغال

درحال حاضر سیاست های اشتغال زایی در کشورهای مختلف به طور عمده‌ به سوی افزایش ظرفیت جذب نیروی کار توسط بخش خدمات، سوق می یابد که در این رابطه صنعت بیمه به عنوان یکی از زیر بخش های بخش خدمات می تواند‌ زمینه‌های مناسبی را در توسعه طرف تقاضای نیروی کار فراهم آورد.

سهم بخش بیمه در حجم اشتغال در برخی از کشورهای جهان را در جدول (1) مشاهده می کنیم.[2]

همانطور که در جدول مشاهده می‌شود سهم شاغلان بیمه به کل شاغلان در کشورهای توسعه یافته به مراتب بیشتر از کشورهای توسعه نیافته می باشد. در حالی که سهم اشتغال صنعت بیمه از کل اشتغال در ژاپن بیش از 2 درصد می باشد؛ در کشور ما در سال 1381 نسبت کارکنان صنعت بیمه به جمعیت فعال به حدود کمتر از 10 درصد می رسد.

به نظر می رسد که به منظور افزایش اشتغال در صنعت بیمه به مجموعه ای از راهکارهای کوتاه مدت و بلند مدت در ابعاد فنی، اقتصادی، فرهنگی و مقرراتی نیازمند می باشیم. در این رابطه تسریع در روند کنونی خصوصی سازی، ارتقاء کارایی و بهبود کیفی خدمات بیمه‌ای، تنوع در پوشش های بیمه‌ای و … می توانند ضمن تحریک طرف تقاضا برای خدمات بیمه ای زمینه های ایجاد شغل های مستقیم و غیر مستقیم را در صنعت بیمه فراهم نمایند.


جدول 1: سهم بخش بیمه در حجم اشتغال در برخی از کشورهای (واحد درصد)

کشورهای توسعه یافته و با اقتصاد مبتنی بر بازار کشورهای درحال توسعه

فرانسه 88/0

بنگلادش 50/0

آلمان 80/0

برزیل 23/0

ایتالیا 47/0

شیلی 13/0

ژاپن 16/2

کلمبیا 28/0

هلند 94/0

مصر 12/0

نروژ 71/0

هند 04/0

پرتغال 35/1

اندونزی 06/0

اسپانیا 95/0

مکزیک 13/0

سوئد 83/1

مراکش 09/0

سوئیس 27/1

فیلیپین 16/0

انگلستان 11/1

تایلند 20/0

ایالات متحده آمریکا 69/1

تونس 14/0


فهرست مطالب


عنوان صفحه

چکیده.......................................................................................................... 1

مقدمه............................................................................................................ 2

ساز و کار فعالیتهای بیمه ایران...................................................................... 4

اهمیت خدمات بیمه در اقتصاد ملی.............................................................. 6

تقویت ثبات اقتصادی و ایجاد بستر برنامه ریزی........................................... 9

الگوی اشتغال در صنعت بیمه....................................................................... 10

نتیجه گیری.................................................................................................. 19

منابع و مآخذ 21



[1] - مبانی نظر و عملی بیمه، ژان فرانسوا اوترویل، مترجمان، هستی ، عبدالناصر، علی، چاپ دوم، 1382 تهران، بیمه مرکزی ایران.

[2] - ماخذ پیشین، ص 59


دانلود آداب معاشرت در قرآن

معاشرت نیکو بستگی به علم و تعلیم و حلم و تربیت نیکو و عمل صالح ، صبر و تحمل و مهر و محبت و اخلاق حسنه دارد آنکه علمش بیشتر و تربیتش نیکو تر است عملش صالح تر است و مطمئنا از رذائل اخلاقی همچون خشم و شهوت ، بخل و حسادت ، افراط و تفریط و عصبیت و تکبر و خود بینی به دور است
دسته بندی حقوق
بازدید ها 8
فرمت فایل doc
حجم فایل 473 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 270
آداب معاشرت در قرآن

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

آداب معاشرت در قرآن

مقدمه

معاشرت نیکو بستگی به علم و تعلیم و حلم و تربیت نیکو و عمل صالح ، صبر و تحمل و مهر و محبت و اخلاق حسنه دارد . آنکه علمش بیشتر و تربیتش نیکو تر است عملش صالح تر است و مطمئنا از رذائل اخلاقی همچون خشم و شهوت ، بخل و حسادت ، افراط و تفریط و عصبیت و تکبر و خود بینی به دور است . در این حالت چنین شخصی نه تنها از سلامت جسم وروان برخوردار است بلکه معاشرانش نیز از این چشمه فیاض بهره کافی می برند ، و معاشرت با چنین فردی سعادت دو دنیا را به همراه دارد .

از پیامبر ( ص ) روایت شده :

« مومنی که با مردم می آمیزد و آزار آنها را تحمل می کند در پیشگاه الهی اجرش بزرگتر است از آن مومنی که با مردم آمیزش ندارد و بر اذیت آنها صبر نمی کند . » [1]

درباره معاشرتهای اجتماعی ، حضرت علی ( ع ) در توصیه خود به فرزندشان امام مجتبی ( ع ) چنین فرمود :

« به اتکاء روابط دوستانه و رفاقت صمیمانه ، حق برادرت را ضایع مکن ، چه در زمینه تضییع حقوق ، روابط دوستی نابود می شود و آنکس که حقش را تباه ساختی ، برای تو برادر نخواهد شد . » [2]

روابط افراد با همدیگر در کلیه سطوح اجتماعی ، باید رفتاری برادرانه و دوستانه باشد همراه با عدل و انصاف ، تا بقاء و دوام یابد و البته در سایه چنین معاشرتهایی جامعه رو به تکامل و امنیت و سعادت پیش می رود . البته هرگز نمی توانیم با تمام افراد جامعه رفتاری برادرانه داشته باشیم مگر اینکه به فرموده خداوند در قرآن کریم گوش جان دهیم و دستورات ایشان را آمیزه گوش خود نماییم .

کلیات

تبیین موضوع

از آنجایی که آدمی بالطبع موجودی اجتماعی است و به صورت اجتماعی زندگی می کند و زندگی فردی آن تقریبا امکان پذیر نمی باشد آداب معاشرت و روابط اجتماعی در اسلام دارای اهمیت مضاعفی است و قرآن کتابی است که برای هدایت بشر آمده لذا در تنظیم روابط بین انسان و خدا ، انسان با طبیعت و انسان با انسانهای دیگر او را یاری می کند و به بیان دستوراتی برای تحسین روابط اجتماعی می پردازد که این آداب گاهی جنبه حقوقی دارد و گاهی جنبه اخلاقی ما بنا داریم در این رساله آداب معاشرت را مورد بررسی قرار داده ، شأن نزول ، نظرات مفسران و روایاتی که در بیان آیات آمده است را مورد کنکاش قرار دهیم .

اهمیت و ضرورت موضوع

انسان در همه عرصه ها به روابط و معاشرت با یکدیگر نیازمند است ، اقتصاد ، سیاست و ... در برقرری ارتباط در این حوزه ها به معاشرت می پردازد و اکنون سوال اساسی آن است که چگونه باید این ارتباط انجام بپذیرد از آنجا که همه در عرصه های مختلف نیازمند به ارتباط و معاشرت هستند و باید این معاشرت و ارتباط بر طبق دستور دین و قرآن باشد و پژوهش در این موضوع ضروری است و اهمیت بسیاری دارد ما در این رساله به این موضوع می پردازیم .

انگیزه انتخاب موضوع

با توجه به اینکه در معاشرتها خیلی از مسائل رعایت نمی شود و از سوی دیگر اسلام به آداب معاشرت صحیح تأکید کرده است ما به بررسی این مساله می پردازیم و امیدواریم که در رفع مشکلات اجتماع مؤثر باشیم .

پیشینه موضوع

چون معاشرت و ارتباط از آغاز خلقت انسان بین افراد رایج بوده است قرآن به عنوان کتاب هدایت ، در آیات زیادی به آن پرداخته است . همچنین در روایات نبوی هم از آن بحث شده است بدین روی این دو ، منبع مهم برای بررسی مسائل مورد بحث ما شناخته می شوند . در تبیین پیشینه باید نخستین پیشینه ها را در موضوعات مطرح شده در کتب تفاسیر و کتب اخلاقی جستجو نمود که به تدریج در این مورد کتب مستقلی تألیف یافته است و در دوران اخیر نیز این موضوع بیشتر مورد توجه قرار گرفته است که می توان به برخی از کتب مستقل در دوران معاصر اشاره نمود . ازجمله : اخلاق معاشرت ( جواد محدثی ) ، اخلاق و معاشرت در اسلام ( علی قائمی )

سؤالات

1- معاشرت از نظر واژگان و اصطلاح چیست ؟

2- کاربرد و بسامد واژگان و محتوای این موضوع در قرآن چه میزان است ؟

3- اقسام و انواع معاشرت کدامند ؟

4- آداب معاشرت در حوزه عمومی جهان اسلام ( بین مسلمانان) و جهان انسان چگونه باید باشد؟

5- آداب معاشرت در حوزه خاص ( اقارب ، همسایگان ، همسفران ، دوستی و ...) چگونه صورت می پذیرد ؟

6- آثار و پیامدهای رعایت و عدم رعایت آداب معاشرت کدام است ؟

روش تحقیق

این تحقیق به روش کتابخانه ای صورت گرفته است که با مراجعه به کتابخانه و بررسی کتب مختلف و در بعضی موراد مراجعه به اینترنت تدوین شده است .

فرضیه

قرآن ، کتاب هدایت است ، در کتاب هدایت روابط اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و در انواع معاشرت ها آداب و دستور العملهایی در این زمینه ارائه شده است که با سیره نبوی تجسم یافته و قرآن در حوزه عمومی و خاص ، آداب و مقررات خاصی رابیان نموده که در این رساله ما به آن می پردازیم .

چکیده

در فصل اول شناخت حوزه معاشرت که انسان در اجتماع با چه گروههایی باید معاشرت کند و هدف معاشرت و انواع معاشران با توجه به آیات و روایات مورد بررسی قرار گرفت .

در فصل دوم آداب معاشرت در حوزه های مختلف در بخشهای پنج گانه به شرح ذیل آمده است :

بخش اول در حوزه عمومی شامل آداب وارد شدن به خانه ، آداب غذا خوردن ، آداب تحیت و سلام ، مطرح گردید .

و در بخش دوم آن آداب معاشرت در حوزه مسلمانان و در بخش سوم آداب معاشرت در حوزه خانواده و خویشاوندان شامل مباحث آداب معاشرت والدین و فرزندان ، آداب معاشرت زوجین آداب معاشرت در حوزه خویشاوندان و بستگان از دیدگاه قرآن و سنت مورد بررسی واقع شد .

در پایان این بخش به آداب معاشرت برادران و خواهران نسبی و رضاعی از دیدگاه روایات و رعایت حقوق بین آنها اشاره شد .

بخش چهارم : آداب معاشرت در حوزه مرتبطان غیر خویشاوند شامل :

معاشرت با همسایگان ، معاشرت با دوستان ، معاشرت با معلمان و مربیان ، معاشرت با مومنان و برادران دینی و برآوردن نیازهای همدیگر . معاشرت با مسئولان و نهادهای اجتماعی و رعایت حقوق و احترام متقابل بین مسئولان ، نهادهای اجتماعی و مردم آمده است .

بخش پنجم آداب معاشرت در حوزه غیر مسلمانان با توجه به اصل عدم تسلط کفار بر مسلمانان و چگونگی معاشرت با انواع کافران ( حربی و غیر حربی و ... ) و نهی از دوست داشتن والدین کافر از دیدگاه قرآن و روایات و تفاسیر مختلف آمده است .

در فصل سوم جایگاه , آثار و پیامدهای معاشرت که شامل سه بخش است .

بخش اول : انسان موجودی اجتماعی است .

بخش دوم : جایگاه روابط اجتماعی از نظر اسلام .

بخش سوم : آثار روانشناختی آداب معاشرت و تأثیرات رفتاری و گفتاری افراد بر یکدیگر بر اساس آیات و نظر روانشناسان آمده است .

فصل اول

الف - شناخت لغوی

ب - کاربرد قرآنی

ج - شناخت حوزه معاشرت انسان

د - هدف از معاشرت

ه - انواع معاشران

الف شناخت لغوی

در این بخش بر آنیم تا با بررسی دقیق تر معانی لغت ، با استفاده از کتب مرجع موجبات آشنایی بیشتر خواننده را با مفاهیم مطرح شده در تحقیق فراهم نماییم .

1- معاشرت

با مراجعه به کتابهای لغت روشن می گردد که این کلمه از ریشه العشره به معنای هم نشینی و مصاحبت آمده است .

ابن منظور در لسان العرب در معنای این کلمه می نویسد ، العشره = المخالطه و معاشره را به معنای مخالطه و مصاحبت دانسته است . [3]

دهخدا در فرهنگش در ذیل واژه معاشرت به این معانی اشاره کرده است :

آمیختن با هم ، گفت و شنید با هم ، الفت و مصاحبت و همدمی و رفاقت و زندگانی با هم ، خوردن و آشامیدن با هم ، نشست و برخاست ، خوش معاشرت . [4]

با مراجعه به کتابهای لغت عربی در می یابیم که این کلمه دارای مشتقاتی است که ما آن مشتقاتی را که به موضوع ما مربوط است را به همراه معانی آنها ذکر خواهیم کرد .

الف عشیره : خانواده . راغب می گوید :

عشیره اهل رجل و خانواده اوست که بوسیله آنها زیاد می شود و برای او به منزله عدد کامل می شوند که عشیره عدد کامل است ، دیگران آنرا اقوام نزدیک پدری یا قبیله گفته اند « عشیره الرجل بنو ابیه لادنون او قبیله » .

باید دانست که پدران و فرزندان و برادران داخل در عشیره نیستند به قرینه ﴿ قُلْ إِن کاَنَ ءَابَاؤُکُمْ وَ أَبْنَاؤُکُمْ وَ إِخْوَنُکُمْ وَ أَزْوَجُکمُ‏ْ وَ عَشِیرَتُکمُ‏ْ ... ﴾ [5]

مگر آنکه گفته شود « عشیرتکم » ذکر عام بعد از خاص است . [6]

ب- عشیر : معاشر و هم نشین چه دور و چه نزدیک . [7]

قبیله و طایفه ، خویشاوند ، فامیل ، دوست ، رفیق ، شوهر ، زن . [8]

زبیدی می گوید : عشیر به معنای هم نشین است و کسی که با او معاشرت می شود و آن به معنای نزدیک و دوست صمیمی است وهم نشین انسان همسرش می باشد برای اینکه با او معاشرت می کند و مورد معاشرت او قرار می گیرد . بنابراین هم نشین ،همان دوست صمیمی و همراه است. [9]

عشیر به معنای یک دهم نیز آمده است . [10]

ج المعشر : جماعت ، جمعیت ، خانواده و اهل انسان ، جن و پری ، انسان ، گروه . [11]

د- عشره : رفت و آمد کردن با یک دیگر ، معاشرت ، رفت و آمد و نشست و برخاست. [12]

ه- عاشره : با او رفت و آمد و نشست و برخاست و معاشرت کرد ، با او مصاحبت و هم نشینی کرد . [13]

ح عاشرته : در دامان شدن برای او مثل عدد ده کامل شدن . [14]

خ معاشر : به معنای جماعتی از مردم است چنانچه پیامبر ( ص ) فرموده :

« نحن معاشر الانبیاء ...» ما گروه پیامبران ...

دکتر معین در فرهنگ خود در معنای معاشر چنین می نویسد : « 1- به معنای یار و رفیق ( صفت ) 2- با کسی زندگی کننده ( اسم فاعل ) 3- معاشر به معنای گروه ( اسم جمع ) که تنها به این

صورت آن هم در حدیث به کار رفته است . » [15]

2- روابط

روابط جمع رابطه است . رابطه به معنای بستگی ، علاقه ، پیوند می باشد .[16] البته از این ریشه اصلی ربط به دو واژه ذیل نیزمی توان اشاره کرد .

الترابط به معنای ایجاد را بطه و پیوند . [17]

ارتباط به معنای التزام ، نسبت ، پیوستگی از دو سو .[18]

دهخدا در فرهنگش ذیل واژه روابط گفته است : در اصطلاح فارسی زبانان ، ارتباط ، رفت و آمد ، مراوده ، معاشرت و آمیزش . [19]

و هم چنین ذیل واژه ربط به این معانی اشاره می کند : علاقه و آنچه بدان چیزی را به چیزی ببندند . [20]

علقه و وصله ، هر چیزی که بستگی به چیز دیگر داشته باشد .

- سلسله و زنجیر.

- کلمه پاورقی یعنی کلمه ای که در پایین صفحه نویسند و به عین همان کلمه ای باشد که در اول سطر صفحه بعد نوشته می شود .

- آشنایی ، ارتباط و پیوندی که در میان دو کس به واسطه دوستی و آشنایی پیدا می شود .

- ( در اصطلاح شطاریان ) مرشد کامل را گویند که مسترشد را به حق تعالی رابطه دهد. [21]

با مراجعه به کتابهای لغت عربی به معنای ربط و مشتقات آن در می یابیم که عبارت است از : ربط : بستن و بعدا برای هر کسی که در حصاری پناه گیرد و در آن از دشمنان بیرون حصار دفاع کند . [22]

ربط الفرس : بستن اسب در جایی که نگهداری و حفظ شود . [23]

رباط الجیش : باقی ماندن و پیوستن سپاه ، کمین گاه ، استراحت گاه سربازان ( چاپار خانه و قرار گاه ) .

رباط : مکانی که مخصوص اقامت نگهبانان است . [24]

ارتبط فی الحبل : با طناب بسته شد . [25]

الرّّبط : جمع کردن و به هم پیوند دادن .

الربطه : یک بار با طناب و غیره چیزی را بستن .

ربط : محکم کرد ، پیوست ، متصل کرد یا شد .

ارتبط : بستگی داشت ، مربوط بود .

مرتبط ، مربوط : دارای بستگی . [26]

ب- کاربرد قرآنی

1- معاشرت

در قرآن مجید مشتقات معاشرت در دو قالب به کاررفته است :

به صورت فعل که آن هم در باب مفاعله است چنانچه خداوند می فرماید : ﴿ وَ عَاشرُِوهُنَّ بِالْمَعْرُوف [27]

با ( زنان ) به طور شایسته رفتار کنید .

( واین از جمله وظایف مرد با زن است اعم از وظایف واجب یا مستحب ) وآن وسعت دادن در

نفقه ومدارا نمودن با او در قول و فعل وباقی امور است. [28]

2- به صورت اسم مفرد (صفت مشبهه بر وزن فعیل ) آمده است که به معنای زیر به کار رفته است :

الف - به معنای قریب و صدیق که جمع آن عشراء است .

ب - به معنای زوج و زوجه آمده است . [29]

چنانچه در حدیثی از پیامبر ( ص ) روایت شده که فرمود :

« انکن اکثر اهل النار ، فقیل لم یا رسول الله ؟ قال لا نکن تکثرن اللعن و تکفرن العشره . » اکثر شما زنان اهل آتش ( جهنم ) هستید . پرسیده شد چرا ای پیامبر خدا ( ص ) ؟ فرمود :

زیرا شما زیاد لعنت و ناسپاسی همسر را می کنید .

ج- یکی از مصادیق معروف عشیر ، هم نشین و معاشر است چنانچه خداوند می فرماید : ﴿ لَبِئْسَ الْمَوْلىَ‏ وَ لَبِئْسَ الْعَشِیر ﴾ [30]

چه بد مولا و یاوری ، و چه بد مونس و معاشری . [31]

د- عشیر به معنای ده یک یا یک دهم نیز آمده است . [32] ( این واژه در این معنی با معاشر مترادف است . )

3- عشیره که به معنای اسم جمع است و به معنی خانواده و قبیله است و جمع آن عشرات و

عشایر است چنانچه در قرآن آمده است : ﴿ وَ أَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِین‏ . ﴾ [33]

و خویشاوندان نزدیکت را هشدار ده .

البته در قرآن در آیات ذیل به معنای خاندان و قبیله آمده است . ﴿ قُلْ إِن کاَنَ ءَابَاؤُکُمْ وَ أَبْنَاؤُکُمْ وَ إِخْوَنُکُمْ وَ أَزْوَجُکمُ‏ْ وَ عَشِیرَتُکم‏ ... ﴾ [34]

بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما ...

﴿ وَ لَوْ کَانُواْ ءَابَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَنَهُمْ أَوْ عَشِیرَتهَُمْ [35]

هر چند پدران یا فرزندان یابرادران یا خویشاوندانشان باشند .

4- معشر ... این واژه در معانی زیر به کار رفته است :

الف : به معنای جماعت و گروه چنانچه خداوند می فرماید : ﴿ یَمَعْشَرَ الجِْنّ‏ِ وَ الْانس [36]

ای گروه جن و انس .

ب : معشر به معنای اهل و خانواده آمده زیرا معشر الرجل را به معنای اهل و خانواده او نیز گفته اند و جمع آن را معاشر دانسته اند . ( معشر الرجل = اهله )

2- روابط

الرباط : مصدر است که افعال آن – ربطت و رابطت و مرابطه – است مثل محافظه . خدای تعالی گوید : ﴿ وَ مِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ ﴾ [37]

اسبهای ورزیده ( برای میدان نبرد ) ، تا به وسیله آن ، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید .

رباط مثل ربط به معنی بستن است رباط الخیل یعنی ذخیره اسبان . در کشاف گفته : رباط نام اسبان ذخیره در راه خداست و شاید ربط باشد .

ناگفته نماند : از آن در آیه فوق بین الانثیین مراد نیست بلکه شاید تأکید و مبالغه مراد باشد یعنی برای مقابله با دشمنان آنچه بتوانید از نیرو و ذخیره اسبان جنگی آماده کنید ( یا اسبان ذخیره شده آماده کنید ) تا دشمنان خدا و دشمنان خویش را بیم دهید . در آیه : ﴿ یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اصْبرُِواْ وَ صَابِرُواْ وَ رَابِطُواْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون‏ ﴾ [38]

ای کسانی که ایمان آورده اید ( در برابر مشکلات و هوسها ) استقامت کنید و در برابر دشمنان ( نیز ) ، پایدار باشید و از مرزهای خود ، مراقبت کنید ، و از خدا بپرهیزید ، شاید رستگار شوید .

« اصبروا » صبر فردی را می رساند « صابروا » به صبر دسته جمعی دلالت دارد « رابطوا» از مرابطه به عقیده المیزان ایجاد ارتباط میان نیروها و افعال جامعه است . در اقرب الموارد می گوید : « ربط الامر واظب علیه » یعنی : بر کار مواظبت کرد . [39]

معنی آیه چنین می شود : ای مومنان از حیث فرد و عموم خویشتن دار باشید و میان خویش ربط ایجاد کنید و مواظب هم باشید و از خدا بترسید تا رستگار شوید .

پس مرابطه دو گونه است :

1- مرابطه – یا مراقبت و پاس دادن در سر حدّات و مرزهای بلاد مسلمین که مثل مرابطه نفس و حفظ جان آدمی از بدن خویش است و مثل این است که کسی در سر حد و مرزی ساکن شده است و مراقبت و نگه داری آنجا به او واگذار شده پس نیاز دارد که مرز را با نگهبانی و رعایت کامل و بدون غفلت حفظ کند و این عمل مثل جهاد در مجاهده است .

پیامبر ( ص ) فرمود : « من الرباط نتظار الصلوه بعد الصلاه » یعنی : یکی از پاسداری و مراقبت ها انتظار و یا اقامه نماز بعد از نماز است تا مرز نفس از وسوسه های شیطانی و شهوات سد شود و این حدیث تفسیری از حالات و مراقبین عبادات است که می فرماید : ﴿ الَّذِینَ هُمْ عَلىَ‏ صَلَاتهِِمْ دَائمُون ‏. ﴾ [40]

آنها که پیوسته نمازها را به جا می آورند .

و این جهاد اکبر است زیرا جلوگیری از نفوذ بزرگترین دشمنان یعنی وسوسه های شیطانی است.

2- فلان رابط الجأش : این عبارت وقتی به کار می رود که قلب انسان قوی و نیرومند باشد . خدای تعالی گوید : ﴿ وَ رَبَطْنَا عَلىَ‏ قُلُوبِهِمْ ﴾ [41]

و دلهایشان را محکم ساختیم .

در باره اصحاب کهف است که می فرماید : دلها شان را قوی کرده بودیم و چون برخاستند گفتند : ﴿ فَقَالُواْ رَبُّنَا رَبُّ السَّمَوَتِ وَ الْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَاْ مِن دُونِهِ إِلَهًا

پرودگار ما رب آسمانها و زمین است و هر گز جز او خدایی را نمی خواهیم .

و آیات ﴿ لَوْ لَا أَن رَّبَطْنَا عَلىَ‏ قَلْبِهَا ﴾ [42]

و اگر دل او را ( به وسیله ایمان و امید ) محکم نکرده بودیم . و « وَ لِیرَْبِطَ عَلىَ‏ قُلُوبِکُمْ » [43]

خداوند شما را در جنگ بدر مدد رسانید تا از وساوس شیطانی مصون ماند و دلهاتان را قوی گرداند .

و این معنی اشاره ای است به آیه : ﴿ هُوَ الَّذِى أَنزَلَ السَّکِینَةَ فىِ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیزَْدَادُواْ إِیمَنًا ﴾ [44]

او کسی است که آرامش را در دلهای مومنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزاید .

و در آیه ﴿ أُوْلَئکَ کَتَبَ فىِ قُلُوبهِِمُ الْایمَنَ وَ أَیَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْه﴾ [45]

آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته و با روحی از ناحیه خودش آنها را تقویت فرموده .

به کار بردن قلوب در این آیه افئده و دل آنها نیست چنانکه گفته : ﴿ أَفِْدَتهُُمْ هَوَاء ﴾ [46] دلهای ستمکاران هوا و باطل است .

فهرست مطالب

مقدمه ......................................................................................................................... 1

کلیات.................................................................................................................... 2

تبیین موضوع ......................................................................................................... 2

اهمیت و ضرورت موضوع....................................................................................... 2

انگیزه انتخاب موضوع ............................................................................................. 2

پیشینه موضوع ........................................................................................................ 3

سؤالات ................................................................................................................. 3

روش تحقیق .......................................................................................................... 3

فرضیه ................................................................................................................... 4

چکیده ................................................................................................................... 5

فصل اول ......................................................................... 6

الف : شناخت لغوی .............................................................................................. 7

1- معاشرت .......................................................................................................... 7

2- روابط............................................................................................................... 9

ب : کاربرد قرآنی ................................................................................................. 11

1- معاشرت .......................................................................................................... 11

2- روابط .............................................................................................................. 12

ج : شناخت حوزه معاشرت انسان ......................................................................... 15

الف : معاشرت اختیاری ......................................................................................... 15

ب : معاشرت اضطراری ........................................................................................ 15

الف : معاشرتهای نیک ........................................................................................... 16

1- خردمند و کریم ............................................................................................... 16

2- خوش اخلاق ................................................................................................... 16

3- صادقان ........................................................................................................... 16

ب : معاشرتهای بد ................................................................................................ 17

1- کافران ............................................................................................................ 17

2- استهزاء گران دین ............................................................................................ 18

3- فاسقان ............................................................................................................ 18

4- عصیانگران ...................................................................................................... 19

چگونگی معاشرت ................................................................................................ 19

حفظ عزت انسانی در روابط و معاشرت ................................................................ 20

اعتدال در معاشرت ............................................................................................... 21

د : هدف از معاشرت ............................................................................................ 21

هـ : انواع معاشرت ............................................................................................... 22

فصل دوم ......................................................................... 24

بخش اول : آداب معاشرت در حوزه عمومی ......................................................... 25

الف : آداب وارد شدن به خانه .............................................................................. 26

مقدمه .................................................................................................................... 26

استیذان .................................................................................................................. 26

امنیت و آزادی در محیط خانه ................................................................................. 29

کنترل نگاه ............................................................................................................. 33

چشمهای بی بها ..................................................................................................... 33

2- آداب سلام و تحیت ....................................................................................... 36

اهمیت سلام نمودن در قرآن ................................................................................... 36

اهمیت سلام نمودن در سنت ................................................................................... 37

کیفیت سلام وتحیت ............................................................................................... 39

فلسفه سلام کردن .................................................................................................. 40

آداب فقهی سلام کردن ........................................................................................... 42

لزوم پاسداری از این سنت اسلامی ......................................................................... 43

3- آداب غذا خوردن ........................................................................................... 45

بخش دوم : بررسی معاشرت در حوزه مسلمانان ..................................................... 48

مقدمه .................................................................................................................... 49

بررسی معاشرت مسلمانان از دیدگاه قرآن ................................................................ 49

1- مسالمت و بخشش ........................................................................................... 50

2- فرو بردن خشم و احسان ................................................................................. 53

3- دوری از تکبر و فخر فروشی ............................................................................. 55

4- پرهیز از بدگویی و عیب جویی .......................................................................... 56

5- صداقت ........................................................................................................... 59

6- دوری از تمسخر و گمان بد ............................................................................... 59

بررسی معاشرت مسلمانان از دیدگاه روایات ............................................................. 63

اعتدال ودوری از حسادت وتملق ............................................................................ 63

حق مسلمان بر مسلمان ........................................................................................... 65

محبت , مهم ترین عامل در معاشرتها ....................................................................... 66

انفاق مال برای رضای محبوب ................................................................................. 70

بخش سوم : آداب معاشرت در حوزه خانواده و خویشاوندان ................................. 73

مقدمه .................................................................................................................... 74

1- آداب معاشرت با والدین و فرزندان ....................................................................... 75

مقدمه .................................................................................................................... 75

الف - آداب معاشرت با والدین .............................................................................. 76

معاشرت با والدین از دیدگاه قرآن ........................................................................... 76

وظایف فرزندان ..................................................................................................... 76

دقت فوق العاده در احترام به پدر و مادر .................................................................. 79

احسان به والدین .................................................................................................... 80

دعا برای پدر و مادر ............................................................................................... 82

معاشرت با والدین از دیدگاه روایات ....................................................................... 85

معاشرت با پدر از دیدگاه روایات ............................................................................ 86

حق پدر بر فرزند ................................................................................................... 86

معاشرت با مادر از دیدگاه قرآن ............................................................................... 87

معاشرت با مادر از دیدگاه روایات ........................................................................... 88

هشدارها در مورد والدین ........................................................................................ 89

نیکی به والدین در حیات و ممات ........................................................................... 91

افضل اعمال در ارتباط با والدین .............................................................................. 91

اقسام پدران ........................................................................................................... 91

پیامبر ( ص ) و حضرت علی ( ع ) دو پدر این امت اسلامی .................................. 92

ب - روابط و وظایف متقابل والدین به فرزندان......................................................... 95

بررسی وظایف والدین و فرزندان از دیدگاه قرآن ...................................................... 95

بررسی وظایف و حق فرزند از دید گاه روایات ....................................................... 99

محبت به فرزند ...................................................................................................... 99

اجرای عدالت ........................................................................................................ 100

توجه بیشتر به دختر ................................................................................................ 101

ب : آداب معاشرت زوجین ................................................................................... 102

مقدمه .................................................................................................................... 102

بررسی معاشرت زوجین از دیدگاه قرآن ................................................................... 103

1- وفاداری به پیمان ازدواج ................................................................................... 103

2- مودت و مهربانی و ایجاد آرامش ........................................................................ 103

3- حفظ و پوشانیدن عیوب یکدیگر ........................................................................ 106

ادای حقوق یکدیگر ................................................................................................ 107

معاشرت نیکو ........................................................................................................ 116

هدایت و فضاسازی معنوی ..................................................................................... 118

حق همسر در روایات ............................................................................................ 119

نظر ابن مسکویه رازی درباره معاشرت با همسر ( زوجه ) ......................................... 120

3- آداب معاشرت در حوزه خویشاوندان .............................................................. 122

بررسی معاشرت در حوزه خویشاوندان از دیدگاه قرآن .............................................. 123

1- رعایت تقوای الهی ............................................................................................ 123

2- صله رحم ......................................................................................................... 123

3- احسان ............................................................................................................. 124

4- انفاق ................................................................................................................ 126

معاشرت با خویشاوندان از دیدگاه روایات ................................................................ 129

قطع رحم از دیدگاه قرآن ........................................................................................ 130

زیان کاران واقعی ................................................................................................... 134

اهمیت صله رحم در اسلام....................................................................................... 136

قطه رحم نشانه فسق .............................................................................................. 137

اولو النهی از دیدگاه پیامبر ( ص ) ........................................................................... 138

عاقبت قطع از دیدگاه روایات ................................................................................. 139

ائمه معصومین ( ع ) مصداق اولوالارحام .................................................................. 139

آداب معاشرت با ارحام هم کیش ............................................................................. 141

4- آداب معاشرت برادران و خواهران ................................................................... 143

انواع نسبت ............................................................................................................ 143

انواع اخوت ........................................................................................................... 143

بررسی معاشرت با خواهران و برادران نسبی و رضاعی از دیدگاه روایات .................... 144

رعایت حقوق خواهران و برادران ............................................................................ 144

بخش چهارم : آداب معاشرت در حوزه مرتبطان غیر خویشاوند .............................. 145

الف : معاشرت با همسایگان .................................................................................. 146

مقدمه .................................................................................................................... 146

معاشرت با همسایگان ............................................................................................. 146

انواع همسایه و حقوق آنها ...................................................................................... 149

حق همسایه از دیدگاه روایات ................................................................................. 149

روابط همسایگان و حقوق آنان بر یکدیگر ................................................................ 151

حد همسایگی ........................................................................................................ 152

عاقبت همسایه آزاری ............................................................................................. 152

رفتار با همسفر ذمی ( صاحب بالجنب ) .................................................................. 153

پرهیز از مصاحبت بعضی از هم نشین ها .................................................................. 153

2- معاشرت با دوستان .......................................................................................... 155

آداب معاشرت در حوزه دوستی .............................................................................. 155

آیین دوست یابی از نظر دیل کارنگی ....................................................................... 158

آیین دوست یابی از دیدگاه قابوسنامه و حکما و بزرگان ............................................ 159

لقمان حکیم و وصیت او به پسرش پیرامون دوستی ................................................... 160

صفات و ویژگیهای دوست خوب در اسلام .............................................................. 160

آداب رفاقت .......................................................................................................... 164

3- معاشرت با معلمان و مربیان .............................................................................. 166

معاشرت با مربی از دیدگاه قرآن .............................................................................. 166

معاشرت با مربی از دیدگاه روایات .......................................................................... 168

لزوم دقت در انتخاب استاد ..................................................................................... 169

4- معاشرت با مومنان و برادران دینی .................................................................... 171

الف - اصلاح بین مردم و عدالت ورزی .................................................................. 171

ب- اخوت و تقوی ................................................................................................ 173

د- برآوردن نیازهای مومنان ..................................................................................... 181

5- معاشرت با مسئولان و نهادهای اجتماعی ........................................................... 184

الف - رعایت حقوق متقابل .................................................................................... 184

ب- حفظ وحدت و نظم عمومی ............................................................................. 185

ج- پیروی از فرمانروایان صالح ............................................................................... 186

د- عدم توجه به گزارش فاسقان .............................................................................. 187

رعایت ادب گفتار دربرابر پیامبر ( ص ) ................................................................... 189

بخش پنجم : آداب معاشرت در حوزه غیر مسلمانان ............................................... 192

مقدمه .................................................................................................................... 192

اصل عدم تسلط کفار بر مسلمانان ............................................................................ 192

انواع کافران ........................................................................................................... 193

کفار غیر محارب ( غیر جنگنده ) ............................................................................. 193

احسان به کفار غیر حربی ........................................................................................ 194

معاشرت با کافران غیر حربی ( سالم ) ..................................................................... 194

تعادل در روابط با کافران غیر حربی ........................................................................ 196

تعادل در محبت ..................................................................................................... 196

نهی از دوست داشتن والدین کافر از دیدگاه قرآن ..................................................... 197

معاشرت با کافر ذمی .............................................................................................. 201

چگونگی معاشرت با اهل ذمه .................................................................................. 205

معاشرت با کافران حربی از دیدگاه قرآن .................................................................. 206

مبارزه با کفر .......................................................................................................... 209

مقاومت درجنگ با کفار ........................................................................................ 210

خلاصه و نتیجه گیری ............................................................................................. 215

همنوع دوستی ولی نه به هر بها ............................................................................... 215

فصل سوم : جایگاه ، آثار و پیامدهای معاشرت ................................. 217

بخش اول : انسان موجودی اجتماعی ..................................................................... 218

مقدمه .................................................................................................................... 218

آیا انسان بالطبع اجتماعی است ................................................................................ 219

اجتماعی شدن فرد ................................................................................................. 222

بخش دوم : جایگاه روابط اجتماعی از نظر اسلام ................................................... 224

بخش سوم : آثار روانشناختی آداب معاشرت ......................................................... 228

اهمیت گفتار در ارتباطات ....................................................................................... 229

الف : تاثیر گفتار .................................................................................................... 231

ضرورت توجه به سطح مخاطب در گفتار ................................................................. 232

ب : تاثیرات رفتاری ............................................................................................... 238

عدم افشای « اسرار » یا گفتار بیرون از حد تحمل ..................................................... 239

انطباق کردار با گفتار شرط اصلی تاثیر گفتار ............................................................. 240

نقش معاشرت در برآوردن نیازهای اساسی ............................................................... 242

نیاز به محبت ......................................................................................................... 243

نیاز به بستگی و تعلق به گروه ................................................................................. 244

نیاز به بیان و ابراز خود ........................................................................................... 245

نقش معاشرت در رشد اجتماعی .............................................................................. 255

نقش معاشرت در توسعه ارتباط با دیگران ................................................................ 256

نقش معاشرت در رشد اخلاقی ................................................................................ 257

رشد و توسعه تمایلات به گروهها و موسسات اجتماعی ............................................ 259

نقش معاشرت در احساس نشاط وسرزندگی ( شادمانی و سرور ) ............................. 264

خلاصه و نتیجه گیری فصل ................................................................................... 265

نتیجه رساله ........................................................................................................... 267

منابع و مأخذ ........................................................................................................ 270


[1] - مجموعه ورام ، ج 1، ص 9

[2] - نهج البلاغه ، فیض ، نامه 31

[3] - لسان العرب ، ج 9 ، ص 220 - قاموس قرآن ، ج 5 ، ص 1

[4] - دهخدا ، ج 13 ، ص 21094

[5] - توبه 24

[6] - قاموس قرآن ، ج 5 ، ص 1 - مقاییس الغه ، ج 4 ، ص 326 - تاج العروس ، ج 7 ، ص 222 - ترجمه المنجد ، ج 2 ، ص

1125 - ترجمه مفردات راغب ، ج 2 ، ص 601 - منجد الطلاب ،ص 362

[7] - ترجمه مفردات راغب ، ج 2 ، ص 601

[8] - ترجمه المنجد ، ج 2 ، ص 1125 - منجد الطلاب ، ص 362

تاج العروس ، ج 7 ، ص 222

[10] - قاموس قرآن ، ج 5 ، ص 1

[11] - ترجمه المنجد ، ج 2 ، ص 1125 - قاموس قرآن ، ج 5 ، ص 1 - مقاییس الغه ، ج 4 ، ص 326 - منجد الطلاب ، ص 362

[12] - ترجمه المنجد ، ج2 ، ص 1125 - منجد الطلاب ، ص 362

[13]- همان

[14] - ترجمه مفردات راغب ، ج 2 ، ص 601

[15] - فرهنگ دکتر معین ، ج 3 ، ص 4212

[16] - ترجمه المنجد ، ج 1 ، ص 540 - تاج العروس ، ج 10، ص 262 - مقاییس الغه ، ج 2 ، ص 478

[17] - المنجد ، ج 1 ، ص 540

[18] - فرهنگ جامع نوین ، ج 1 ، ص 638

[19] - دهخدا ، ج 8 ، ص 12277

[20] - منتهی العرب ، ج 1 ، ص 425

[21] - دهخدا ، ج 8 ، ص 11677

[22] - قاموس قرآن ، ج 3 ، ص 47 - مجمع البیان ، ج 4 ، ص 399

[23] - ترجمه مفردات راغب ، ج 2 ، ص 35

[24] - همان

[25] - ترجمه المنجد ، ج 1 ، ص 540 - تاج العروس ، ج 10 ، ص 262 - لسان العرب ، ج 7 ، ص 303

[26] - فرهنگ جامع نوین ، ج 1 ، ص 638

[27] - نسا ء 19

[28] - ترجمه مفردات راغب ، ج2 ، ص601 - قاموس قرآن ، ج 5 ، ص1

[29] - لسان العرب ، ج 9 ، ص 220 - مجمع البحرین ، ج 3 ، ص 185

[30] - حج 13

[31] - تاج العروس ، ج 7 ، ص 222

[32] - ترجمه مفردات راغب ، ج2 ، ص601 - قاموس قرآن ، ج 5 ، ص 1و 2

[33] - شعراء 214

[34] - توبه 24

[35] - مجادله 22

[36] - الرحمن 33

[37] - انفال 60

[38] - آل عمران 200

[39] - تاج العروس ، ج 10، ص 259

[40] - معارج 23

[41] - کهف 14

[42] - قصص 10

[43] - انفال 11

[44] - فتح 4

[45] - مجادله 22

[46] - ابراهیم 43


دانلود سحر و جادو

اگر دو اسم «قائم» و «واحد» را به روش امتزاج (ق و ا ا ی ح م د) بر کف دست شخص سحر شده‌ای بنویسد تا او را بلیسد، سحر باطل می‌شود
دسته بندی حقوق
بازدید ها 5
فرمت فایل doc
حجم فایل 15 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
سحر و جادو

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

سحر و جادو

دفع سحر و ساحر

امام صادق (ع) فرمود: سحر حق است و جز بر چشم و اعضای جنسی تاثیر نمی‌گذارد.

اگر این آیه را بر جماعتی که به سحر مشغول باشند بخوانند، سحر ایشان کارگر نشود:

(و ما محمد الله رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات اوت قتل انقلبتم علی اعقابکم و م ن ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیئا و سیجزی الله الشاکرین)

هر کس هفت روز- هر روی یک بار در آغاز روز و پیش از آن که چیزی بخورد وضو بگیرد و این آیه را بر دست راست خود بنویسد و بلیسد، سحر در او تاثیر نمی‌کند:

(و من یهاجر فی سبیل الله یجد فی الارض مراغما کثیراً و سعه و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله و کان الله غفورا رحیما.)

کسی که ازسحر می‌ترسد این آیات شریفه را بخواند:

(قال لهم موسی القوا ما انتم ملقون فلما القوا قال موسی ما جئتم به السحران الله سیبطله ان اله لا یصلح عمل المفسدین و یحق الله الحق بکلماته و لو کره المجرمون ، و قدمنا الی ما عملوا من عمل جعلناه هباء منثوراً، بل نقذف بالحق علی الباطل فیدمغه فاذا هو زاهق و لکم الویل مما تصفون، و الق ما فی یمینک تلقف ما صنعوا ان ما صنعوا کید ساحر و لا یفلح الساحر حیث اتی فالقی السحره سجدا قالو امنا برب هارون و موسی)

در «ادعیه السر القدسیه » آمده است : ای محمد، سحر همواره بوده و با این حال جز با اجازة من آسیبی نمی رساند، پس هر که می خواهد از عافیت من دربارة سحر برخوردار شود باید بگویید:

«اللهم رب موسی و خاصه بکلامه و هازم من کاده بسحره بعصاه و معیدها بعد العود ثعبانا و ملقفها افک اهل الافک و مفسد عمل الساحرین و مبطل کید اهل الفساد من کادنی بسحر او بضر عامدا اوغیر عامد اعلمه او لا اعلمه اخافه او لا اخافه فاقطع من اسباب السماوات عمله حتی ترجعه عنی غیر نافذ و لا ضار و لا شامت بی انی درا بعظمتک فی نحور الاعداء فکن لی منهم مدافعاً احسن مدافعه و اتمها یا کریم».

پس بی شک هر گاه این دعا را بخواند، هرگز سحر هیچ ساحر جنی و انسی به او ضرر نمی رساند.

در «خزانه الاسرار» آورده: هر که این آیه از سورة بقره را بر طشتی نویسد، با کندر بخور بدهد و با آب بشوید واز آن بخورد، سحر در او اثر نخواهد کرد:

«و اتبعوا ما تلو الشایطین علی ملک سلیمان و ما کفر سلیمان و لکن الشیاطین وکفروا یعلمون الناس السحر و ما ا نزل علی الملکین ببابل هاروت و ماروت و ما یعلمان من احد حتی یقولا انما نحنن فتنه فلا تکفر فیتعلمون منهما ما یفرقون به بین المرء و زوجه و ما هم بضارعین به من احد الا باذن الله و یتعلمون ما یضرهم و لا ینفعهم و لقد عملوا لمن اشتراه ما له فی الاخره من خلاق و لبئس ما شروا به انفسهم لو کانو یعلمون».

برای دفع شیاطین و جادوگران از حضرت رسول خدا (ص) وارد شده که آیة سخره بخوانند و آن، این است:

(ان ربکم الله الذی خلق السماوات و الارض فی سته ایام ثم استوی علی العرش یغشی اللیل النهار یطلبه حثیثاً و الشمس و القمر و النجوم مسخرات بامره الا له الخلق و الامر تبارک الله رب العالمین)

اسبغ بن نباته می گوید: علی(ع) به من فرمود: این تعویذ سحر و ترس از سلطان است که آن را هفت بار می گویی:

«باسم الله و بالله»، (سنشد عضدک باخیک و نجعل لکما سلطانا فلایصلون الیکما بآیاتنا انتما و من اتبعکما الغالبون).

و هنگامی که از نماز شب فارغ شدی، قبل از شروع به نماز صبح، رو به آب، هفت بار دعای یاد شده را می خوانی، پس اگرخدا بخواهد بی‌گمان- آسیبی به تو نمی‌رسد.

از حضرت امام جعفر صادق (ع) منقول است: هر که بامداد و شبانگاه سه بار معوذتین- سوره فلق و ناس- را بخواند، سحر بر او کار نکند.

درمان و ابطال سحر

اگر دو اسم «قائم» و «واحد» را به روش امتزاج (ق و ا ا ی ح م د) بر کف دست شخص سحر شده‌ای بنویسد تا او را بلیسد، سحر باطل می‌شود.

امام صادق (ع) فرمود: این تعویذی است که سحر را باطل می کند و بر ورقی نوشته و بر شخص جادو شده آویخته می‌شود:

(قال موسی ما جئتم به السحر ان الله سیبطله ان الله لا یصلح عمل المفسدین و یحق الله الحق بکلماته و لو کره المجرمون، ءانتم اشد خلقا ام السماء بناها رفع سمکها فسواها و ا غطش لیلها و اخرج ضحاها و الارض بعد ذلک دحاها اخرج منها ماءها و مرعاها و الجبال ارساها، فوقع الحق و بطل ما کانوا یعملون فغلبوا هنالک و انقلبوا صاغرین و القی السحره ساجدین قالوا امنا برب العالمین رب موسی و هارون).


دانلود کلیات و معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی

فلسفه شناخت واقعیت است که به وسیله فاعل شناسایی (ذهن) صورت می‌گیرد و در قالب عناصر زبانی (الفاظ) بیان می شود بنابراین در پدیده شناخت سه عامل هستی، فاعل شناسایی و زبان نقش اساسی دارند
دسته بندی حقوق
بازدید ها 5
فرمت فایل doc
حجم فایل 168 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 150
کلیات و معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

کلیات و معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی

فصل اول

مقدمه و پیشینه تاریخی

بخش اول:

مقدمه و کلیات و معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی

بخش دوم:

پیشینه تاریخی نظریه مطابقت صدق

بخش سوم:

آیا نظریه مطابقت تعریف صدق است یا ملاک آن

بخش اول:

مقدمه و کلیات و معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی


1- مقدمه و کلیات

1-1 مقدمه

فلسفه شناخت واقعیت است که به وسیله فاعل شناسایی (ذهن) صورت می‌گیرد و در قالب عناصر زبانی (الفاظ) بیان می شود. بنابراین در پدیده شناخت سه عامل هستی، فاعل شناسایی و زبان نقش اساسی دارند.

اما در فلسفه معاصر بیشتر به رابطه این سه عامل مهم پرداخته اند و از مباحثی که مربوط به رابطه هستی و فاعل شناسایی هستند به معرفت شناسی[1] تعبیر کرده اند و از مباحث مربوط به رابطه فاعل شناسایی و زبان به معناداری[2] و بالاخره از مباحث مربوط به رابطه هستی و زبان به صدق[3] تعبیر می کنند.

مباحث معرفت شناختی و معناداری و صدق هر کدام حوزه خاصی در فلسفه معاصر را به خود اختصاص می دهند اما مباحث معناداری و به تبع آن بحث اعتبار و استدلال و صدق از مهمترین مسائل فلسفه منطق به شمار می‌آیند.

1-2 تعریف مسأله

ما در این رساله به بحث اخیر یعنی مسأله صدق و بیان ماهیت و ملاک آن از دیدگاه منطق دانان مسلمان و حتی منطق دانان غربی می پردازیم و هر کدام را مورد نقد و بررسی قرار می دهیم.

نظریه هایی که در این رساله به بررسی آنها می پردازیم: عبارتند از:

1- نظریه مطابقت The correspondence theory of truth

2- نظریه هماهنگی یا (سازگاری) The coherence of truth

3- نظریه عمل گرایانه The pragmatic theery of truth

4- نظریه زیادتی The redundancy theory of truth

5- نظریه غیر توصیفی The Non-Descriptive theery of truth

6- نظریه سمانتیکی صدق Semantic theery of truth

1-3 سئوال های اصلی تحقیق

1- کدام یک از نظریه های صدق نزد منطق دانان و فیلسوفان مسلمان رایج بوده است.

2- رابطه نظریه های صدق با نظریه وجود ذهنی در فلسفه اسلامی چیست؟

3- فیلسوفان اسلامی علاوه بر بحث وجود ذهنی در چه مباحثی به نظریه‌های صدق پرداخته اند.

4- آیا نظریه مطابقت برای ملاک صدق کافی است؟

5- موضوع یا متعلق با لذات صدق و کذب در نزد منطق دانان مسلمان چه چیزی است؟

6- آیا تنها قضایای اخباری متعلق صدق و کذب قرار می گیرند یا اموری دیگری هم هستند که قابل ارزش گذاری هستند. اگر اموری هم به صدق و کذب متصف می شوند این اتصاف بالذات یا بالعرض؟

7- مشکلات نظریه مطابقت و دیگر نظریه های صدق کدامند؟

1-4- فرضیه های تحقیق

1- نظریه مطابقت رایج ترین نظریه نزد منطق دانان و فیلسوفان مسلمان بوده است.

2- نظریه مطابقت صدق به تنهایی به عنوان ملاک صدق قضایا کافی نیست.

3- نظریه مطابقت از مبانی نظریه وجود ذهنی در فلسفه اسلامی است.

4- فیلسوفان اسلامی در بحث علم و عالم و معلوم اجمالاً به این بحث پرداخته اند.

1-5 هدف های تحقیق:

1- استخراج دیدگاههای منطق دانان و فیلسوفان مسلمان در مورد نظریه‌های صدق

2- تطبیق نظریه های صدق در منطق اسلامی و غربی

3- انجام یک کار پژوهشی مستقل در باب نظریه های صدق

1-6 روش تحقیق

در این رساله به دلیل تئوریک بودن آن سعی شده است پس از جمع آوری نظریات صدق به تحلیل و نقد و بررسی آنها پرداخته و دیدگاههای مختلف را تا حدودی مقایسه نماییم و در مواردی پیامدهای فلسفی ـ منطقی هر دیدگاه را بیان کنیم و لذا روش ما عمدتاً تحلیلی، تطبیقی و توصیفی است.

1-7 سابقه تحقیق:

1- در مورد نظریه های صدق در فرهنگ فلسفی و منطقی ما کار مستقلی انجام نشده است.

2- بسیاری از کارهای انجام شده در این مسأله توسط منطق دانان غربی بوده به ویژه در کتابهای فلسفه منطق بطور مجزا به آن پرداخته اند.

3- به نظر می رسد یک کار پژوهشی مستقل جهت مقایسه نظریه های صدق در منطق اسلامی و غربی انجام نشده و لذا چنین پژوهشی از اهمیت خاصی برخوردار است.

معانی حق و صدق

1-8 معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی

کلمه حق دارای معانی گوناگون است و استعمالهای متفاوتی دارد یعنی حق به صورت اشتراک لفظی و یا به حقیقت و مجاز و یا آنچنانکه ظاهر است به اشتراک معنوی بر مصادیقی حمل می شود[4] بیان معانی حق در اغلب کتب فلسفی حکمای اسلامی آمده است این مضمون در کتاب الهیات شفاء، شرح اشارات نمط چهارم و همین طور کتاب مشارع و مطارحات شیخ اشراق چنین آمده است «و اما الحق فقد یعنی به الوجود فی الاعیان مطلقاً فحقیّه کل شیء نحو وجوده العینی و قد یعنی به الوجود الدائم و قد یعنی به الواجب لذاته و قد یفهم عنه حال القول و العقد من حیث مطابقتهما لما هو واقع فی الاعیان فیقال: هذا قول حق، هذا اعتقاد حق و هذا الاعتبار من مفهوم الحق هو الصادق، فهو الصادق باعتبار نسبته إلی الامر، و حق باعتبار نسبته الامر الیه و قد اخطاء من توهم أن الحقیه عباره عن نسبه الامر فی نفسه إلی القول او العقد و الصدق نسبتهما الی الامر فی نفسه فإن التفرقه بینهما بهذا الوجه فیها تعسف و احق الاقاویل ما کان صدقه دائماً و احق من ذلک ما کان صدقه اولیاً و الاول الاقاویل الحقه الاولیه التی انکاره مبنی کل سفسطه هو القول بانه لا واسطه بین الایجاب والسلب»[5]

معنای اول حق هر موجود خارجی است اعم از آنکه دائمی و یا غیر دائمی باشد. معنای دوم وجود دائمی است. حق در این معنا شامل موجودات غیر دائمی که زائل می شوند مانند حرارت مادی نمی شود.

معنای سوم آن موجود دائمی است که ازلی نیز می باشد در این معنا حق فقط به واجب الوجود بالذات اطلاق می شود که ازلی است و بطلان در آن راه ندارد معنای چهارم حق عبارت است از عقد یعنی قضیه ذهنی و یا قول یعنی قضیه لفظی، در صورتی که واقع مطابق آن باشد حق نامیده می شود.

نحوه اطلاق حق بر قضیه در کتاب رحیق مختوم چنین آمده است.

قول اول اطلاق حق بر قضیه از باب وصف به حال متعلق موصوف است به این بیان که حق به معنای موجود خارجی است و به قضیه از آن جهت که محکی و مخبر عنه آن است حق اطلاق می شود صدر المتألهین این قول را خالی از تعسف و تکلّف نمی داند زیرا آنگاه که گفته می شود فلان قضیه حق است. بدون عنایت و مجاز، حق بر قضیه که مطابق خارج است اطلاق می گردد یعنی وصف قضیه ای که واقع مطابق اوست.

قول دوم مختار علامه طباطبائی است و آن قول این است که حق صفت موجود خارجی است ولیکن از جهتی مطابقتی که بین قضیه با آن هست. تطابق واسطه در ثبوت حقیقت برای قضیه می شود. یعنی حق وصف قضیه است حقیقتاً به وساطت واقع.

و قول سوم همان قول رایج است که اطلاق حق بر قضیه از باب وصف به حال موصوف است بدون آنکه نیازمند به واسطه در ثبوت باشد به این بیان که قضیه که مطابق خارج باشد حق است چه اینکه صدق وصف قضیه است به لحاظ انطباق با واقع.[6]

به نظر می رسد که در این سه قول، قول علامه ارجح باشد چون حقانیت و واقعیت از آن موجود خارجی است حق بودن قضیه به تبع و وساطت آن موجود خارجی است.

1-9- تمایز حق و صدق

در خصوص تمایز حق و صدق نیز چند قول مذکور است.

1-9-1- رأی مشهور حکمای اسلامی:‌ که قائلند اگر قضیه مطابِق با واقع باشد و واقع مطابَق با آن در این صورت به قضیه صدق اطلاق می شود‌. «... انه (الحق) صادق فیما احسب باعتبار نسبته إلی الامور و حق باعتبار نسبه الامر إلیه»[7] اما اگر واقعیت عینی با قول مطابق باشد یعنی واقع مطابِق و قول مطابِق باشد و به قول و قضیه حق اطلاق می شود.

1-2-2- نظریه شیخ اشراق: شیخ اشراق با این نحو تمایز قائل شدن بین حق و صدق مخالف است و معتقد است که حق و صدق به یک معنا است و یکی است. عین عبارت او چنین است «و قد قیل أن الحقیّه تقال لنسبه الامر فی نفسه الی القول او العقد والصدق لنسبه القول او العقد إلی الامر فی نفسه. و کأن هذا الفرق فیه تعسف ما: فانه اذا قیل «قول حق» و «قول صادق» فی کلیهما لایراد الا مطابقه ذالک القول للامر الحارج، ثم لابد من المطابقه من ذالک الجانب الاخر»[8]بنابراین او معتقد است که بین حق و صدق تفاوتی وجود ندارد وقتی که گفته می شود. این قول حق است و آن قول صدق، جز مطابقت آنها با یک واقعیت عینی چیز دیگر در نظر گرفته نمی شود و شکی نیست که وقتی قول و حق و یا قول صدق با واقعیت عینی مطابقت داشته باشد ناچار واقعیت عینی نیز با قول حق یا قول صدق مطابقت خواهد داشت.

نقد و بررسی: به نظر می رسد که شیخ تصور کرده تمایزی که مشهور بین حق و صدق قائلند تمایز حقیقی است در حالیکه مراد از این تمایز اعتباری است یعنی وقتی که گفته می شود اگر قول با واقع مطابق باشد. صدق و اگر واقع با قول مطابق باشد به قول حق اطلاق می شود منظورشان این نیست که ممکن است قول با واقع مطابق باشد و واقع عینی مطابق با قول نباشد بلکه منظور این است که این دو تنها بالاعتبار با هم متفاوت هستند و حقیقتاً یکی هستند.

1-9-2- نظریه برخی از فیلسوفان عربی:

برخی از فیلسوفان غربی بین حق و صدق تفاوت قائل شده اند پل فولکیه معتقد است که معمولاً صدق در مقابل کذب به کار می رود نه خطا و دروغگو کسی نیست که حتماً غلطی را گفته باشد بلکه دروغگو کسی است که امری را خود یقین دارد نادرست است درست می نمایاند. بنابراین میان صدق و حقیقت ارتباط ضروری وجود ندارد و همچنین میان کذب و خطا و در نتیجه شهادت گواهی که در بند صداقت است ممکن است خطا و ناصواب باشد و شهادت دروغگوئی ممکن است مقرون به حقیقت و صواب.[9]

نقد و بررسی:‌ به نظر می رسد که بر این نظریه نیز این اشکال وارد باشد که بین صدقی اخلاقی و منطقی تمایز قائل نشده است بنابراین شهادت دروغگو اگر مقرون به حقیقت باشد حقیقتاً صدق است هر چند خود وی صدق اخلاقی نداشته باشد یعنی امری را بگوید که خودش به آن اعتقادی نداشته باشد حاصل سخن اینکه صدق و کذب در تعریف حقیقت، صفت قول است نه گوینده قول یعنی ما به دروغگو یا راستگو بودن گوینده قول کاری نداریم.

1-9-3- نظر شهید مطهری: شهید مطهری معتقدند که بین (حقیقت و خطا) و (صدق و کذب) و (صحیح و غلط) و (درست و نادرست) هیچ تمایزی وجود ندارد. در این خصوص می فرمایند «حقیقت یعنی اندیشه‌هایی که با واقع و نفس‌الامر منطبق است و خطا یعنی اندیشه هایی که با واقع و نفس‌الامر منطبق نیستند این مسأله را گاهی تحت عنوان «حقیقت و خطا» می گوئیم و گاهی تحت عنوان «صدق و کذب» و گاهی تحت عنوان «صحیح و غلط» فرقی نمی کند.»[10]

بنابراین آنگونه که برخی از فلاسفه غربی بین حقیقت و صدق تمایز قائلند شهید مطهری آن دو را یکی می داند و در واقع هر دو را صفت جمله، صرف نظر از گوینده آن، در صورت مطابقت با واقع می داند.

همان طور که قبلاً هم ذکر نمودیم بین حق و صدق تمایز وجود دارد بدین نحو که حق صفت واقعیت خارجی است و صدق صفت آن جمله ای است که بیانگر و حکایتگر آن واقعیت است و تمایز این دو به حیثیت و اعتبار است بدین صورت که اگر قول را با واقع بسنجیم صدق و اگر واقع را با قول مقایسه کنیم به آن قول حق اطلاق می شود.

بخش دوم:

پیشینه تاریخی نظریه مطابقت صدق


2-1 سابقه نظریه مطابقت در یونان

2-1-1 مطابقت از نظر افلاطون

سابقه نظریه مطابقت به افلاطون و ارسطو می رسد. افلاطون در رساله سوفیست می گوید: «بیگانه: سخن درست وضع ترا چنانکه به درستی هست بیان می کند؟»

تئتتوس: آری

بیگانه: و سخن نادرست وضعی غیر از وضع واقعی را؟

تئتتوس: تقریباً

بیگانه: به عبارت دیگر باشنده‌ای را بیان می کنند ولی این باشنده غیر از باشنده ای است که در مورد تو صادق است پیشتر گفتیم که در مورد هر چیز باشنده و نباشنده‌های بسیار وجود دارد.

تئتتوس درست است.»[11]

در جایی دیگر از رساله سوفیست می خوانیم.

بیگانه: ولی پندار نادرست پنداری است برخلاف آنچه که هست مگر غیر از این است؟

تئتتوس: آری برخلاف آنچه هست.

«بیگانه پس پندار نادرست این است که آدمی نباشنده را در نظر بیاورد و تصور کند.»[12]

همانگونه که ملاحظه می شود این عبارت ها بیانگر این مسئله هستند که وی به نظریه مطابقت معتقد است و حقیقت و درستی را باوری می داند که واقعیت را آنگونه که هست بازگو می کند و این چیزی جز مطابقت نیست اما چیزی که هست نوع تبیین او از وقایع است.

الف) نظریه مطابقت در علوم حسی و تجربی نیست:

اساس حکمت افلاطون بر این است که محسوسات ظواهرند و نه حقایق و عوارضند و گذرنده نه اصیل و باقی و علم به آنها تعلق نمی گیرد بلکه محل حدس و گمانند و آنچه علم بر آن تعلق می گیرد عالم معقولات است به این معنا که هر امری از امور عالم چه مادی باشد مثل حیوان و نبات و جماد و چه معنوی باشد مانند خوبی و شجاعت و عدالت ... اصل و حقیقتی دارد که سرمشق و نمونه کامل اوست و به حواس درک نمی شود و تنها به خودی خود و به ذات خویش و مستقلاً و مطلقاً و به درجه کمال و به طور کلی انسانیت است بزرگی است، شجاعت است. بنابراین افلاطون معتقد است هر چیزی با مثالش حقیقت دارد و آن یکی مطلق و لایتغیر و فارغ از زمان و مکان است و افرادی که به حس و گمان ما در می آیند نسبی و متکثر و متغیرند و فقط پرتوی از مثل خود هستند و نسبتشان به حقیقت مانند سایه است به صاحب سایه و وجودشان به جهت بهره ای که از مثل خود و حقیقت خود دارند. افلاطون عالم ظاهر یعنی عالم محسوس و آنچه را عوام درک می کنند مَجاز می داند و حقیقت در نزد او عالم معقولات است که عبارت از «مثل» باشد.[13]

افراد مادی و متغیر نمود واقعیت هستند به عبارت دیگر آنها حقیقت و واقعیت نیستند و از طرف دیگر آنها هیچ چیز نیز، نیستند بنابراین از نظر افلاطون امور مادی و متغیر نمودها و سایه ها و روگرفتهای حقایق و نیمه واقعی اند که در عالم مثل موجودند و علم به آن حقایق تعلق می گیرد.

شهید مطهری در خصوص نظریه افلاطون می گوید «طبق عقیده افلاطون افراد متغیر مادی تنها به حواس ادراک می شوند ولی علم به آنها تعلق نمی‌گیرد زیرا علم به چیزی تعلق می گیرد که کلی و خارج از حیطه زمان و مکان است و آن همان «ایده» است.[14]

بنابراین افلاطون معرفت حسی را معرفت حقیقی نمی داند افلاطون از پروتاگوراس اعتقاد به نسبی بودن حس و ادراک حسی را می پذیرد اما نسبیت عام و کلی را نمی پذیرد.

ب) نظریه مطابقت به علوم کلی مربوط است.

معرفت حقیقی یعنی شناخت مطلق و خطاناپذیر حاصل شدنی است اما این معرفت نمی تواند ادراک حسی باشد که نسبی و فریبننده و تابع انواع تأثیرات موقتی هم از طرف فاعل شناسائی و هم از طرف متعلق شناسائی (شیء) است.

افلاطون این نظر را از هراکلیتوس می پذیرد که متعلقات ادراک حسی یعنی اشیاء جزئی و محسوس و فردی همیشه در حال شدن و تغییر دائمی هستند بنابراین شایسته نیستند که متعلق معرفت حقیقی باشند اما افلاطون این نتیجه را نمی گیرد که متعلقات معرفت حقیقی وجود ندارد. از نظر او متعلق معرفت حقیقی باید ثابت و پایدار باشد که با تعریف کلی که در نظر سقراط درباره کلی است درک می شود.

از نظر وی معرفت حقیقی معرفت کلی است چرا که قوانین جزئی همیشه تغییر می کند اما مفاهیم کلی همیشه باقی می مانند و با توجه به این مفهوم ثابت است که ما درباره قوانین اساسی جزئی از جهت خوبی حکم می نمائیم نتیجه این می شود که کلی است که شرایط و لوازم متعلق معرفت بودن را داراست معرفت عالی ترین کلی، عالی ترین نوع «معرفت» خواهد بود اساس نظریه مثل این است که مفاهیم کلی دارای مرجع عینی است و واقعیت مطابق آنها دارای مرتبه ای عالی تر از مرتبه ادراک حسی است.[15]

پس مطابقت در فلسفه افلاطون یعنی مطابقت صور ادراکی با حقایق مثالی.

به عنوان مثال صورت ادراکی مانند انسان در صورتی مطابق با واقع است که با آن حقیقت مثالی انسان که در عالم مثل موجود است مطابق باشد. که این صورت محسوس سایه و نمود آن حقیقت است و نمی تواند متعلق معرفت واقع شود.


[1] . Epistomology

[2] .Meaning

[3] . Truth

[4] - جوادی آملی، حسین بن عبداله، رحیق مختوم (شرح حکمت متعالیه)، بخش دوم از جلد اول، ص 39

[5] - شیرازی، صدرالدین، اسفار، ج 1، ص 89

[6] - جوادی آملی، رحیق مختوم، بخش 2 از جلد 1 ص 39

[7] - ابن سینا، الهیات، شفا، ص 48

[8] - سهروردی، مجموعه مصنفات، ج اول، ص 211

[9] - پل فولیکه، فلسفه عمومی، ص 339-338

[10] - مطهری،‌ مرتضی، شرح مبسوط ، ج 2 ، ص 368

[11] - افلاطون، دوره آثار، ص 1543

[12] - همان، ص 1357

[13] - فروغی، محمد علی، سیر حکمت در اروپا، ج اول، ص 22 و 23 با تلخیص و تصرف

[14] - مطهری، مرتضی، پاورقی اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 1 ، ص 23

[15] - کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج 1 ص 178-182 با تلخیص و تصرف


دانلود آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا

مقدمه روایت ادیان مختلف از آخرالزمان بخش مهمی از هویت جامعه بشری را شکل داده است به طوری که بسیاری از تعاملات بشر به ویژه در سطح بین‌المللی و نحوه این روابط ریشه در رویکردی دارد که پیروان ادیان مختلف به آخر الزمان دارند و ویژگی‌های قابل تأملی را متوجه الگوی رفتاری کشورها کرده است رویکردی که هر قوم به این موضوع دارد نوع مأموریت آن قوم را مشخص می
دسته بندی حقوق
بازدید ها 4
فرمت فایل doc
حجم فایل 97 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 150
آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا

مقدمه:

روایت ادیان مختلف از آخرالزمان بخش مهمی از هویت جامعه بشری را شکل داده است. به طوری که بسیاری از تعاملات بشر به ویژه در سطح بین‌المللی و نحوه این روابط ریشه در رویکردی دارد که پیروان ادیان مختلف به آخر الزمان دارند و ویژگی‌های قابل تأملی را متوجه الگوی رفتاری کشورها کرده است.

رویکردی که هر قوم به این موضوع دارد نوع مأموریت آن قوم را مشخص می‌کند. این مأموریت به ابعاد گوناگون زندگی این قوم یعنی فرهنگ، اقتصاد، سیاست داخلی و سیاست خارجی تسرّی پیدا می‌کند و در واقع یکی از عوامل کلان در سامان بخشی سیاست‌های یک کشور است. پیشبرد جهان به سمت الگویی که برای آخرالزمان ترسیم شده یکی از دغدغه‌های اصلی پیروان ادیان مختلف است. در این الگو حق و باطل تعریف شده است و این درگیری‌های زیادی را بین ملت‌های مختلف شکل می‌دهد. یکی از این روایت‌ها، روایت کتاب عهد عتیق از برخوردی است که در آخرالزمان پدید می‌آید. این روایت که به «هارو مجدون» یا «آرماگدون» معروف است امروز شکل دهنده بخش عظیمی از رفتاری است که در درون جهان صورت می‌گیرد و جهان بیرون از آن را نیز دستخوش تحول کرده است. همانطور که در صفحات بعدی به خوبی توصیف خواهد شد ایالات متحده آمریکا بعد از انحراف مسیحیت پروتستانی و نزدیک شدن ایده‌های آن با ایده‌های صهیونیسم یهودی به شدت تحت تأثیر این روایت تفوق جویانه از آخرالزمان قرار گرفته است. اگرچه سیاست‌های اعلامی ایالات متحده مبتنی بر اصول مکتب سکولاریسم معرفی می‌شود، اما سیاست‌های اعمالی این دولت به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم براساس اصول مذهبی و دینی بنا شده است. اشاره بوش «به جنگ‌های صلیبی» بعد از ضد واقعیت «یازدهم سپتامبر» و تشابه این دو پدیده به یکدیگر گویای عمق و ریشه‌های مذهبی در افکار «سیاست سازان» جامعه آمریکا دارد. بنابراین آمریکا دارای نظام ارزش‌هایی است که از آن می‌تواند به ایدئولوژی تعبیر نمود و نومحافظه‌کاری آمریکا به شدت تحت تأثیر این ارزش‌ها قرار دارد. این ایدئولوژی پیوند عمیقی بین صهیونیسم و پروتستانیسم ایجاد کرده است که سیاست خارجی آمریکا را تعیین می‌کند. در این راستا بوش به شدت تحت تأثیر کشیش‌های مسیحی است که از آنها به عنوان «صهیونیست‌های مسیحی» نام برده می شود. این دسته بقای آمریکا را منوط به بقای اسرائیل می‌دانند و به ائتلاف خیر (اسرائیل و آمریکا) در مقابل ائتلاف شر (مسلمانان و ادیان دیگر) تأکید دارند. بنابراین صدور ارزش‌های آمریکای حالتی مذهبی به خود گرفته است.

در این تحقیق تلاش می‌شود تأثیر ایده مذهبی آرماگدون بر سیاست خارجی ایالات متحده مورد بررسی قرار گیرد.

فصل اول: سیری در تاریخ؛

آرماگدون گراها کیستند و چه می‌گویند؟

برای ترسیم مسیر مطالعاتی موضوع تحقیق لازم است ابتدا از ریشه بحث که ایده «صهیونیسم» است آغاز کنیم.

«صهیونیسم» اندیشه‌ای سیاسی است که معتقد است در کتاب عهد عتیق (تورات) به یهودیان وعده داده شده به ارض موعود که خداوند به ابراهیم و اخلافش وعده داده بازخواهند گشت. براساس این ایده در کتاب مقدس یهودیان محدوده این سرزمین از نیل تا فرات مشخص شده است. در متنی منسوب به ارمیای نبی آمده است «سرانجام روزی اسرائیلی‌های پراکنده در جهان دوباره در این سرزمین جمع خواهند شد. آنها دوباره خواهند آمد و بر فراز ارتفاعات صهیون آواز خواهند خواند.» (1)

جنبش صهیونیستی در واقع حرکتی مستقل و متکی به خود نبود؛ بلکه همزمان با رشد رقابت‌های استعماری و امپریالیستی در اروپا به وجود آمد. اندیشه صهیونیسم صهیونیستی، یعنی بازگشت به فلسطین و تأسیس حکومت اسرائیل، در اصل از سوی قدرت‌های استعماری رقیب در اروپا مطرح شد و بعدها بورژوازی یهود نیز برای دستیابی به اهداف خود، با سرمایه داری اروپا همدست شد و حرکت صهیونیستی را بنا نهاد. واژه «صهیونیسم» نخستین بار از سوی «ناتان بیرن بام»، یک یهودی اتریشی، در مقاله‌ای که در سال 1886 انتشار یافت، مطرح شد. او مفهوم این واژه را «استقرار دوباره ملت یهود در خاک فلسطین معنا کرده است. (2)

اندیشه تأسیس دولتی برای قوم یهود، سابقه‌ای استعماری دارد و به زمان «ناپلئون بناپارت» باز می‌گردد. او در سال 1799 با صدور فرمانی از یهودیان خواست تا تحت لوای وی جمع شوند و در مقابل به آنها وعده داد تا سرزمین مقدسی را در اختیار آنان قرار دهد و عظمت و شکوه اورشلیم باستانی را زنده کند. (3)

در این زمینه اعضای مجمع بزرگ پاریس می‌گویند:

«بناپارت در اندیشه حضور و نجات سیاسی یهودیان در سرزمین مصر یا کرانه‌های رود اردن بوده است. ما در این مورد هیچ تردیدی نداریم، .‌.‌. این مرد بزرگ، اندیشه استقرار دوباره یهودیان را در فلسطین در سر می‌پروراند و بازگرداندن یهودیان به فلسطین، جزئی از طرح‌های وی را در قبال مصر ـ که وی هرگز از آن دست برنداشت ـ تشکیل می‌داده است.» (4)

اما تسلط ناپلئون بر منطقه، بیش از سه سال طول نکشید و با شکست فرانسه از انگلیس، نیروهای انگلیسی جایگزین نیروهای فرانسوی شدند. سیاست انگلیس این بود که با سیطره بی رقیب ناوگان خود بر آب‌های منطقه و از راه حفظ امپراطوری عثمانی به عنوان سدی در برابر طمع کشورهای دیگر اروپا، منطقه را برای خود حفظ کند. در همین راستا انگلیس، نخستین کنسولگری غرب را در سال 1839م. در قدس بنا نهاد و بیشتر فعالیت آن را به حمایت از یهودیان مهاجر اختصاص داد. (5)

تعداد یهودیان مهاجر در فلسطین در ابتدا 9700 نفر بود که در شهرهای قدس و جلیل و صفدو طبریه ساکن بودند. هدف انگلیس این بود که یهودیان مهاجر بیشتری را به فلسطین بیاورد. این مقاصد در نامه «پالمرستون»[1]، نخست وزیر انگلیس به سفیر این کشور در استانبول آشکارا بیان شده است. در این نامه او پس از بر شمردن منافع سیاسی و مادی مهاجرت صهیونیستی به فلسطین به سلطان عثمانی می‌گوید: «بازگشت ملت یهود به فلسطین به دعوت سلطان عثمانی و با حمایت او، نقشه‌های شیطان محمد علی ]پادشاه مصر[ و جانشینانش را نقش بر آب خواهد کرد».(6) در اوت 1840، روزنامه «تایمز» چاپ لندن مقاله‌ای با عنوان «سوریه، بازگرداندن یهودیان» انتشار داد که قسمتی از مقاله به شرح ذیل بود:

«پیشنهاد استقرار یهودیان در سرزمین آبا و اجدادی خود، تحت حمایت پنج قدرت بزرگ، اینک مسأله‌ای ذهنی و خیالی نیست، بلکه از نظر سیاسی موضوعی درخور اعتنا است». (7)

با همة این تلاش‌ها، «پالمرستون» موفق نشد نظر یهودیان را برای مهاجرت به فلسطین جلب کند. دوران پالمرستون (52ـ1837)، یکی از پر رونق‌ترین ادوار رشد افکار و اندیشه‌های بازگشت یهودیان به فلسطین بود. (8) بعدها در زمان «دیزرائیلی»[2]، نخست‌وزیر وقت انگلیس، بین سالهای 1880ـ1868 این مسأله دوباره زنده شد. او برای بازگرداندن یهودیان به سرزمین باستانی فلسطین تلاش زیادی کرد و صهیونیست‌ها او را بزرگترین نماینده جنبش خود می‌دانند. در دهه نود قرن نوزدهم «سرهنگ گلداسمیت»[3]، در انگلیس یک ارگان نظامی برای تأمین امنیت مستعمره‌های یهودی در فلسطین ارائه داد. او که رهبر «عشاق صهیون» انگلیس و اروپای غربی بود اعتقاد داشت که مسأله یهود هرگز حل نخواهد شد، مگر در صورت تأسیس یک کشور یهودی در سرزمین فلسطین. (9)

با این همه از نظر تاریخی می‌توان پیدایش صهیونیسم سیاسی را با انتشار کتاب «دولت یهودیان» اثر «تئودورهرتصل» اتریشی در 1896م. همزمان دانست. هرتصل می‌کوشید تا به رهبران اروپا بقبولاند که صهیونیسم در خدمت منافع آنها در خاورمیانه خواهد بود، هرتصل می‌گفت: «ما می‌توانیم بخشی از دیوار دفاعی اروپا در برابر آسیا باشیم، ما پاسدار تمدن در برابر بربریت خواهیم بود.»(10)

هرتصل پس از آن با بریتانیا وارد گفتگو شد. زیرا معتقد بود که بریتانیا «نخستین کشوری است که نیاز به توسعه استعماری را دریافته است.» براساس گفته هرتصل «مرام صهیونیسم که مرامی استعماری است، قاعدتاً در انگلستان به سهولت و سرعت می‌تواند دریافت شود».(11)

در سال 1902م. هرتصل با «سیسیل رودز[4]» که چندی پس از آن سرزمین رودزیا را به استعمار خود در آورده بود، وارد گفتگو شد. هرتصل در نامه‌ای به «رودز» نوشت، «از شما دعوت می‌کنم. که در ساختن تاریخ کمک کنید. این مسأله مربوط به آفریقا نیست؛ بلکه مربوط به بخشی از آسیای صغیر است. این امر به مردان انگلیسی ارتباطی ندارد، بلکه مربوط به یهودیان است.» (12)

شیوه صهیونیسم در زمان «هرتصل» و «وایزمن» دارای صفات ویژه‌ای بود که برجسته‌ترین آن «مرحله‌ای بودن» است. این صفت در سیاست گام به گام به سوی فلسطین نمایان است؛ یعنی اشغال آن از سوی نیروی نظامی با همکاری استعمار و تلاش در جهت سیطره اقتصادی بر مقدرات کشور و سپس مقابله با هرگونه اعتراض به وسیله نیروی مسلح.(13)

فهرست مطلب

عنوان صفحه

مقدمه......................................................................................................... 1

ـ فصل اول

سیری در تاریخ؛ آرماگدون‌گراها کیستند و چه می‌گویند..................... 4

انحراف در مسیحیت و بازگشت به آموزه‌های یهود............................... 11

پیوریتن‌ها و نفوذ یهودیت در امریکا....................................................... 18

شکل‌گیری جریان مسیحیت صهیونیستی در امریکا................................ 23

آرماگدون چیست؟................................................................................... 26

منابع فصل اول........................................................................................ 40

ـ فصل دوم

خاستگاه‌های قدرت یهودیان در امریکا.................................................. 44

خاستگاه اول: ویژگی‌های جامعه یهود.................................................... 46

خاستگاه دوم: لابی یهودیان.................................................................... 52

خاستگاه سوم: حضور در قوای مقننه و مجریه امریکا.......................... 57

خاستگاه چهارم: رسانه‌ها....................................................................... 62

تلویزیون و رادیوی امریکا و نفوذ یهودیان......................................................................... 63

مطبوعات امریکا و نفوذ یهودیان............................................................................................. 65

سینمای جهان و نفوذ یهودیان................................................................................................. 69

منابع فصل دوم....................................................................................... 84

ـ فصل سوم

تاثیر آرماگدون‌گرایی بر سیاست خارجی امریکا................................. 87

دلایل استراتژیک حمایت امریکا از اسرائیل ............................................ 90

بررسی تاریخی روابط آمریکا و اسرائیل................................................ 91

دوران جرج بوش پسر، 11 سپتامبر و رابطه با اسرائیل...................... 102

آینده روابط امریکا و اسرائیل............................................................... 109

خوب در مقابل شیطان.......................................................................... 114

جنگ عراق و ایده آرماگدون................................................................. 118

منابع فصل سوم.................................................................................... 122

ـ فصل چهارم

تاثر آموزه‌های دینی مسیحیان صهیونیست بر جریان نظریه‌پردازی در دانشگاهها 124

آراء فرانسیس فوکویاما........................................................................ 127

فوکویاما و تعبیر اسلام فاشیستی......................................................... 131

آراء ساموئل هانتینگتون........................................................................ 136

برخورد تمدن‌ها و ساموئل هانتینگتون................................................. 141

منابع فصل چهارم................................................................................. 146

نتیجه‌گیری............................................................................................. 147


[1] Palmerston

[2] Disraeli

[3] Goldsmit

[4] Cecil Rolodes