دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 44 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
دلبستگی شغلی:
سازمانها به کارکنانی نیازمندند که سازگار با ارزشها و اهداف سازمانی، دارای انگیزه قوی و متعهد و متمایل به حفظ و ادامه عضویت سازمانی باشد. فراتر از شرح وظایف مقرر و معمول خود به کار و فعالیت بپردازند؛ کارکنانی که بخواهند و بتوانند بیش از مقدار معمول برای دستیابی به اهدافی سازمانی مشغول به کار باشند.
دلبستگی شغلی مخصوصاً در اقتصاد که برای بسیج کامل منابع انسانی قوانین سازمانی وضعشده، یک متغیر انگیزشی مورد علاقه سازمانی است. (بوزینلوس[1]، 2004)، به نقل از (ورک استادی، 2002)، (گوری، 2001)، بهطورکلی سطح دلبستگی مورد علاقه مدیران و سیاستمداران است به خاطر اینکه دلبستگی شغلی در اثربخشی و عملکرد سازمانی مؤثر است. (ورد و بارک، 2009)؛ به نقل از (آرگریس[2]، 1964). دلبستگی شغلی بهعنوان یک نگرش یک متغیر مهم در به حداکثر رساندن اثربخشی سازمانی است (آلن کوماران، 2004). دلبستگی شغلی یک عامل اساسی و مهم در زندگی اغلب مردم است زیرا کارکنان در محیط کاری ازنظر عاطفی تحت تأثیر درجهای که به کار دلبسته یا از آن بیزار میشوند قرار میگیرند (ورد و بارک، 2009)؛ به نقل از (آرگریس، 1964). بهطورکلی دلبستگی شغلی هم بر فرد و هم بر سازمان تأثیر میگذارد. از دید سازمانی دلبستگی شغلی بهعنوان کلیدی برای گشودن انگیزش کارمند و افزایش تولید محسوب شده است و از دید فردی کلیدی برای انگیزش عملکرد و رشد فردی و رضایت در محل کار محسوب میشود. دلبستگی شغلی از طریق درگیر کردن کارمندان بهطور عمیق در کارشان و بامعنا ساختن تجربه کاری، در اثربخشی سازمانی، تولید روحیه کارمندی کمک میکند (براون، 2007).
تجزیهوتحلیل و ادراک مدل نگرشهای مرتبط با کار مانند دلبستگی شغلی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی و انگیزش کارکنان مخصوصاً در بخش رفتار سازمانی مهم و حیاتی هستند (ورد و بارک، 2009، به نقل از چرنز و داویس[3]، 1975).
2ـ1ـ15ـ تعاریف دلبستگی شغلی
(کانونگو، 1982[4])، دلبستگی شغلی را بهعنوان یک توصیف از شغل فعلی فرد و تابعی از مقداری میداند که شغل او میتواند نیازهای کنونیاش را ارضا کند (کارملی، 2005)، تعاریف ارائهشده در مورد دلبستگی شغلی بسیار شبیه به هم میباشند. دلبستگی شغلی به میزان درجهای گفته میشود که شخص ازنظر روحی با کارش همانندسازی میکند با میزان اهمیتی که فرد برای کارش قائل است.
(دوبین[5] 1961)، دلبستگی شغلی را عبارت میداند از درونی کردن ارزشهایی مثل خوبی کار بااهمیت، در نزد شخص؛ و بهعبارتدیگر میزانی که شخص میتواند خودش را بیشتر در اختیار سازمان قرار دهد.
(لودال و کی نر 1965)، در تحقیق خود دلبستگی را اینطور تعریف میکند: میزان تأثیراتی که انجام کار بر روی عزتنفس فرد میگذارد.
(رابینز و کولتر[6]، 1999)، در تعریف خود گفتهاند: دلبستگی شغلی عبارت است از میزانی که یک کارکن با کارش همانندسازی میکند بهطور فعال در شغلش فعالیت میکند و به عملکرد شغلش بهعنوان چیز مهمی جهت ارزشها به خود قائل توجه میکند.
دلبستگی شغلی و سازمانی از طریق ایجاد همبستگی و تعلق روانی حاصل میشود. این تعلق روانی خاطر را میتوان از طریق درگیر کردن افراد در فرایند تصمیمات حساس بهویژه در مدیران ارشد به دست آورد. بهطور مثال برخی یافتهها نشان میدهد که در اختیار قرار دادن اطلاعات حساس و کلیدی و تبیین اولویتهای سازمان موجب دلبستهشدن مدیران به سازمان میباشد (لوداهل و کجنر[7] 1965). واژهی دلبستگی شغلی را بهعنوان درونی کردن ارزش خوبی و اهمیت کار در ارزشهای شخص تعریف کردهاند (میشرا و شاین 2005). در تعریف دیگری توسط (لاول و هال[8]1970) دلبستگی شغلی بهعنوان، هویتیابی روانشناختی یک فرد با کارش و درجهای که موقعیت شغلی برای هویت فرد نقش محوری دارد بیان میشود. دلبستگی شغلی بهعنوان نیرومندی رابطه بین کار شخص و خود پنداره وی تعریف گردیده است.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 145 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 67 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
ارزشیابی آموزشی
مفهوم شناسی ارزشیابی آموزشی
انسان پیوسته درصدد ارزیابی کارها و تجربه های گذشته خود است تا عملکردش را رضایت بخش کند و یا با بهبود بخشیدن به عملکرد آینده، رضایت بیشتری به دست آورد. در واقع ارزشیابی قسمتی از فراگرد بقای انسان است.
مقصود از ارزشیابی استفاده از تجربه به منظور بهبود بخشیدن به اقدامات آینده است. ارزشیابی به مثابه یک تخصص است. با این امر سرو کار دارد که ارزش، کیفیت و اهمیت، میزان، درجه و شرایط پدیدهها را مورد آزمایش و قضاوت قرار دهد. به مثابه یک زمینه تخصصی، ارزشیابی را می توان فرایندی دانست که با گردآوری و استفاده از اطلاعات برای اتخاذ تصمیمات در مورد برنامه های آموزشی سرو کار دارد. ارزشیابی فعالیتی است که ماهیت آن آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. ارزیابی و بازنگری محور نوسازی و استقرار یک نظام ارتباطی است(کارشناسان دفتر همکاریهای بین المللی وزارت آموزش و پرورش، 1379 ص 193).
با تلاش های رالف تایلر حوزه ارزشیابی آموزشی شکل گرفت و به تدریج به صورت یک حوزه مستقل در کنار سایر حوزه های علوم تربیتی جای گرفت. با توجه به جوان بودن این حوزه تعاریف متعدد و مختلفی برای ارزشیابی ارائه شده است(کیامنش، 1377) اصطلاح ارزشیابی یا ارزیابی به طور ساده به تعیین ارزش برای هر چیزی یا داوری ارزشی می شود. گی[1](1991)، ارزشیابی را یک فرایند نظامدار برای جمع آوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات به منظور تعیین این که آیا هدف های مورد نظر تحقق یافته اند یا در حال تحقق یافتن هستند و به چه میزانی، تعریف کرده است. در آموزش و پرورش، ارزشیابی به یک فعالیت رسمی گفته می شود که برای تعیین کیفیت، اثربخشی یا ارزش یک برنامه، فرآورده، پروژه، فرایند یا هدف به اجرا در می آید.
استافل بیم و شیفک فیلد[2](1985)، ارزشیابی را این گونه تعریف کرده اند: « ارزشیابی عبارت است از فرایند تعیین کردن، به دست آوردن و فراهم ساختن اطلاعات توصیفی و قضاوتی در مورد ارزش و مطلوبیت هدف ها، طرح ها، اجرا ونتایج به منظور هدایت تصمیم گیری، خدمت به نیاز های پاسخ گویی و درک بیشتر از پدیده های مورد بررسی». بولمتس و باتوین [3] ارزشیابی را به عنوان فرایند سیستماتیک جمع آوری و تحلیل داده به منظور تعیین این که آیا و تا چه اندازه اهداف تحقق یافته اند تعریف کرده اند. هم چنین هلی و کلابرس[4] ارزشیابی را مقایسه ارزش و کیفیت مشاهده با استانداردها و استانداردها و ملاک ها می دانند.
هم چنین ارزیابی را چنین نیز تعریف کرده اند: ارزیابی عبارت از فراگرد توافق درباره استاندارد های برنامه یا تعیین این که آیا تفاوتی میان بعضی از جنبه های برنامه و استانداردهای مورد نظر برای آن ها وجود دارد و یا درباره استفاده از اطلاعات مربوط به تفاوت های یاد شده برای مشخص کردن نارسایی های برنامه است(کارشناسان دفتر همکاری های بین المللی وزارت آموزش و پرورش 1379 ص 6).
ارزشیابی ممکن است در اشکال مختلف نظیر: ارزیابی نیازمندی ها، مطالعه زیر بنایی، ارزشیابی فراگیران، ارزشیابی کارکنان، آزمون پیشرفت و نگرش سنجی، ارزشیابی برنامه درسی، تحلیل ظرفیت تشکیلاتی، ارزشیابی تولید، ارزیابی اثربخشی، تحلیل هزینه –سودمندی، خود ارزشیابی و دیگر انواع آن صورت گیرد. ارزشیابی درصدد حصول عملکردهایی در فراسوی وظایف اطلاعاتی است و غالباً در خدمت عملکردهای نهادی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی می باشد.
از آن جا که ارزیابی نقش یک آیینه را برای نظام آموزشی ایفا می کند، تصمیم گیرندگان و دست اندرکاران زیربط می توانند تصویری از چگونگی وضع فعالیت ها به دست آورند و با استفاده از آن تصمیمات لازم را در جهت بهبود و پیشرفت فعالیت ها برای نیل به بازدهی مورد نظر اتخاذ نمایند.
معمولاً ارزیابی به تجزیه و تحلیل عملکرد، بازده و هزینه یک طرح پس از اجرای آن میپردازد. اگر درحین اجرای طرح انجام پذیرد هدف آن بهبود مدیریت، برنامه درسی و یا اتخاذ تصمیم برای ادامه، گسترش یا تجدید نظر در طرح خواهد بود. اگر ارزیابی در پایان طرح انجام شود، هدف آن تعیین علل موفقیت یاعدم موفقیت طرح خواهد بود(ابیلی، 1382 ص 17).
2-3-2 ) تاریخچه ارزشیابی
هر چند انگاره پردازی درباره ارزیابی آموزشی طی چند دهه گذشته تحول قابل ملاحظه ای داشته است، استفاده از ارزیابی در فعالیت های آموزشی به اندازه خود فعالیت های آموزشی قدمت دارد. بکار گرفتن ارزیابی آموزشی به عنوان بازخوردی جهت بهبودی فعالیت های آموزشی امری نسبتاً جدید است، به طوری که تجربه های به عمل آمده درباره آن در کشورهای مختلف از دهه های اول قرن بیستم تجاوز نمی کند(بازرگان، 1383 ص 16).
از زمان جنگ جهانی دوم شرکت ها میلیون ها دلار روی آموزش کارکنان هزینه نمودند. با این حال هیچ شرکت سرمایه گذاری، شاخص های آموزش را برای بازگشت سرمایه محاسبه نمی نمود. با این وجود مدیران ارشد مدرکی دال براین که پول های هزینه شده باز می گردد جستجو مینمودند. هم چنین کمپانی ها استراتژی های هزینه _ اثربخشی آموزش و ملاحظه جدی ساخت یا خرید انتخاب ها را جستجو می کردند.
ارزشیابی به معنی علمی و دقیق آن دانش جوانی است که قدمتی بیش از یک قرن در جهان ندارد. به ویژه درکشور ما که سابقه آن از ثلث قرن تجاوز نمی کند. لذا این دانش هنوز از تحقیقات و بررسی های جامعی برخوردار نگردیده تا همه جنبه های آن روشن و آشکار و صاحب تعریف جامع، حیطه های عملی و قواعد و قوانین و مطابق با حوائج و مقتضیات جامعه و بلاخص در زمینه کار و اشتغال شود(عراقی و دیگران، 1382 ص74).
ارزشیابی به شیوه جدید آن حاصل تلاش هایی است که مخصوصاً در آمریکا برای بهسازی فرایند آموزشی دوره های دبیرستان انجام شد. ارزیابی تقریباً هم زمان با مدیریت علمی متداول گردید و دست اندرکاران آموزش و پرورش برآن شدند تا این اصول را در جهت پیشبرد برنامه های آموزشی بکارگیرند.
[1] -G a y
[2] - Stuffelbeam d.L and shinkfield A. J
[3] - Boulmetis & Dutwin
[4] -Holli & Calabrese
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 86 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
بلوغ سازمانی
به تازگی مفهومی جدید در مبانی نظری مدیریت مطرح شده است که از آن به بلوغ سازمانی یاد میکنند. بلوغ سازمانی بسان خطکشی است که اقدامات و فرآیندهای سازمانی را سنجیده و در سطوح مختلف دستهبندی میکند. این سطوح در واقع منشور راهنمایی را میماند که سازمانها را در رتبهبندی فرآیندهای مهم کاری یاری میرساند. در واقع هر سازمانی با ارزیابی فرآیندهای مختلف در حوزههای مرتبط با ماموریت اصلیاش در مییابد تا چه اندازه در آن فرآیند توانمند است و آیا به بلوغ سازمانی در آن فرآیند رسیده است یا خیر. پس در واقع بلوغ سازمانی به اندازهای که یک سازمان صراحتا و بدون تناقض، اقدامات و فرآیندهای مستند شده، مدیریت شده، اندازهگیری شده و کنترل شده را در سطوح مختلفی طبقهبندی کرده و پیوسته بهبود میدهد، اشاره دارد. بلوغ فرآیندهای سازمانی از طریق ارزیابیها اندازهگیری میشود.[1]
یک سطح بلوغ، یک وضعیت تکاملی مشخص برای موفقیت یک فرآیند است که به حد بلوغ رسیده است.[2] مدلهای مختلفی برای نمایش بلوغ سازمانها ارائه شدهاند. مفهوم اولیه چارچوب بلوغ بوسیله واتس هامفری[3] و همکارانش در شرکت آیبیام در 1980 مطرح شد. هامفری در 27 سال فعالیتش در آیبیام[4] متوجه شد که بین کیفیت یک محصول نرمافزار با کیفیت فرآیند تولید آن ارتباط مستقیم وجود دارد. هامفری با مشاهده موفقیت مدیریت کیفیت جامع در بخشهای دیگر صنعت، برآن شد تا چرخه کیفیت[5] شوارت دمینگ را به عنوان روشی برای بهبود مستمر فرآیندهای تولید شرکت نرمافزار به کار گیرد.[6]
مدل بلوغ قابلیتهای منابع انسانی بر این اساس برای نخستین بار توسط بیل کورتیس، هافلی و میلر در 1995 ارائه شد. این مدل فرآیندهای مهم حوزه کارکنان را در پنج سطح دستهبندی میکند. جدای از آنکه مدل بلوغ به شکلی عملکرد سازمان را در حوزه فرآیندهای منابع انسانی مدیریت میکند، با اینحال فرآیند مدیریت عملکرد به عنوان یکی از اساسیترین فرآیندهای سازمانی مورد توجه خاص این مدل است. در اهمیت پرداختن به مدیریت عملکرد همین بس که خروجی تمام نظریهها، مدلها و اندیشههای تاریخ مدیریت یا بر عملکرد مؤثرند یا متاثر از آنند. با این دیدگاه بود که پژوهشگر عملکرد را کانون توجه تمامی حوزههای مدیریت یافت و پرداختن به آن را در اولویت مسائل سازمانی فرض کرد.
۲-۱1 -مفهوم بلوغ
مفاهیم پایهای و زیر بنای بلوغ متضمن این امر می باشند که سازمانهای بالغ به شکل سازمان یافته عمل میکنند، در حالی که در سازمانهای نابالغ دستیابی به نتایج حاصل تلاشهای قهرمانه افراد در استفاده از رویکردهایی است که کم و بیش به طور خودانگیخته یا خودجوش آن ها را به وجودآورده اند. در بعضی از مراجع مدل بلوغ فرآیندی و در توضیح مفهوم بلوغ از واژه هایی مانند پیش بینی پذیری، کنترل و یا اثربخشی استفاده می شود(امینی و نایبی، 1387).
پیش بینی به استفاده از برنامههای زمان بندی شده، معیارها و اهدافی که محقق شدهاند اشاره دارد. سازمان های نابالغ غالبا برنامه زمان بندی شده ایجاد می کنند، اما بعدها غالبا با اختلافات زیاد معیارها و اهداف را از دست می دهند. سازمانهای بالغ برنامههای زمان بندی شده را تنظیم می کنند و دائما آن را محقق می سازند.
کنترل به ساز و کارهایی اشاره دارد که با وجود آن سازمانها به اهداف خود نائل می شوند. سازمان های بالغ کاملا، مستمرا و با کمترین انحراف اهداف خود را محقق می سازند. سازمان های نابالغ هرگز این اطمینان را ندارند که کدام اهداف محقق می شود و احتمال تحقق معیارهای مورد نظر در دامنه زمانی معین و مشخص چه مقدار است.سازمان های بالغ به اهدافی دقیق دست می یابند که تعهد کرده بودند به دست می آورند. سازمان های نابالغ به بعضی از اهداف نائل شده و به بعضی از اهداف نمی رسند. علاوه بر این در بسیاری از موارد، کیفیت ممکن است به اندازه کافی خوب نباشد و هزینهها ممکن است فراتر از آن چه که مدیریت می خواهد، باشند. از نظر دیگر سازمان های بالغ دارای فرآیندهای سامان یافته و نظام مند بوده و شیوههای انجام کار مستند شده دارند. دادههای گذشته را جمع آوری می کنند و برای پیش بینی نتایج تلاشهای مشابه در آینده مورد استفاده قرار می دهند.
[1] - Curtis, Hefley &Miler, 2009.
[2] - Paulk, Curtis, Chrissis, & Weber, 1996
3. Watts humphrey
4. Ibm
5. plan, do, act, check (pdca)
[6] - Curtis, Hefley & Miler, 1995
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 315 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 63 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مدرسه هوشمند
مقدمه:
امروزه مهمترین دغدغهی نظام آموزشی و پرورشی یک کشور، ایجاد بستری مناسب جهت رشد و تعالی سرمایههای فکری در جامعهی اطلاعاتی و دانایی محور میباشد. برای آنکه همهی گروههای اجتماعی قادر باشند بطور مؤثّر در چنین جامعهای مشارکت داشته باشند، باید یادگیری پیوسته، خلاقیت، نوآوری و نیز مشارکت فعال و سازندهی اجتماعی را بیاموزند. تحقّق این امر مستلزم تعریف مجدد و نوینی از نقش و کارکرد مدارس به عنوان اصلیترین نهادهای آموزشی در جامعه میباشد.
امروزه نظام آموزشی کشور به مدرسهای نیاز دارد که با بهرهگیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)، امکان یادگیری پیوسته را فراهم نموده و فرصتهای نوینی را در اختیار افراد برای تجربهی زندگی در جامعهی اطلاعاتی قرار دهد، به گونهای که این فناوری نه به عنوان ابزار، بلکه در قالب زیرساختِ توانمندساز برای تعلیم و آموزش حرفهای محسوب شود.
بکارگیری گستردهی فاوا در فرایند آموزش و پرورش، همزمان با تحوّل در رویکردهای آموزشی درجهان، زمینهی شکلگیری مدارس هوشمند را فراهم آورده است. این مدارس از جمله نیازمندیهای کلیدی جوامع دانشبنیان میباشند و رویکردهای توسعهی مهارتهای دانشی و کارآفرینی دانشآموزان را دنبال مینمایند. در این مدارس، فرایندهای یاددهی - یادگیری تقویت شده و محیط تعاملی یکپارچه برای ارتقای مهارتهای کلیدی دانشآموزان با تکیه بر فعالیتهای گروهی، در عصر دانایی محور فراهم میشود.
ازآنجاکه درحال حاضرمعلم محوری پایه آموزش و پرورش درکشور میباشد، به روزکردن مدارس، استفاده ازفناوریهای روز، برخورداری ازخلاقیتهای نوین درآموزش وپرورش ونیز اهمیت دادن به تواناییهای دانشآموزان، لازمه این تحوّل میباشد.
3-2-1 منظور از مدارس هوشمند چیست ؟
در سال 1984، دیوید پرکینز[1] و همکارانش در دانشگاه ها هاروارد، طرح مدارس هوشمند را به عنوان تجربه ای نوین در برنامه های آموزش و پرورش، با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات ارائه نمودند. این طرح به تدریج در چند مدرسه اجرا گشت و بعدها تا حدودی توسعه یافت، به طوری که امروزه برخی از کشورهای توسعه یافته در امر فناوری اطلاعات، همچون مالزی، از این مدارس جهت تربیت نیروی انسانی در برنامه های توسعه خود استفاده می کنند. در تعریف این نوع مدارس گفته شده اس که مدرسه هوشمند یک مدرسه و محیط آموزشی فیزیکی است که کنترل و مدیریت آن مبتنی بر فناوری رایانه و شبکه می باشد و محتوای اکثر دروس الکترونیکی و سیستم ارزشیابی و نظارت آن نیز هوشمند است ودر فرایند آموزش به تفاوت استعداد وتوانایی دانش آموز توجه می شود . بنابراین مهمترین ویژگی ها و خصوصیات این مدارس عبارتند از :
الف) در مدارس هوشمند معلمان می توانند با استفاده از بانک های اطلاعاتی و برنامه های نرم افزاری و غیره دروس جدیدی را با توجه به نیازها و علائق دانش آموزان طراحی نمایند یا اینکه دروس موجود را تغییر داده و اصلاح نمایند بنابراین محتوای آموزشی دروس در این مدارس تا حدودی متفاوت با مدارس دیگر خواهد بود.
ب) دانش آموزان این مدارس، خود سرعت یادگیری خود را تعیین می نمایند. همچنین در این مدارس، ساعات یادگیری محدود به ساعت های مدرسه نیست و دانش آموزان در هر لحظه که اراده کنند کلاسهای دلخواهشان را از طریق برنامه های رایانه ای یا ارتباط از راه دور در اختیار خواهند داشت.
ج) نقش معلمان در این مدارس تا حدود زیادی از آموزش و ارزشیابی دانش آموزان به پیگیری آموزش شخصی آنان تغییر می یابد و در نتیجه فرصت و فراغت بیشتری برای پرداختن به برنامه های رشد و بالندگی حرفه ای خود (مطالعه، برقراری ارتباطات و تعاملات سازنده و مؤثر با مکاران، ارتقاء سطح علمی و بهبود مهارتهای تدریس و ...) خواهند یافت.
د) در این نوع مدارس دانش آموزان اغلب بجای کیف های مملو از کتب حجیم، با کامپیوترهای کیفی
(lab top) در سر کلاس درس حاضر می شوند. به عبارت دیگر در این مدارس علاوه بر مواد آموزشی رایج و کتابهای درسی، انواع نرم افزارها و درس افزارهای چند رسانه ای نظیر cd و... مورد استفاده قرار می گیرد.
ه) ارزشیابی از دانش آموزان در مدارس هوشمند به جای اینکه در مقاطع و نوبتهای فاصله دار (در پایان هر فصل یا هر ترم و ...) صورت پذیرد، همه روزه و به طور مداوم انجام می گیرد و تعدادی از این آزمون ها هم به صورت آنلاین و از راه دور می باشند.
و) در این مدارس دانش آموزان هنگام ورود و خروج از مدرسه، با کارت دیجیتالی که در اختیار دارند، والدین خود را از ساعت آمد و رفت خود مطلع می سازند(ارسال SMS ازطریق سیستم اتوماسیون مدرسه). والدین دانش آموزان نیز می توانند با یک آموزش ساده به سیستم ارزشیابی مدرسه متصل شده و به این وسیله از وضعیت وروند پیشرفت تحصیلی فرزند خود آگاهی یابند. معمولاً در این مدارس روزانه در پایان ساعات کلاسی یک
E-Mail از طرف مدرسه جهت آگاهی والدین از وضع تحصیلی فرزندانشان در آن روز، به آنها ارسال می شود.
[1] David Perkins
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 68 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 62 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مقدمه
تجرد طولانی مدت، با تمام آسیب ها و تبعاتی که از لحاظ اجتماعی و روانی با خود به همراه خواهد داشت؛ میتواند دغدغه بزرگی برای جوامع در سطوح متفاوت پیشرفت و ترقی باشد. ازدواج بهعنوان یکی از رویدادهای مهم و حیاتی در زندگی روزمره افراد جامعه می باشد و از جنبه های مختلف میتوان آن را مورد بررسی قرار داد. یکی از این زوایا سن شروع و به اصطلاح وارد شدن به ازدواج است. ازدواج علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جنسیتی و عاطفی فرد، نیازهای اقتصادی، ارتباطات اجتماعی و فرهنگی او را نیز تنظیم میکند و به خاطر اهمیت و تأثیری که دارد، بهعنوان هنجاری پذیرفتهشده در تمامی کشورهای دنیا محسوب میشود. به لحاظ اجتماعی و فرهنگی، بی توجهی والدین نسبت به ازدواج، امری ناپسند به شمار می آید چراکه بقای خانواده در گروی بقا و ساماندهی ازدواج است (آزاد ارمکی،99:138). در سالهای اخیر، پدیده ازدواج که منشأ وقوع ولادت و باروری و بهعنوان عامل بسیار مؤثر بر ساخت سنی و جنسی جمعیت و افزایش آن محسوب میشود، در کشور ما دستخوش تحولات قابل توجهی شده است. ازدیاد جمعیت دختر و پسر واقع در مدار ازدواج که بیش از یک سوم جمعیت کشور را تشکیل داده اند و حاصل افزایش شدید موالید دهه 60 می باشند از یکسو و از سویی دیگر بازتاب تحولات واقع شده در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، نظیر افزایش شهرنشینی و باسوادی و به ویژه تحصیلات زنان و تمایل به کسب درآمد و شغل مناسب قبل از ازدواج که از نشانه های حرکت جامعه به سوی مدرنیزه شدن می- باشد، افزایش سن ازدواج در کشور برای دولتمردان و جامعه محققین نگران کننده گردیده است (کاظمی پور،107:1385)
پیرامون هر دو موضوع اثرات تجرد و انزوای اجتماعی و ویژگی ها و اثرات آن از سوی محققان ایرانی و خارجی به زبانهای فارسی و لاتین تحقیقات وسیع و بعضا پراکنده ای به صورت راجع به انزوای اجتماعی در دو سطح فردی و اجتماعی و رابطه تجرد با علل انزوای اجتماعی اشاره میشود. در ادامه به ذکر چارچوب نظری و نیز ارائه مدل نظری پژوهش پرداخته خواهدشد.
2-2 تحقیقات داخلی
ایزدی (1392)، پژوهشی با عنوان «تجرد قطعی و احساس تنهائی» را به روش کیفی تدوین کرده است که در آن، به بررسی تجربه زیسته زنانی می پردازد که گاه خواسته، گاه ناخواسته تن به زندگی های مجردی داده اند. از آنجا که نگارنده در پی دستیابی به پهنای گستردهتری از تجربه زیسته بوده و با توجه به سن شروع یائسگی و علاقهمندی به بررسی تفاوتهای میان دوران قبل و بعد از یائسگی، زنان 35 تا 47سال را در یک گروه گنجانده و بالای 47سال را در گروه دیگری قرار دادهاست. نتایج نشان میدهد این زنان از احساسات دوگانهای نسبت به تجرد برخوردارند، هرچند در نگاهی نخست از آزادی و استقلالی که در تجرد داشتهاند احساس رضایت دارند ولی به دلیل تنهایی و نبود همدم و مونس در کنارشان از وضعیت خود گلایه داشته و این سبک زندگی را توصیه نمیکردند. در واقع در میان این گروه از زنان احساس محرومیت ناشی از نداشتن همسر و همدم دیده شده و هرچند در میان تعدادی از آنان روابط گذرا با مردان دیده میشود و آنها بخشی از نیاز خود را با این ارتباطات ارضا کردند ولی به دلیل موقتی بودن، از آن احساس رضایت نداشتهاند.
ناستی زایی (1385)، مقاله ای با عنوان «موانع ازدواج در دختران» را تدوین کرده است که در آن، ابتدا بهطور کلی با بررسی اهمیت ازدواج در زندگی افراد و نیز آسیب شناسی عدم ازدواج از دیدگاههای گوناگون روانی و زیستی، به بررسی موانعی که منجر میشود ازدواج دختران به تأخیر افتد و یا اینکه اصلا ازدواج نکنند را تشریح کرده است.این تحقیق، به روش زمینه ای صورت گرفته و جامعه آماری آن عبارت بودهاند از دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در نیمسال دوم تحصیلی سال 1384-85 دانشگاه سیستان و بلوچستان که تعداد آنان 4027 نفر بوده است . خلاصه نتایج آن چنین بوده است:26/84 درصد آزمودنی ها عوامل اقتصادی را جزء موانع ازدواج مطرح نموده اند. یکی از مهمترین نگرانیهای جوانان مسئله فقر و امکانات مادی بوده است. 13/52 درصد دختران، عوامل فرهنگی را جزء موانع ازدواج مطرح نموده اند .9 /80 درصد دختران، عوامل اجتماعی را در موانع ازدواج دختران مؤثر دانسته اند و 81/70 درصد بیتوجهی مسئولان را در این امر مؤثر دانسته اند و بالاخره 56/86 درصد از آنان عدم صلاحیت جوانان را در موانع ازدواج مطرح نموده اند.
مجدالدین (1386)، در مقاله ای با عنوان «بررسی دلایل و آثار افزایش سن ازدواج دختران روستائی در آشتیان» که به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفته است؛ خلاصه نتایج این پژوهش را بدین شرح اعلام میکند: متغیر مهاجرت علاوه بر تحصیلات، با هزینه های اقتصادی نیز مرتبط است و پسران، بعد از مهاجرت توانائی مالی بیشتری به دست میآورند که دایره همسر گزینی آنها را وسیعتر می- سازد و این امر باعث بالارفتن سن ازدواج در روستا میشود و بالارفتن سن ازدواج دختران، آسیبهای اجتماعی نیز افزایش می یابد. مشکلات فرهنگی نیز به نوبه خود در بالاتر رفتن سن ازدواج جوانان مؤثر بوده است.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 73 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مهارتهای زندگی
2-1پیش درآمد
مهارت توانایی حل مشکلات فرا روی انسان،تاثیرسازنده ای درایجاد اعتمادبه نفس وکسب آرامش آدمی دارد وبه انسان نیرویی ویژه وانگیزه ای مناسب برای مواجهه سازنده با مشکلات هدیه می نماید.
حل مساله از نظر دانشمندان دربالاترین سطخ فعالیت های شناختی انسان قراردارد ونیازمند یک سلسله فعالیتهای تخصصی وداشتن بسیاری از توانمندیهای شخصیتی است.برخی مسائل رودر روی آدمی دارای راحل های ساده متاثر از تجربیات ودانسته های قبلی آدمی است اما آن دسته از مسائل که به سادگی قابل حل نیستند موید آنند که یافتن راحل درحوزه دانش وتجربه فرد نیست،لذاباید اطلاعات جدیدی فراهم آید.مفهوم صحیح مشکل ارائه شود وبه مشکل وراه حل مشکل به صورت عمیق نگریسته شود.ویا اینکه از اطلاعات پیشین درترکیبی تازه ومتناسب باموقعیت جدید بهره گرفته شود.(دریر وهمکاران[1]،2005).
مسائل ومشکلات بسیاری در زندگی انسان وجود دارد که نیازمند تلاش برای کنار آمد با آن وحل آنهاست.زندگی بدون مشکل واسترس وجود ندارد ودر واقع آنچه در شکل سختی یا مشکلات زندگی تجربه می شود،چهره واقعی ومنطقی زندگی است.وجود مشکل در زندگی امری طبیعی است.هنر زندگی در توانایی ومهارت درحل مشکلات وکنار آمدن با آنهاست.درواقع خوشبختی انسان درآن نیست که با هیچ مشکل ومساله ای روبرو نشود بلکه در آن است که به هنگام رویارویی با آنها مهارت وتوانایی حل آنها را داشته باشد.
بعضی از افراد در مقابل کوچکترین مساله ومشکل دچار ناراحتی،تنش وپریشانی می گردند وقادر به برطرف آن نیستند.این گونه افراد مستعد انواع آسیب های روانی،رفتاری واجتماعی هستند که با بحران های بسیارسختی روبرو می شوند وتوانایی آن را دارند که با موفقیت آنها را پشت سر بگذارند.یکی از دلایلی که آنها را توانمند می سازد وامکان موفقیت را دربحران ها فراهم می آورد این است که از روشهای صحیحی جهت حل مسئله استفاده می کنند.درحالیکه افرادی که به هنگام رویارویی با مشکلات دچارپریشانی می شوندفاقد این توانایی می باشند.اینگونه افراد درصورت وجود مشکل خود راضعیف یا بی کفایت می دانند،خود را سرزنش می کنند،بدون تفکروتحمل وعجولانه عمل می کنند ویا ازمشکل فرار می کنند وقدرت تفکر در مورد راه حل های مناسب تر وسازگارانه تر را ندارند.(دریروهمکاران،2005).
2-2 تعریف مهارت
مهارت یعنی داشتن توانایی های لازم برای انجام صحیح کار.فرد ماهر به کسی گفته می شودکه توانایی انجام یک کار را به شکلی صحیح ودرست داشته باشد.برای اینکه بتوان گفت کسی در کاری مهارت دارد لازم است که دو علمل زمان وخطا نیز در نظر گرفته شود.به عنوان مثال راننده ماهر کسی است که برای رسیدن به مقصد حداقل زمان را صرف نموده وکمترین خطا را نیز مرتکب شود.با یک تایپیست ماهر کسی است که با آموزش وتمرین می تواند به راحتی و به نحو احسن ودر کمترین زمان مطالب را تایپ نماید وکمترین اشتباه تایپی را نیز داشته باشد.می توان گفت برای رسیدن به مهارت درامری هم بایداز دانش کافی در آن امر آگاه بود وهم با تبدیل وتداوم آن دانش را به رفتار وعمل تبدیل نمود.پس اصل واساس مهارت آموزی آن است که دانش یاد گرفته شده مورد تمرین وممارست قرار گیرد.
در بحث مهارتهای زندگی آن دسته از مهارت ها وتوانایی ها مطرح می باشد که آموختن وعمل به آن برای یک زندگی موفق لازم وضروری می باشد.با کسب این مهارت ها فرد در زندگی دچار کمترین مشکلات شده ومی تواند به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کرده ودر حداقل زمان مسائل خود را حل کرده وتصمیمات مناسب را اتخاذ نماید.(طارمیان ،1378).
2-3 مفهوم وتعریف مهارتهای زندگی
مهارت های زندگی مهارتهای اجتماعی هستند که کودکان ونوجوانان باید آن ها را یاد بگیرند تا بتوانند در مورد خود وانسانهای دیگر وکل اجتماع بطور موثر ،شایسته ومطمئن عمل نمایند.(نیک پرور،1381).
طارمیان وهمکارانش در مقاله ای مهارت های زندگی را مجموعه ای از توانایی هایی که زمینه سازگاری ورفتار ومفید را فراهم می آورند،تعریف کردند.آن ها معتقدند این توانایی ها فرد را قادر می سازدتا مسئولیت نقش های اجتماعی خود را بپذیرند وبدون لطمه زدن به خود ودیگران،خواسته ها،انتظارات ومشکلات روزانه خود نموده وبه ویژه در روابط بین فردی به شکل موثری عمل نمایند.
(موریس ایی.الیاس از دانشگاه راتگرز امریکا ومولف کتاب «تصمیم گیری های اجتماعی ورشد مهارتهای زندگی»مفهوم عام از مهارت زندگی می دهدو می گوید:مهارت زندگی یعنی ایجاد روابط بین فردی مناسب وموثر،انجام فعالیتهای اجتماعی،انجام تصمیم گیری صحیح وحل تعارض ها وکشمکش ها بدون توسل به اعمالی که به خود ودیگران صدمه زند.(نیک پرور،1381).
موسسه بریتانیایی تاکاد[2]تعریف دیگری از مهارت های زندگی را به شکل زیرارائه می دهد:
مهارتهای شخصیتی واجتماعی که کودکان ونوجوانان باید آنها را یاد بگیرندتا بتوانند در مورد خود وانسانهای دیگر وکل اجتماع به طور موثروشایسته ومطمئن عمل نمایند.دهستانی مهارتهای زندگی را مجموعه ای از مهارتها وشایستگی های فردی وگروهی می داندکه افراد را برای زیستن در این هزاره توانمند می سازد.همزمان با یادگیری تسلط واستمرار در این مهارت ها،فرد علاوه بر رسیدن به آرامش وتعادل در زندگی فردی واجتماعی،به ایفای نقش در زندگی خود می پردازد وبا مسئولیت پذیری وپاسخگویی مناسب به نیازهای فردی واجتماعی زندگی انسان امروز،الگوی متفاوتی از زندگی یک انسان آگاه،آزاد،مسئولیت پذیرو تجربه گرا را به نمایش می گذارد.
2-4 نظریه های مربوط به مهارت های زندگی
2-4-1 نظریه یادگیری اجتماعی بندورا
پایه مطالبی گه در آموزش مهارت های زندگی به کار برده می شوداطلاعاتی است که از نحوه یادگیری کودکان ونوجوانان از طریق مشاهده رفتاردیگران وپیامدهای آن بدست می آیدودر واقع مبتنی بر نظریه یادگیری اجتماعی بندورا[3](1997)می باشد.در مکتب رفتار گرایی رادیکال برای پیش بینی وکنترل رفتار،به حالات ذهنی نقش تعیین کننده رفتار داده نشده ولذا در فعالیت های عملی برای تغییر رفتار فرد،بیشتر تغییر در عوامل محیطی هدف بوده است نه حالات ذهنی وفرایندهای شناختی.رفتار گرایان شناختی وطرفداران نظریه یادگیری اجتماعی مانند ماهونی[4] وآرنکوف[5] (1987)وبندورا(1977) معتقد هستند که در فعالیت های درمانی احساس وادراک وتفکر فرد نیز باید تجزیه وتحلیل گردد.در نظریه یادگیری اجتماعی فرضی برای این است که عوامل محیطی وفرایندهای درونی مشترک رفتار فرد را کنترل می کند.این نظریه هم به کنترل بی چون وچرای محیطی که مورد تایید رفتار گرایان است ایراد می گیردوهم به اراده کاملا آزادخارج از قید وشرط عوامل محیطی که مورد اعتقاد انسان گرایان و روانشناسان شناخت گرا می باشد.روانشناسان نظریه یادگیری اجتماعی می گویند:مردم به مشاهده محیط اجتماعی می پردازند.اطلاعات لازم را کسب می کنند.انتظاراتی برای خود می سازندوبعد دست به انتخاب می زنندتا پاداش محیطی را به حداکثربرسانند.از یپامدهای نا مطلوب اجتناب می کنندودر ضمن احساس رضایت خاطر می نمایند.این روانشناسان انسان را عنصری فعال می دانندکه به حل مسئله می پردازد،هوشمند است ودارای اختیارات وصاحب کنترل درونی است اما درعین حال به موقعیت های محیطی نیز حساس است واز آنه تاثیر می پذیرد
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 5628 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 216 |
مجموعه مقالات علمی شامل 10 مقاله در خصوص پدافند غیر عامل که می تواند برای پیشینه و ادبیات تحقیق مورد استفاده محققین گرامی قرار گیرد.