دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 5503 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
تکنولوژی چاپگر
وارد می شود.
چاپگر ماتریس نقطه ای
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 596 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 104 |
هال، کلارک لئونارد (1952-1884)
در سال 1930 تقریباً شهرت و اهمیت کارثورندایک در مورد آزمایش و خطا روبه کاهش نهاد و در همین زمان کلارک هال [1](1952-1844) ، دانشمند آمریکایی، با نظریة معروف خود به نام کاهش سابق [2]بر بنیاد تقویت نخستین[3] شهرت یافت.
هال مانند واتسن و اسکینر از جمله رفتارگرایان به شمار میآید. نظریة یادگیری او از ویژگهای مکانیستی[4] برخوردار است و در موضع مخالف شعور و وجدان قرار دارد. به عقیدة او رفتار پیچیده از رفتارهای ساده و به صورت گام به گام بر بنیاد شرطی شدن محرک ـ پاسخ به وجود میآید. وی بر خلاف واتسن قانونگیرایی ثورندایک را مورد توجه قرار میدهد و آن را در یادگیری با اهمیت میداند و مواردی مانند هدف و بینش را ، که در روانشناسی رفتارگرایی جای بحث آنها نیست، با دقت بررسی میکند.
نظریه کاهش سائق
کلارک لئونارد هال در آکران، یکی از شهرک های نیویورک، متولد شد. هال پژوهش های پردامنه ای در مورد آزمون استعدادها، تلقین پذیری، خواب مصنوعی و به ویژه یادگیری انجام داده است. کتابهای اساس رفتار (1951)، روانشناسی های متعارض یادگیری (1935) و اصول رفتاری (1943)، از جمله آثار او به شمار می روند.
هال از جمله رفتارگرایانی است که بنیاد رفتارها را نوعی شرطی شدن محرک- پاسخ می داند. آنچه نظریه او را نسبت به سایر رفتاگرایان متمایز کرده است، اهمیتی می باشد که برای عامل «نیاز» -در سازگاری با محیط- قائل شده است. او بر این باور بود که بقای موجود زنده به چگونگی میزان سازگاری او با محیط، بستگی دارد. یادگیری زمانی صورت می گیرد که فرد در جهت رفع نیاز، خود را به نوعی با محیط سازگار کند. در واقع یادگیری مبنایی برای بقاست. هال می گوید: «هر نوع پیشرفت در زندگی به یادگیری بستگی دارد و اگر خللی در یادگیری ایجاد شود، به نوعی تزلزل و یا اختلال در رفتار ظاهر می شود.»
هال عامل «تقویت» را وسیله ای برای ارتباط میان محرک و پاسخ و در نتیجه، ارضای نیاز می داند و آن را در هر دو جهت مثبت (به صورت پاداش) و منفی (به صورت محرومیت) موثر می شمارد. در همین زمینه نیز مسئله انگیزش در یادگیری را مطرح می کند و می گوید: «از طریق عامل تقویت –چه مثبت وچه منفی- و افزایش یا کاهش نیاز می توان انگیزش لازم برای یادگیری را به وجود آورد.» به نظر هال، یادگیری به طور مداوم به صورت تراکمی صورت می گیرد و همه نیازها، به طور پیوسته، انگیزش های لازم برای یادگیری را به وجود می آورند.
علاوه بر این، هال عقیده دارد که موجود زنده در دوره های زندگی خویش به یک محرک خاص، پاسخ های متفاوتی می دهد. تفاوت پاسخ ها به دلیل تقاوت نیازها و انگیزه هاست. فرد در هر دوره از زندگی خودمی تواند «الگوهای معینی» از پاسخ ها را شکل دهد. انسان می تواند آن نوع مهارت شناختی،د. «الگوهای معینی» از پاسخ ها را شکل می دهد. ، پاسخ های متفاوتی می دهد. دگیری را به وجود می آورند. هیجانی و حرکتی را بیاموزد که توانایی و آمادگی انجام دادن آن را داشته باشد. به علاوه هال نیز مانند پاولف تفاوتهای فردی در یادگیری مهم می داند و به عامل خستگی در یادگیری نیز توجه کرده است. به نظر او، عامل خستگی سبب بازداری از یادگیری می شود (فرخ لقا رئیس دانا، 1374).
نظام هال بر حسب اصول موضوع و اصول تبعی مشخص و مفصل ارائه شده و به شکل کلامی و ریاضی بیان گردیده است. او در آخرین ارائه نظریه خود (1952)، هجده اصل موضوع و دوازده اصل تبعی را ارائه داده است (شولتز و شولتز، 1372، ص 141).
طبق نظر هال، یک نیاز فیزیولوژیکی، از قبیل گرسنگی یا تشنگی، حالتی نامطلوب در بدن- انسان یا حیوان- به وجود می آورد و فرد بااین نیاز در حالتی از تنش قرارمیگیرد و برانگیخته می شود تا با ارضای نیاز خود، آن تنش را کاهش دهد. به عبارت دیگر هر انحراف از تعادل حیاتی یک نیاز به وجود می آورد و نیاز نیز به نوبه خود، سائق را به وجود می آورد. سائق حالتی فیزیولوژیکی است که به عنوان نیروی انگیزشی عمل می کند یا برانگیزنده عمل است. نیاز، سائقی را به وجود می آورد که در مورد محرومیت از غذا، گرسنگی خوانده می شود. سائق، موجود زنده را به جستجوی غذا برمیانگیزد. خوردن غذا باعث می گردد موجود زنده تعادل حیاتی خود را حفظ کند و این همان حالتی است که کلارک هال آن را «کاهش سائق» می خواند.
کاهش سائق یک حالت است و به آن دسته از تقویت کننده های مثبت (از قبیل غذا) مربوط می باشد که نیروی آنها احتمال یک پاسخ را در شرطی شدن عامل،افزایش می دهد. نیازها فقط در نتیجه فقدان چیزی به وجود نمی آیند؛ درد یا محرک نیرومندی که سبب انحراف از تعادل حیاتی می گردد نیز می تواند نیاز را به وجود آورد و در نتیجه، سائق به وجود می آید. (هیلگارد و دیگران، 1368، ص 347)
نظریه های سائق، از جهت منبع حالت سائق- که مردم و حیوانات را به عمل وادار می کند- تفاوت دارند. بعضی از نظریه پردازان، از جمله فروید، تصورشان این بود که حالت سائق مادرزادی و غریزی است. سایر نظریه پردازان به نقش یادگیری در ایجاد سائق تاکید دارند. این قبیل سائق های آموخته شده از تربیت یا تجربه گذشته انسان و حیوان ناشی می شوند و از این رو نیروزایی آنها در افراد مختلف با هم تفاوت دارد.
کلارک لئونارد هال
کلارک لئونارد هال (1952-1884) درجه دکتری خود را در سال 1918 از دانشگاه ویسکانسین دریافت کرد و از 1916 تا 1929 در همین دانشگاه به تدریس پرداخت. در سال 1929 به دانشگاه ییل رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند.
زندگی حرفه ای هال را می توان به سه بخش جداگانه تقسیم کرد. یکی از علاقه های اولیه او سنجش استعدادها بود. زمانی که در دانشگاه ویسکانسین به تدریس این موضوع اشتغال داشت، به جمع آوری مطالب درباره سنجش استعداد پرداخت و براساس مطالب جمع آوری شده در 1928 کتابی با عنوان سنجش استعداد انتشار داد. دومین علاقه مهم هال هیپنوتیسم بود. وی پس از یک مطالعه طولانی درباره فرایند هیپنوتیسم، کتابی نوشت به عنوان هیپنوتیسم و تلقین پذیری (b 1933). سومین علاقه او که منجر به شهرت فراوانش شد، مطالعه فرایند یادگیری بود. نخستین کتاب عمده هال درباره یادگیری، با عنوان اصول رفتار (1943)، مطالعات یادگیری را از بنیاد تغییر داد. آن اولین کوششی بود که نظریه جامع علمی را در مطالعه فرایندهای پیچیده روانشناختی به کار بست. اپینگهاوس اولین کسی بود که از آزمایش برای پژوهش درباره یادگیری استفاده کرد. اما هال اولین کسی بود که نظریه دقیق را برای مطالعه و تبیین یادگیری مورد استفاده قرارداد. نظریه هال، به نحوی که در 1943 ارائه شد، در 1952 در کتاب یک نظام رفتار گسترش یافت. او قصد داشت کتاب سومی درباره یادگیری بنویسد اما موفق به انجام این کار نشد.
هال برای کوشش های خود در سال 1945 از جامعه روانشناسی آزمایشی نشان وارن را دریافت کرد. در حکم این نشان آمده است:
تقدیم به کلارک ال.هال برای دقتش در ایجاد یک نظریه نظامدار از رفتار. این نظریه پژوهش های زیادی را ترغیب کرده و به شکلی دقیق و کمی تدوین شده است که امکان پیش بینی هایی را که قابلیت وارسی تجربی دارند، فراهم آورده است. بنابراین، نظریه او هسته های تایید یاعدم تایید نهایی را در خود دارد. یک دستاورد حقیقاً بی همتا در تاریخ روانشناسی تا به امروز.
هال اکثر ایام زندگی اش فلج بود . فلج او بر اثر بیماری فلج اطفال که در کودکی به آن مبتلا شده بود، دامن گیرش شد. در سال 1948، دچار حمله قلبی شد و چهار سال بعد درگذشت. او در آخرین کتابش (یک نظام رفتار) اظهار تاسف کرده که سومین کتابی که قصد نوشتنش را داشته هرگز نوشته نخواهدشد.
اگرچه هال احساس می کرد که نظریه اش ناکامل است،نظریه او بر سایر نظریه های یادگیری در سراسر جهان تاثیر عمیقی به جای نهاد . کنت اسپنس (1952)، یکی از دانشجویان مشهورهال، می گوید 40 درصد تمامی آزمایش های منتشرشده در مجله روانشناسی آزمایشی و مجله روانشناسی تطبیقی و فیزیولوژیکی در فاصله سالهای بین 1941 و 1950 به جنبه ای از کارهای هال اشاره کرده اند، و اگر تنها زمینه های یادگیری و انگیزش را در نظر بگیریم این رقم به 70درصد افزایش می یابد. روجا (1956) گزارش می کند که در مجله روانشناسی نابهنجار و اجتماعی در بین سالهای 1949 و 1952 ، 105 بار مراجعه به کتاب اصول رفتار هال وجود دارد. در حالی که به مشهورترین نظریه پرداز بعد از هال تنها 25 بار مراجعه شده است. در واقع، هنوز هم برای دانشجوی یادگیری امری کاملاً معمول است که هنگام مطالعه مجله های روانشناسی به مراجعات مکرر به کارهای هال برخورد نماید. با هر مقیاسی، سهم بزرگی از دانش ما از فرایند یادگیری مدیون کلارک هال است.
هال مانند اکثر نظریه پردازان یادگیری کارکرد گرا، به مقدار زیاد متاثر از نوشته های داروین بود. هدف نظریه هال تبیین رفتار انطباقی و فهم متغیرهای تاثیرگذار بر آن بود. در واقع می توان گفت هال به ایجاد نظریه ای که تبیین کند چگونه نیازهای جسمی ، محیط و رفتار برای افزایش احتمال بقای ارگانیسم با هم به کنش متقابل می پردازند، علاقه مند بود.
رویکرد هال به نظریه پردازی
هال به عنوان اولین گام در تدوین نظریه اش، به مرور پژوهش های انجام شده درباره یادگیری تا زمان خود اقدام کرد. سپس به خلاصه کردن یافته های این پژوهش ها پرداخت. سرانجام کوشید تا نتایج آزمون پذیری از آن اصول خلاصه شده به دست آورد. ما در زیر این رویکرد نظریه سازی را با تفصیل بیشتری مورد بحث قرارمیدهیم.
رویکرد هال به نظریه سازی فرضی- قیاسی (یا منطقی- قیاسی) نامیده شده است. راشوت و امسل (1999) این رویکرد را به گونه زیر توضیح داده اند:
به پیروی از الگوی علوم طبیعی، دانشمندرفتاری مجموعه ای از اصول موضوع یا اصول اولیه را تدوین می کند. بعد آنها را با استفاده از منطق دقیق، استنباط ها یا قضایا درباره پدیده های رفتاری آنها را به عنوان گزاره هایی در قیاس به کار می بندد... این اصول موضوع غالباً دربرگیرنده ماهیتهای (متغیرهای رابط) هستند که به وسیله نظریه پرداز ابداع می شوند تا تفکر او را درباره رابطه میان دستکاریهای آزمایشی و اندازه گیریهای (متغیرهای مستقل و وابسته) مربوط به پدیده های رفتاری موردنظر سازمان دهند. آن گاه نظریه را می توان از راه برگردان استنباط های حاصل از نظریه به عملیات آزمایشی ارزشیابی کرد و دید که چگونه در آزمایشگاه درست در میآید.
می توان دید که این نوع نظریه پردازی به یک نظام پویا و باز منجر می شود . فرضیه ها مرتباً تولید می شوند؛ پارهای از آنها به وسیله نتایج آزمایش ها تایید می شوند، و پاره ای مورد تایید قرارنمیگیرند. وقتی که نتایج آزمایش ها با پیش بینی ها جور در می آیند، تمامی نظریه، از جمله اصول موضوع و قضایا نیرومند می شوند. وقتی که نتایج آزمایش ها مطابق پیش بینی ها نیستند، نظریه ضعیف می شود و باید در آن تجدیدنظر به عمل آید. نظریه های شبیه به نظریه هال باید به حکم نتایج پژوهش های تجربی مرتباً مورد تجدیدنظر قرارگیرند. هال (1943) در این باره گفته است:
مشاهده تجربی همراه با گمانه زنی زیرکانه منبع اصلی اصول اولیه یا اصول موضوع یک علم هستند. این گونه فرمول بندی ها، وقتی که در ترکیبات مختلف با شرایط پیشایند مناسب در نظر گرفته شوند، استنباط ها یا قضایا را به دست می دهند که بعضی از آنها ممکن است با نتایج تجربی مربوط به شرایط مورد نظر توافق داشته و بعضی دیگر نداشته باشند. پیشنهادهای اولیه ای که قیاس های منطقی را فراهم می آورند و به طور مکرر با بازده تجربی مشاهده شده توافق دارند حفظ می شوند. در حالی که آنهایی که توافق ندارند رد می شوند یا مورد تجدید نظر قرارمیگیرند. همچنان که پالایش این فرایند کوشش و خطا ادامه می یابد، به تدریج یک رشته محدود از اصول اولیه ظاهر می شوند،که تلویحات مشترک آنها تدریجاً با احتمال بیشتری با مشاهدات مربوط مطابق است. قیاس های حاصل از این اصول موضوع باقیمانده هرچند هرگز به طور مطلق نمی توان به آنها اعتماد کرد، با گذشت زمان بسیار قابل اعتماد می شوند. درواقع موقعیت فعلی اصول اولیه در علوم فیزیکی عمده همین است.
هر نظریه علمی صرفاً ابزاری است که به پژوهشگر در ترکیب کردن واقعیتها و دانستن اینکه در کجا به دنبال اطلاعات تازه بگردد، کمک می کند. ارزش نهایی یک نظریه با میزان همخوانی اش با واقعیتهای مشاهده شده یا با نتایج آزمایش ها، تعیین می شود. در علم، مرجع نهایی جهان تجربی است. هرچند که نظریه ای مانند نظریه هال می تواند بسیار انتزاعی باشد،هنوز باید درباره رویدادهای قابل مشاهده بیاناتی به دست دهد. صرفنظر از اینکه یک نظریه چه اندازه مفصل و انتزاعی است، باید سرانجام بیاناتی ارائه دهد که به طور تجربی قابل بررسی باشند؛ نظریه هال دقیقاًهمین کار را می کند.
مفاهیم نظری عمده
نظریه هال، مانند هندسه اقلیدسی، دارای یک ساختار منطقی از اصول موضوع و قضایاست. اصول موضوع بیانات کلی درباره رفتار هستند که نمی توان مستقیماً آنها را وارسی نمود،اما قضایایی که به طور منطقی از اصول موضوع ناشی می شوند قابل آزمون کردن هستند. ما ابتدا شانزده اصل موضوع مهم هال را آن گونه که در سال 1943 ارائه شدند،مورد بحث قرارمی دهیم و بعد به تغییرات عمده ای که او در 1952 در نظریه اش انجام داد، می پردازیم.
اصل موضوع 1: حس کردن محیط بیرونی و رد محرک
تحریک بیرونی، یک تکانه عصبی آوران (حسی) و راه اندازی می کند که پس از قطع تحریک محیطی تا لحظاتی ادامه می یابد. بنابراین،هال وجود یک رد محرک را فرض کرد که به مدت چند ثانیه پس از قطع رویداد محرک ادامه می یابد. از آن جا که این تکانه عصبی آوران با یک پاسخ تداعی می شود، هال فرمول سنتی S-R را به S-s-R تبدیل کرد. در این فرمول s رد محرک است. برای هال،تداعی مورد نظر بین R,s صورت می گیرد. رد محرک سرانجام منجر به یک واکنش عصبی وابران (حرکتی) (r) می شود که به پاسخ آشکار می انجامد. بنابراین، ما با فرمول S-s-r-R سروکار پیدا می کنیم، که در آن s تحریک بیرونی، s رد محرک، r شلیک نورون های حرکتی و R پاسخ آشکار هستند.
اصل موضوع 2: کنش متقابل تکانه های حسی
این اصل موضوع پیچیدگی تحریک و لذا دشواری پیش بینی رفتار را نشان می دهد. رفتار به ندرت حاصل تنها یک محرک است. بلکه تابع محرک های زیادی است که در هر لحظه معین برارگانیسم تاثیر می گذارند. این محرک های فراوان و ردهای آنها با یکدیگر کنش متقابل می کنند و ترکیب آنها رفتار را تعیین می کند. ما اکنون می توانیم فرمول S-R را به شکل زیر توضیح دهیم:
در این شکل تاثیرات مشترک پنج محرکی را که همزمان بر ارگانیسم اثر می گذارند، نشان می دهد.
اصل موضوع 3: رفتار ناآموخته
هال باور داشت که ارگانیسم با سلسله مراتبی از پاسخ ها متولد می شود که هنگام ایجاد یک نیاز فعال می گردند. برای مثال، اگر یک شیء خارجی وارد چشم بشود، پلک های چشم به سرعت به هم می خورند و آب چشم به مقدار زیاد ترشح می نماید؛ و این اعمال به طور خودکار انجام می گیرند. اگر دما از مقدار طبیعی مورد نیاز بدن بیشتر یا کمتر باشد،ارگانیسم ممکن است عرق کند یا بلرزد . به همین منوال،تجربه درد، گرسنگی، یا تشنگی به الگوهای پاسخی معین خواهند انجامید که با احتمال زیاد در کاهش آثار این شرایط موثرند.
اصطلاح سلسله مراتب در اشاره به این پاسخ ها به کار رفته است، زیرا در هر زمان بیش از یک پاسخ ممکن است ظاهر شود. اگر الگوی پاسخی فطری اول نتواند نیاز را برطرف کند، الگوی بعدی رخ خواهدداد. اگر الگوی پاسخی دوم هم نتواند نیاز را برطرف کند، باز پاسخ دیگری داده خواهدشد، و الی آخر. اگر هیچ یک از الگوهای پاسخی فطری در کاهش نیاز موثر نیفتد، آن گاه ارگانیسم ناچار خواهدبود یک الگوی پاسخی تازه را یاد بگیرد. بنابراین، طبق نظر هال، یادگیری تنها زمانی لازم است که مکانیسم های عصبی ذاتی و پاسخ های وابسته به آنها نتوانند نیاز ارگانیسم را کاهش دهند. به طور کلی،مادام که پاسخ های ذاتی یا پاسخ های قبلاً یاد گرفته شده در ارضای نیازها موثر باشند،دلیلی برای یادگیری پاسخ های تازه وجود ندارد.
اصل موضوع 4: مجاروت و کاهش سائق به عنوان شرایط لازم برای یادگیری
این اصل موضوع می گوید اگر محرکی به پاسخی منتهی شود، و اگر پاسخ ارضای یک نیاز زیست شناختی را نتیجه بدهد، آن گاه تداعی بین محرک و پاسخ نیرومند می گردد. هرچه بیشتر محرک و پاسخی که به ارضای نیاز می انجامد، همراه شوند،رابطه بین محرک و پاسخ نیرومندتر می شود. در اینجا هال با قانون اثر تجدیدنظر شده ثرندایک اتفاق نظر کامل دارد، اما هال درباره ”وضع خشنود کننده“ دقیق تر عمل کرده است. بنا به عقیده هال، تقویت نخستین باید به ارضای نیاز، یا به قول او کاهش سائق منجر گردد.
اصل موضوع 4 همچنین تقویت کننده ثانوی را به عنوان ”محرکی که به طور نزدیک و پایدار با کاهش نیاز همراه بوده است“ (هال، 1943، ص 178) تعریف می کند. تقویت ثانوی یک پاسخ نیز نیرومندی تداعی بین آن پاسخ و محرکی را که با آن مجاور بوده است افزایش می دهد. به طور خلاصه می توان گفت که اگر یک محرک با پاسخی دنبال شود که آن نیز با تقویت دنبال گردد ( چه نخستین چه ثانوی)، تداعی بین آن محرک و آن پاسخ نیرومند می شود. همچنین می توان گفت که ”عادت“ دادن آن پاسخ به آن محرک نیرومندتر می شود. اصطلاح نیرومندی عادت (sHR) هال در زیر توضیح داده می شود.
اگرچه هال مانند ثرندایک و اسکینر، به مقدار زیاد یک نظریه پرداز پیرو تقویت بود،درباره تعریف تقویت دقیق تر عمل کرد. اسکینر به طور خلاصه می گفت تقویت کننده هرچیزی است که نرخ پاسخ را افزایش می دهد و ثرندایک با اصطلاح مبهم وضع ”خشنودکننده“ یا ”آزارنده“ سخن می گفت. برای هال،تقویت کاهش سائق است و تقویت کننده ها محرک هایی هستند که می توانند سائق را کاهش دهند.
نیرومندی عادت نیرومندی عادت یکی از مهمترین مفاهیم نظریه هال است و همان طور که در بالا گفته شد، به نیرومندی تداعی بین محرک و پاسخ اشاره می کند. با افزایش تعداد همایندی های تقویت شده یک محرک و یک پاسخ، نیرومندی عادت تداعی بین آنها نیز افزایش می یابد. فرمول ریاضی وصف کننده رابطه بین sHR و تعداد همایندی های تقویت شده بین R,Sبه نحو زیر است:
sHR=1-10-0/0305N
N تعداد همایندی های تقویت شده بین R,S است. این فرمول یک منحنی یادگیری دارای شتاب منفی ایجاد می کند که معنی آن این است که همایندی های تقویت شده اولیه بیشتر از همایندهی های بعدی بر یادگیری تاثیر دارند. در واقع با پیشرفت یادگیری، لحظه ای فرا می رسد که همایندی های تقویت شده اضافی هیچ تاثیری بر یادگیری ندارد. شکل 1-6 نشان می دهد که تقویت های اولیه بیشتر از تقویت های بعدی بریادگیری تاثیر دارند.
اصل موضوع 5: تعمیم محرک
هال دراین اصل موضوع می گوید توانایی یک محرک (به غیر از محرکی که در جریان شرطی شدن مورد استفاده قرارگرفته است) در فراخوانی یک پاسخ شرطی به وسیله شباهت آن با محرک به کار رفته در جریان شرطی شدن تعیین می گردد. بنابراین sHR از یک محرک به محرک دیگر تعمیم می یابد و میزان این تعمیم به شباهت بین دو محرک وابسته است. این اصل موضوع همچنین نشان می دهد که تجربه قبلی بر یادگیری جاری اثر می گذارد، یعنی یادگیری انجام شده در موقعیتهای مشابه به موقعیت یادگیری تازه تعمیم می یابد. هال این مطلب را نیرومندی عادت تعمیم یافته نام نهاد که با sHR نشان داده می شود. این اصل موضوع اصولاً نظریه عناصر همانند ثرندایک را توصیف می کند.
اصل موضوع 6: محرک های وابسته به سائق
کمبودهای زیست شناختی در ارگانیسم تولید حالت سائق (D) می کنند وهر سائق دارای محرک های خاص وابسته به آن است. دردهای گرسنگی که وابسته به سائق گرسنگی هستند و خشک شدن دهان ، لب ها، و گلو که با سائق تشنگی همراه اند، مثال هایی از این گونه محرک ها هستند. وجود محرک های خاص سائق، این امکان را فراهم می آورد که به حیوان آموزش دهیم تا تحت یک سائق به گونه ای رفتار کند و تحت سائق دیگر به گونه ای دیگر برای مثال می توان به حیوان آموزش داد تا در یک ماز T شکل، هنگامی که گرسنه است به راست بچرخد و زمانی که تشنه است به چپ بچرخد. مفهوم محرک های سائق مفهوم اساسی در نظریه تجدیدنظر شده 1952 هال بوده است.
اصل موضوع 7: توان واکنش به عنوان تابعی از سائق و نیرومندی عادت
احتمال انجام یک پاسخ آموخته شده درهر زمان معین را توان واکنش می نامند و آن را با (sER)نشان می دهند، توان واکنش تابعی است از نیرومندی عادت (sHR) و سائق (D) . برای اینکه یک پاسخ آموخته شده ظاهر گردد، نیرومندی عادی sHR باید به وسیله سائق (D) فعال شود. سائق رفتار را هدایت نمی کند بلکه صرفاً رفتار را برمیانگیزاند وبه آن شدت می دهد. بدون سائق، حیوان پاسخ آموخته شده را بروز نمی دهد، حتی اگر همایندی های تقویت شده زیادی بین محرک و پاسخ رخ داده باشند. پس اگر حیوان یاد گرفته است که اهرم را در درون جعبه اسکنر فشار دهد تا غذا دریافت کند، صرفنظر از اینکه این رفتار را چقدر خوب آموخته است،تنها زمانی آن را فشار خواهدداد که گرسنه باشد. اجزاء مهم نظریه هال را که تاکنون مورد بحث قراردادیم می توان در فرمول زیر با هم ترکیب کرد:
توان واکنش = sER = sHR× D
بنابراین، توان واکنش تابعی از میزان تقویت داده شده به پاسخ در موقعیت مورد نظر و میزان سائق موجود است. با نگاه به فرمول بالا، می توان دید که اگر مقدار sHR یا D صفر باشد، مقدار sER نیز الزاماً صفر خواهدبود. چنان که در اصول موضوع 13 و 15 خواهیم دید، sHR علاوه بر احتمال پاسخ، به عوامل دیگری چون مقاومت در برابر خاموشی، نهفتگی، و مقدار پاسخ نیز وابسته است.
اصل موضوع 8: پاسخ دادن منجر به خستگی می شود که برخلاف پاسخ شرطی عمل می کند.
پاسخ دهی کار می طلبد، و کار خستگی می آورد. خستگی عاقبت پاسخ دهی را بازداری می کند. بازداری واکنشی (IR) براثر خستگی حاصل از فعالیت ماهیچه ای به وجود می آید و به مقدار کار مورد نیاز در انجام تکلیف وابسته است. از آن جا که این نوع بازداری به خستگی وابسته است، وقتی که ارگانیسم از کار دست می کشد، بازداری به طور خودبه خودی از بین می رود . این مفهوم برای تبیین بازگشت خود به خودی پاسخ شرطی بعد از خاموشی به کار رفته است. یعنی ارگانیسم ممکن است به علت بالارفتن مقدار IR پاسخ دادنش را متوقف کند. پس از استراحت IR ناپدید می شود و ارگانیسم دوباره شروع به پاسخ دادن می کند. برای هال،خاموشی هم به علت تقویت نشدن و هم بر اثر بارداری واکنشی به وجود می آید.
بازداری واکنشی همچنین در تبیین اثر یادگیری افزایی که به بهبود عملکرد پس از قطع تمرین گفته می شود، به کار رفته است. برای مثال، اگر به آزمودنی ها آموزش داده شود که یک دایره چرخان را با یک میله دنبال کنند، عملکرد آنان به تدریج افزایش خواهد یافت تا به یک سطح مجانب (حداکثر) برسد. اگر پس از رسیدن به این سطح حداکثر به آزمودنی ها چند دقیقه استراحت داده شود، عملکرد آنان از این سطح هم تجاوز خواهدکرد. به این پدیده اثر یادگیری افزایی می گویند و آن را این گونه تبیین می کنند که بازداری واکنشی در طول آموزش ایجاد می شود و برخلاف عملکرد دنبال کردن دایره چرخان عمل می کند. پس از استراحت، بازداری واکنشی از بین می رود و عملکرد دوباره افزایش می یابد. شکل 2-6 مثالی از اثر یادگیری افزایی را نشان می دهد.
شواهد بیشتر مؤید بازداری واکنشی نظریه هال IR از پژوهش های انجام شده درباره تمرین بی وقفه و تمرین فاصله دار به دست آمده اند. مرتباً معلوم گشته است که وقتی تمرین های یادگیری از هم فاصله داشته باشند (تمرین فاصله دار) از زمانی که تمرین ها نزدیک به هم انجام می گیرند (تمرین بی وقفه) عملکرد بهتر است. برای مثال، در تکلیف دنبال کردن دایره چرخان، آزمودنی هایی که بین تمرین ها به استراحت می پردازند از آزمودنی هایی که تمرین ها را پشت سر هم انجام می دهند به سطح مجانب بالاتری از عملکرد می رسند. شکل 2-6 تفاوت در عملکرد را در شرایط تمرین بی وقفه و تمرین فاصله دار نشان می دهد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 4010 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 198 |
فصل اول
- پیش گفتار
- مقدمه
- بیان مسئله
- ضرورت واهمیت موضوع
- تعیین موضوع
- اهداف تحقیق
- سوالات مورد پژوهش
- فرضیه ها
- تعاریف عملیاتی واژه ها
- پیشینه تحقیق
- موانع ومحدودیت ها
پیشگفتار:
مدیریت از ارکان هر سازمان و جامعه است. مدیریت آموزشی و به تبع آن مدیریت مدرسه در بین سایر مدیریت ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است. اگر معتقد باشیم تمام سازمان ها و موسسه های دولتی و غیر دولتی از بروندادهای آموزش و پرورش بهره می گیرند و آموزش و پرورش تأمین کننده نیروهای انسانی آنها است و اگر بپذیریم که آموزش و پرورش یکی از عوامل اصلی در پرورش ابعاد مختلف وجودی انسان است و اگر ایمان داشته باشیم که آموزش و پرورش هر جامعه در رأس همه مسائل آن است مدیریت آموزشی نیز با همان منطق جایگاه مهمی در توسعه و بهسازی جامعه دارد. اگر مدیران آموزشی یک جامعه دارای دانش و مهارت های کافی باشند بدون تردید نظام آموزش و پرورش نیز از اثر بخشی و اعتبار والایی برخوردار خواهد بود.
امروز آموزش و پرورش به مدیرانی که تنها وظیفه آنها ثبت نام، محول کردن کلاس های درس به معلمان، حفظ پرونده های تحصیلی، فراهم کردن لوازم و وسایل محیط آموزشی و یا توسعه و نگهداری ساختمان مدرسه باشد احتیاج ندارد،- گر چه انجام این امور در محدوده مدیریت مدرسه لازم است ولی از دیدگاه مدیریت آموزشی صد در صد واجب نیست. – بلکه به مدیران اثر بخش نیاز دارد. مدیرانی که در همه جا حضور فعال داشته باشند، حلال مشکلات باشند و به زیر دستان خود مشکل گشایی را یاد دهند، بطور دقیق بدانند هر یک از کارمندانشان چه توانایی ها، استعداد ها و تا چه اندازه به کار علاقه دارند. مدیرانی که بتوانند روابط خود را با زیر دستان تنظیم نمایند و از مهارت های انسانی بهره کافی ببرند.
آشنایی مدیران با دانش روابط انسانی و کاربرد آن در موقعیت های آموزشی که مهارت انسانی نامیده می شود، برای مدیران اثر بخش امری لازم و ضروری است. «گریفیت» در این باره می گوید: « بیشترین ارزش مهارت انسانی به مدیران مدارس تعلق دارد زیرا شغل شان ایجاب می کند که با افراد، ارتباط های رودررو داشته باشند.» (بخشی، خداداد، مترجم، 1374، ص 20). متاسفانه علی رغم اهمیت مهارت های انسانی در مدیریت مدارس، تحقیقات زیادی نشان داده است که مدیران مدارس توانایی برقراری ارتباط انسانی با دانش آموزان و معلمان ندارند.
علاقه بند (1364) در تحقیقات خود درباره مسائل و مشکلات مدیران مدارس نشان داد مدیران نسبت به وظایف حیطه نظارت خود شناخت کافی ندارند و از برقراری ارتباطات انسانی با دانش آموزان و معلمان و اولیا ناتوان هستند. (علاقه بند، علی، 1364، ص 355).
با توجه به مطالعات انجام شده چنین برمی آید که متاسفانه غالباً به مهارتهای انسانی اهمیت چندانی داده نمی شود .بنابراین شایسته است که مدیران مدارس بیش از پیش با این مهارتها آشنایی پیداکنند تا بتواند به وسیله آنها برمسائل ومشکلات انسانی غلبه یابند نه اینکه بازهم از همان شیوه های سنتی گذشته پیروی نمایند .
مقدمه:
مهمترین استراتژی هر سازمان و یا هر جامعه منابع انسانی است. جوامعی در بلند مدت قرین موفقیت خواهند شد که بتوانند منابع انسانی خود را بطور صحیح پرورش دهند. نیروی انسانی در سازمانهای اجتماعی مهمترین منبع سازمانی به شمار میرود. مدیریت و رهبری از ارکان سازمان و جامعه است. مدیریت آموزشی در بین سایر انواع مدیریتها از جایگاه ویژهای برخوردار است. اگر آموزش و پرورش هر جامعه در راس همه مسائل جامعه باشد مدیریت آموزشی نیز با همان منطق جایگاه مهمی در بهسازی و توسعه جامعه دارد. (کیمبل وایلز.طوسی مترجم، 1370)
ارتباطات میان فردی، همچون اشکال دیگر رفتار انسانها، میتواند در دو حد غایی بسیار اثربخش و بسیار غیراثر بخش مطرح شود. به احتمال بسیار فراوان، هیچ رفتار متقابل انسانی نمیتواند کاملاً موفقیتآمیز یا کاملاً شکست خورده و ناکام باشد. میتواند بهتر شود و در مقابل،احتمال بدتر شدن آن نیز میرود. به عبارت دیگر مفهوم نسبیت در رفتارهای انسانی و بالمآل در ارتباطات میان اشخاص کاملاً حکم فرماست.در کل میتوان گفت، اثر بخشی ارتباطات میان فردی شامل دو بُعد است اول بعد عمل[1] گرایانه که در اینجا اثربخشی ارتباطات متوجه دستاورد و موفقیت رسیدن به اهداف و خواستههای ارتباط گیرنده یا فرستنده پیام است.بُعد دوم خشنودی شخص[2] است که در این مورد اثربخشی کنش ارتباطی به لذت و شخصی که از آن برای دست اندرکاران ارتباط حاصل میشود مرتبط میشود. باید در نظر داشت با توجه به این تقسیمبندی نباید تصور شود که این ابعاد همواره از یکدیگر منفک بوده و هر کدام جداگانه عمل میکنند. اغلب خشنودی یک نفر از کنش ارتباطی موکول به این است که چقدر به اهداف خود رسیده و به چه میزان از آن فاصله دارد. از سوی دیگر میتوان گفت بسیاری از مواقع رسیدن به اهداف و احساس موفقیت، مبتنی بر سطحی از رضایت است که کنش متقابل[3] حاصل شده است. شاید یکی از دشوارترین جنبههای کیفی ارتباطات توانایی به کارگیری همدلی در یک رابطه متقابل است به این معنی که آغازگر فراگرد ارتباطی توانایی درست ارائه همدلی به دیگری را داشته باشد.
همدلی یعنی احساس کسی را درک کردن به گفته بک رچ([4]Balk rach) همدلی یعنی: توانایی یک فرد است که به گونهای تجربی دریابد که فرد دیگری چه تجربهای در یک لحظه موعود و در یک چارچوب مشخص و با توجه به نظر خویشتن دارد.
اگر ما توانایی همدلی با دیگران را بیابیم بیشک در وضعیتی خواهیم بود که آنان را درک کنیم. درک توام با همدلی انسان را قادر میسازد که خود را با شرایط ارتباطی کاملاً وفق دهد و بداند که چه باید بگوید، چگونه باید بگوید و چه زمانی بگوید، چه زمانی ساکت باشد. به هنگام همدلی نیازی به عرضة و ارائه احساس بیگانه نیست مثلاً لزومی ندارد که شادمانی فرد مقابل را عیناً از خود بروز دهیم و یا غم او را آن گونه که هست از خویشتن نشان دهیم آنچه باید به فرد مقابل انتقال دهیم و در فراگرد ارتباطی ما تاثیر فراوان دارد این است که به او بفهمانیم احساس او را درک میکنیم و برای آن ارزش و احترام قائلیم. یک رابطه میان فردی و قابل اتکاء باید در یک فضای حمایتگرانه شکل بگیرد زیرا یک ارتباط میان فردی باز و همدلانه نمیتواند در یک فضای توام با هراس و تهدید دوام یابد و به زودی به دشواری و گستگی کشیده میشود. یک ارتباط میان فردی موثر زمانی رخ میدهد که از مثبتگرایی نسبی بهرهمند باشد که این مثبت گرایی در یک ارتباط میان فردی به سه جنبه تکیه دارد. اول، ارتباط میان فردی زمانی به درستی شکل میگیرد و پرورش مییابد که احترام مثبت و معینی برای خویشتن در نظر داشته باشیم دوم اینکه ارتباطات میان فردی زمانی شکل میگیرد و به بالندگی نزدیک میشود که احساس خوشایند خود را نسبت به فرد مقابل منتقل کنیم به عبارت دیگر فقط کافی نیست که ما نسبت به کسی احساس خوشایندی داشته باشیم بلکه باید این احساس را به دیگران منتقل کنیم. سوم اینکه یک احساس مثبت و خوشایند در مورد وضعیت عمومی حاکم بر ارتباطات، برای تعامل،یا میان کنش اثربخش بین دو یا چند نفر مهم و حیاتی است. باید در ارتباطات میان فردی ریاست یا خط مشی خاصی وجود داشته باشد که از طریق آن به شناسایی ویژگیهای فردی طرفین ارتباط دست یافت نکتهای که حائز اهمیت است این است که طرفین ارتباط در نظر داشته باشند که هر دو انسان هستند و موجوداتی گرانبها و هر یک دارای خصیصهای هستند که به نوبة خود میتواند برای دیگران بسیار ارزشمند باشد.( فرهنگی ، 1382، ص 120-117)
بیان مسئله
در آموزش و پرورش نقش مدیر بسیار حساس، مهم و چشمگیر است و سنگینی کلیه مسئولیتها و به حرکت درآوردن چرخش مدرسه را به نحو احسن بر عهده دارد. یکی از وظایف مهم مدیریت توسعه و گسترش روابط حسنه بین خود و کارکنان میباشد که منجر به کارآیی و پویایی سازمان و رضامندی اعضا میشود. نقش اساسی یک مدیر تقویت و تحکیم شخصیت انسانها و حمایت و همکاری و ایجاد انگیزش در افراد است. مدیر باید به طریقی منطقی به برقراری روابطی صحیح با توجه به شخصیت و نقش هر فرد اقدام کند و با کوشش در از بین بردن موانع احترام و توجه به معلمان و تشریک مساعی با آنان سبب آرامش خاطر معلمان گردد. حرمت و شان انسان باید در محیط کار احیاء و حفظ شود نه این که انسانها به مثابه ابزاری در خدمت تولید و بهرهوری بیشتر قرار گیرند.
امروزه بهبود کیفیت در زمینه هایی مثل صنعت وتولید ، بهداشت و آموزش وپرورش یک ضرورت محسوب می شود .درقلمرو آموزش وپرورش به دلایلی نظیر کاهش روز افزون بودجه ها ، پائین بودن سطح دانش ومهارت دانش آموختگان وپافشاری مردم ودولتها برای بازسازی یا بهسازی نظام های آموزشی توجه به کیفیت اهمیت پیداکرده است .
کیفیت در آموزش بهره وری از قابلیت ها واستعدادهای دانش آموختگان وبالابردن سطح دانش وآگاهی آنها باتوجه به استاندارهای جهانی .
مدیریت منابع انسانی ایجاد پرورش وحفظ سرمایه های انسانی برای دستیابی به اهداف است وچون مدیران یک سازمان با تلاشهای سایر افراد به هدف خویش می رسند باید از دانش مدیریت منابع انسانی شناخت کافی داشته باشند .
به طورکلی مدیران باید به ارزش شخصیت هر فرد در مدرسه احترام گذاشته و ضمن رعایت قوانین و مقررات و امور رسمی مدارس ،زمینههای رشد و شکوفایی و رضایتمندی معلمان و دانشآموزان را فراهم کند. این تحقیق به دنبال این است که بداند شاخصهای مدیریتی در منابع انسانی در محیط آموزشی بر کیفیت کار دبیران تاثیرگذار است و همچنین بداند آیا رفتار مدیران در برخورد با دبیران در آموزش و پیشرفت دانشآموزان تاثیرگذار میباشد.
یافتههای این پژوهش میتواند در کار آموزشی و بالا بردن کیفیت آن موثر باشد.
ضرورت و اهمیت موضوع:
پرداختن به حوزههای حساس علوم انسانی و اجتماعی نیاز اصلی جامعه بشری حال حاضر میباشد که انتخاب موضوع و انجام پژوهش را طلب میکند. ضعفهای فردی و اجتماعی در ایجاد ارتباط، فقدان مهارت شناخت از یکدیگر، داشتن گیرندهها و فرستندههای انسانی ناکارآمد.
تفاوت دنیای امروز با گذشته در این است که امروز پیشرفت فناوری به قدری سریع است که دگرگونیهای اجتماعی به پای آن نمیرسد و نتیجه بیامان پیشرفت فناوری این است که انسان امروز به طور بیسابقهای در جستجوی معناست در حسرت معاشرت،عطش معنویت دارد. عاشق روابط عمیق انسانی است. به طور کل دانش روابط انسانی روی موضوعاتی همچون روحیه، رهبر، انگیزش، ارتباطات، تصمیمگیری مشارکتی، سازمانهای غیررسمی، نیازها، پویایی گروهی و مدیریت دموکراتیک و بالاخره رفتار سازمانی تکیه و توجه دارد.
مدارس محیط های انسانی هستند که بیش از هر سازمان دیگری با انسانها سروکار دارند .توجه به انسانها وتحقق یکی از اهداف آموزش وپرورش که همانا روابط انسانی مطلوب دربین افراد می باشد ، مدیرانی می طلبد که از مهارتهای انسانی برخوردار باشند هر چند مهارتهای دیگر از جمله مهارتهای فنی ومهارت ادارکی برای مدیران لازم است ولی آنچه درتمام سطوح مدیریتی اهمیت دارد مهارتهای انسانی می باشد .
کارائی واثر بخشی مدیریتی به ویژه درصنایع فرهنگی درگرو بهره مندی از مهارتهای ارتباطی است ویک مدیر باید از فنون مدیریت منابع انسانی استفاده کند وفقط به این اکتفانشود که آنها رابلد است .
اهداف تحقیق:
روابط انسانی و تعلیم و تربیت دو مقوله جدانشدنی هستند و هدف آنها رساندن انسانها به تعالی است و هدف این پژوهش نشان دادن ارزش و اهمیت روابط انسانی مدیران با دبیران در محیطهای آموزشی و تاثیر آن بر کارکرد دبیران میباشد و تاثیر این تعامل بر کیفیت آموزش در کشور میباشد.
مدیران آموزشی مسئولیت سنگینی نسبت به برقراری روابط انسانی سالم و مثبت دارند آنها ضمن آن که بایستی از سلامت فکر و بهداشت روانی بهرهمند باشند در عین حال باید بکوشند که موجبات رضایت شغلی معلمان در نتیجه افزایش کارآیی آنان را فراهم سازند.
طرح سوالات مورد پژوهش:
1- آیا رفتار مدیران با دبیران در امور تدریس تاثیر دارد؟
2- آیا رفتار خوب و مناسب مدیر بر اساس شاخصهای مدیریت انسانی باعث بالا رفتن رندمان کاری دبیران میشود؟
3- آیا رفتار ناشایسته و به دور از شاخصهای مدیریت انسانی باعث دلسردی دبیران از کار میشود؟
4- آیا بهره مندی مدیریت از مهارتهای ارتباط انسانی در بهره وری وکارایی مدیریتی او موثراست
فرضیهها:
فرضیه های اصلی :
1-بین شاخص های مدیریت منابع انسانی و کیفیت آموزشی رابطه وجود دارد
2- به نظر می رسد شاخص های مدیریت منابع انسانی در آموزش و پرورش منطقه 15 در حد مطلوب رعایت نمی شود
فرضیه های فرعی :
1- بین تحصیلات و اعتقاد به تاثیر شاخص های مدیریت منابع انسانی بر کیفیت آموزشی رابطه وجود دارد
2- بین جنسیت و اعتقاد به رعایت شاخص های مدیریت منابع انسانی و کیفیت آموزشی رابطه وجود دارد
3- بین سابقه خدمت در اعتقاد به رعایت شاخص های مدیریت منابع انسانی و کیفیت آموزشی رابطه وجود دارد.
روش تحقیق :
روش تحقیق دراین پژوهش در دو سطح کتابخانه ای ومیدانی انجام شده است .
تعاریف عملیاتی واژهها:
ارتباط: واژهارتباط(communi cution) از ریشه لاتین(communis) به معنای اشتراک گرفته شده است این کلمه در زبان فارسی به صورت مصدر عربی باب افتعال به کار میرود که در لغت به معنای پیوند دادن و ربط دادن و به صورت اسم مصدر به معنای بستگی، پیوند، پیوستگی و رابطه کاربرد دارد. پژوهشگران ارتباطات میان واژه ارتباط به معنای مفرد[5] و واژه ارتباطات به معنای جمع[6]تفاوت قائلاند.
ارتباط عبارت است از فن انتقال اطلاعات و افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر است به طور کلی، هر فرد برای ایجاد ارتباط با دیگران و انتقال پیامهای خود به آنها از وسایل گوناگون استفاده میکند. ارتباط، در واقع هماهنگ شدن فرستنده و گیرنده در رابطه با یک پیام ویژه است.(ویلبرشرام) ارتباط را به مفهوم کنش متقابل اجتماعی بر اساس پیام است.(جرج جرنیر)
کلمه ارتباطات به صورت جمع، در علوم ارتباطات به معنای مطالعه پیرامون ابزار و لوازم فنی این پدیده به کار میرود حال آنکه معنای، این واژه به صورت مفرد بیانگر فرآیندی است که در آن، پیام از پیام دهنده به پیام گیرنده منتقل میشود و به عبارت دیگر به گردش پیام بین فرستنده و گیرنده پیام مربوط میشود. ارتباطات میان دو انسان، نوعی رفتار اجتماعی است که از مفهوم فاعلیت یک قطب تا فهم و احساس و رفتار قطب دیگر گسترده است. ارتباطات نوع خاصی از رفتار اجتماعی یا رفتار متقابل است که طی آن مفهوم مورد نظر مستقیماً به کمک علامات مختص موضوع به گیرنده منتقل میشود.
مدیریت آموزشی(educational administration)
مدیریت یا رهبری آموزشی عبارت از یاری و مدد به بهبود کار آموزشی و هر عملی که بتواند معلم را یک قدم پیشتر ببرد وظیفه رهبر یا مدیر آموزشی عبارت از فراهم ساختن تسهیلاتی است که افراد بتوانند با هم به مشورت بپردازند و از تجارب یکدیگر بهره برند.(کیمبل وایلز)
مدیریت آموزشی یعنی مهارت در رهبری
مدیریت آموزشی یعنی مهارت در استفاده از روابط انسانی.
مدیریت آموزشی یعنی مهارت در برقراری روابط گروهی.
ایجاد محیط مناسب و مطلوب در مدرسه به رفتار و نظریات مدیر مدرسه در باب زندگی معلمان در خارج از مدرسه بستگی کامل دارد حقیقت امر این است که مدیریت آموزشی باید مفهومی وسیعتر از یاری کردن به معلم در امور کلاسی داشته باشد. مدیریت آموزشی نباید غافل از اهمیت یاری به معلمان در حل مسائل و مشکلات خصوصی آنان باشد و از وظایف مدیر است برای رفع مشکلات عاطفی معلمان که در زندگی خصوصیشان ایجاد شده توجه کند و همچنین برای رفع مشکلات مالی آنها مساعدتهای لازم را بنماید. زیرا قدر مسلم این است که هر چه به معلمان گفته شود که مسائل و مشکلات شخصی آنها ارتباطی به کار مدرسهشان نباید داشته باشد. معلم در موقع ورود به مدرسه نمیتواند از مسائل شخصی مربوط به خود فارغ گردد مدیر میتواند از طریق حل مسائل و مشکلات معلمان، محیطی مطلوب و مناسب برای رشد و نمو دانشآموزان مدرسه فراهم آورد.) طوسی ، محمد علی ، مترجم ، 1370 ص 22-20)
ارتباط موثر:
ارتباط موثر یکی از رمزهای موفقیت انسان است. هر کسی بتواند با دیگران، اشیاء اطراف و حتی لحظههای زندگی خود ارتباط بهتر و موثری برقرار کند احساس موفقیت بیشتری خواهد داشت. برای دستیابی به یک ارتباط خوب و موثر کلامی و غیرکلامی علاوه بر داشتن باورهای مناسب، لازم است روشها و مهارتهای ارتباط برقرار کردن با دیگران را نیز فرا گرفت. ما با توجه به دید و نگرش خود میتوانیم به دو گونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم. اگر به نکات مثبت طرف مقابل توجه کنیم از آن مهر، داشتن باورهای مناسب لازم است روشهای و مهارت های ارتباط برقرار کردن با دیگران را نیز فراگرفت. ما با توجه به دید و نگرش خود می توانیم به دو گونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم اگر به نکات مثبت طرف مقابل توجه کنیم از آن مهر محبت و صمیمیت و اگر روی نکات منفی او تمرکز کنیم از آن قهر دوری و نفرت بوجود خواهد آمد.
ارتباط موثر رابطه ای است کلامی و غیر کلامی بین دو یا چند نفرکه در طی آن افراد می توانند عقاید خواسته ها نیازها و هیجانات خود را بیان نموده و نوعی احساس رضایت دست یابند و اثراتی که در برقراری ارتباط موثر با دیگران برای انسان حاصل می شودعبارت است از تقویت اعتماد به نفس درک متقابل رضایت خاطر احساس سود مندی تقویت رشد اجتماعی روحی روانی و عاطفی تامین بخشی از نیازهای اساسی انسان انتقال صریح پیام به دیگران .( حسن زارعیان ، 1384، ص 4-1)
ارتباطات میان فردی :
نیازهای بشری انسانها را بر می انگیزد که از راه پیوستن به سازمانهای رسمی و غیر رسمی و همزیستی و سازگاری خویش را در جهت به کارگیری و هماهنگ سازی کلیه نیروها و امکانات خود با رعایت اصول تعاون و همکاری معاضدت حاصل نمایند و از آن طریق به ارضاء نیازهای فردی و گروهی خود بپردازند. ارتباطات میان فردی یک تعامل گزینشی نظامند منحصر به فرد و رو به پیشرفت است که سازنده شناخت طرفین از یکدیگر و محصول این شناخت موجب خلق مشترک در بین آنها می شود.برای آنکه برداشت مشترکی از ارتباطات میان فردی داشته باشیم بهتر است اصطلاحات موجود در این تعریف را بشناسیم
ویژگی ارتباطات میان فردی:
به طور کلی فرق ارتباطات میان فردی با ارتباطات این است که در ارتباطات میان فردی معمولاً چند نفر و عمدتاً دو نفر درگیرند.
اگرچه در اکثر ارتباطات میان فردی دو یا سه انسان شرکت دارند اما این تعریف چندان دقیق نیست زیرا اگر این تعریف دقیق بود ارتباط فروشنده و مشتری هم یک ارتباط میان فردی محسوب میشد و گفتگوی اعضای خانواده ارتباط میان فردی نبود. پس تعداد افراد ملاک خوبی برای تعریف ارتباط میان فردی نیست بلکه ویژگی و وجه ارتباطات میان فردی، تعاملی بودن آن است. بر اساس این ملاک اتفاقاتی که بین افراد میافتد. مهم است نه محلی که در آن به سر میبرند یا تعداد آنها. سبک مناسب ارتباط به شرایط افراد مقابل و مسایل مورد نظر بستگی دارد. از آنجا که کارآیی و ارتباطات بسیار تغیرپذیر است باید خزانه رفتارهای ارتباطی، بسیار غنی باشد. مثال: مهارتهای مختلف لازم برای ارتباط میان فردی ماهرانه را در موقعیتهای زیر در نظر بگیرید. برای آرام کردن دوست خود باید بتوانیم برای او دلسوزی کنیم. برای اینکه بتوانیم از دوست افسرده خود حمایت کنیم باید او را تائید کنیم و به او نشان دهیم نگرانش هستیم و او را تشویق کنیم در مورد مشکلاتش صحبت کند. برای اینکه به دیگران نزدیک شویم باید بدانیم چطور و چه موقع مسائل خصوصی خود را برای آنها فاش و چطور با آنها همدلی و همدردی کنیم. گاهی باید کسی را سر عقل بیاوریم و او را گوشمالی دهیم پس با توجه به این که مهارت در ارتباطات فردی مجموعه شخصی را شامل نمیشود مجبوریم مهارتهای متنوعی داشته باشیم.
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 4726 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 76 |
2- نظام ارزشی زن
مجموعه گزاره هایی که به جنبه های ارزشی شخصیت زن پرداخته و جایگاه هر رفتار، واکنش یا روحیه زن را تعیین می کند. این گزاره ها عمدتاً از « خوب» یا « بد» بودن و یا از « زیبایی» یا « زشتی» یک عمل، اندیشه یا انگیزه سخن می گویند. هر چند نظام ارزشی در تعریف کنونی از حوزه اخلاق در تعریف سنتی آن، بسی فراتر
می رود، گاه به تسامح آن را « نظام اخلاقی» نیزمی نامیم. البته در جای خویش
می توان استدلال کرد که اخلاق- در تمایز با فقه و حقوق – دقیقاً همین جایگاهی را دارد که در این جا به آن نظام ارزشی اطلاق شده است.
3- نظام حقوقی زن:
مجموعه گزاره هایی کند. می توان آن را « نکه یا تکلیفی را بر عهده زن می گذارد و یا تکلیفی را بر عهده دیگران به سود زن قرار می دهد. این گزاره ها از سنخ « باید» و « نباید» است و چون موضع گیری مشخصی را در ارتباط با زن ایجاب می ظام فقهی» نیز نام نهاد.
با تامل و تحقیق بیشتر در هر یک از سه نظام یاد شده می توان نشان داد که هر یک از سه نظام یاد شده در درون خود سه نظام کوچک تر را نیز در بر می گیرد. این سه خرده نظام، گویای سه بعد شخصیتی زن است: بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی به این ترتیب، ما به سه خرده نظام شخصیتی( نظام شخصیت فردی، نظام شخصیت خانوادگی و نظام شخصیت اجتماعی ) مواجه خواهیم بود.
پاورپیونت 76 اسلاید
دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 5525 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
توبه61:وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ
از آنها کسانى هستند که پیامبر را آزار مىدهند و مىگویند: (او آدم خوشباورى است!) بگو: خوشباور بودن او به نفع شماست! (ولى بدانید) او به خدا ایمان دارد؛ و (تنها) مؤمنان را تصدیق مىکند؛ و رحمت است براى کسانى از شما که ایمان آوردهاند!) و آنها که رسول خدا را آزار مىدهند، عذاب دردناکى دارند!
شان نزول :این حسن است نه عیب !
اذن :گوش
جهت حفظ محبت و اتحاد و وحدت و آبروی آن ها وباقی ماندن امکان توبه مجدد
پیامبر گوش به سخنانى مى دهد که به نفع آن ها ست :
سازگاری عمومیت (رحمة للعالمین) در برخی آیات با تخصیص (رحمت براى مؤمنین) در این آیه :
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 5759 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
هنر باغ سازی یکی از کهن ترین هنر های ایرانیان است که دارای سنت های ارزشمند و قدرتی معنوی است.
چشم انداز زیبای باغ :- نقش تعیین کننده ارایش گیاهان در هویت باغ
باغ نمادی از بهشت :باغ شازده مانند همه باغ های ایرانی نمادی از بهشت که به شکل مستطیل ساخته شده است و دیواری بلند این مکان مقدس را از دنیای بیرون جدا می کند..
فهرست :
شامل 19 اسلاید powerpoint
دسته بندی | عمران و معماری |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 343 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 21 |
تعریف بتن
کاربرد بتن
انواع بتن
بتن سبک غیر سازه ای
بتن سبک با مقاومت متوسط
بتن سبک سازه ای
مزایای بتن سبک
طرح فراورده های بتنی
مجوزات
زمین
سرمایه گذاری ثابت طرح
زمین
محوطه سازی
ساختمان ها
تاسیسات و تجهیزات
برق رسانی
آب رسانی
گاز رسانی
وسایل نقلیه
تجهیزات اداری و کارگاهی
هزینه های قبل از بهره برداری
هزینه های پیش بینی نشده
سرمایه در گردش
مواد اولیه
نیروی انسانی
حقوق
تنخواه گردان
سرمایه در گردش
هزینه های طرح
نحوه ی تخصیص منابع
دسته بندی | سایر گروه های علوم پایه |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 369 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 120 |
از یک سلول منحصر به فرد کوچکتر است و میتواند به بدن انسان تزریق شود و درون بدن برای انجام کاری یا مطالعه و تایید سلامتی سلولها و یا انجام اعمال ترمیمی و به طور کلی برای نگهداری بدن در سلامت کامل به سیر بپردازد.
در بحبوحهی سالهای صنعتی کلمهی " بزرگ" از اهمیت ویژهای برخوردار بود. مثل علوم بزرگ، پروژههای مهندسی بزرگ و … حتی کامپیوترها در دهه 1950 تمام طبقات ساختمان را اشغال میکردند. ولی از وقتی Feynman نظرات و منطق خود را بازگو کرد، جهان روندی به سوق کوچک شدن در پیش گرفت.
Marvin Minsky تفکرات بسیار باروری داشت که میتوانست به اندیشههای Feynman قوت ببخشد. Minsky – پدر یابندهی هوشهای مصنوعی – دهه 70-1960 جهان را در تفکراتی که مربوط به آینده میشد، رهبری میکرد. در اواسط دههی 70، Eric Drexler که یک دانشجوی فارغالتحصیل بود، Minsky را به عنوان استاد راهنما جهت تکمیل پایان نامهاش انتخاب کرد و او نیز این مسئولیت را برعهده گرفت. Drexler نسبت به وسایل بسیار کوچک Feynman علاقهمند شده بود و قصد داشت تا در مورد تواناییهای آنها به کاوش بپردازد. Minsky نیز با وی موافقت کرد. Drexler در اوایل دهه 80 ، درجه استادی خود را در رشتهی علوم کامپیوتر دریافت کرده بود و گروهی از دانشجویان را به صورت انجمنی به دور خود جمع نموده بود. او افکار جوانترها را با یک سری ایدهها که خودش " نانوتکنولوژی" نامگذاری کرده، مشغول میداشت.
Drexler اولین مقاله علمی خود را در مورد نانوتکنولوژی مولکولی ( MNT) در سال 1981 ارائه داد.
او کتاب " Engines of Creation : The Coming Era of Nanotechnology" را در سال 1986 به چاپ رساند. Drexler تنها درجهی دکتری در نانوتکنولوژی را در سال 1991 از دانشگاه MIT دریافت داشت. او یک پیشرو در طرح نانوتکنولوژی است و هم اکنون رئیس انستیتو Foresight و Risearch Fellow میباشد.
نانوتکنولوژی به سه شاخه جدا و در عین حال مرتبط با یکدیگر تقسیم میشود که بر اساس ساختارهای زیر تعریف میشوند:
1- نانوتکنولوژی مرطوب: این شاخه به مطالعه سیستمهای زیست محیطی که اساساً در محیطهای آبی پیرامون وجود دارند، میپردازد و چگونگی مقیاس نانومتری ساختمان مواد ژنتیکی، غشاءها و سایر ترکیبات سلولی را مورد مطالعه قرار میدهد. موفقیت این رشته بوسیله ساختمانهای حیاتی فراوانی که تشکیل شدهاند و نحوه عملکرد ساختمانشان در مقیاس نانویی نظارت میشود، به اثبات رسیده است. این شاخه دربرگیرنده علوم پزشکی ، دارویی، زیستمحیطی و کلاً علوم مرتبط به Bio میباشد.
2- نانوتکنولوژی خشک: از علوم پایه شیمی و فیزیک مشتق میشود و به تمرکز روی تشکیل ساختمانهای کربنی، سیلیکون و دیگر مواد غیرآلی میپردازد. قابل تامل است که فنآوری خشک- مرطوب استفاده از مواد و نیمه هادیها را نیز میپذیرد. الکترونهای آزاد و انتقالدهنده در این مواد آنها را برای محیط مرطوب سودمند میسازد. اما همین الکترونها خصوصیات فیزیک فراهم میکنند که ساختارهای خشک از آنها در الکترونیک، مغناطیس و ابزارهای نوری استفاده میکنند. اثر دیگر که باعث پیشرفت ساختارهای خشک میشود این است که قسمتهای خود تکثیر مشابه ساختارهای مرطوب را دارا هستند.
3- نانوتکنولوژی تخمینی (محاسبهای): به مطالعهی مدلسازی و ساختن ظاهر ساختمانهای پیچیده در مقیاس نانویی توجه دارد. توانایی پیشبینی و تجزیه و تحلیل محاسبهای در موفقیت نانوتکنولوژی بحرانی است زیرا طبیعت میلیونها سال وقت لازم دارد که نانوتکنولوژی مرطوب را بصورت کاربردی در آورد. شناختی که بوسیله محاسبه بدست میآید به ما اجازه میدهد که زمان پیشرفت نانوتکنولوژی خشک را به چند دهه کاهش دهیم که این تاثیر مهمی در نانوتکنولوژی مرطوب نیز دارد. نانوتکنولوژی تخمینی، پلی است برای ارتباط بین علوم مهندسی ، محاسباتی ، کامپیوتر و فنآوری جدید.
با توجه به ساختارهای عنوان شده برای نانوتکنولوژی، تاثیر متقابل آنها بر یکدیگر و لزوم مشارکت هر سه ساختار برای خلق و توسعه اکثر محصولات نانویی، واضح است که فنآوری برتر آینده نقطه تلاقی تفکر و عمل تمامی دانشمندان و محققان علوم مختلف است.
نانوتکنولوژی مرطوب:
الف) نانوتکنولوژی و فراپزشکی:
نانوتکنولوژی به عنوان یک دانش پایه در تولیدات صنعتی بشر، زمینههای مختلف دنیای فنآوری را تحت تاثیر قرار خواهد داد. پزشکی و درمان یکی از موارد مهم است که انسان در طول تاریخ برای حفظ بقا به عنوان مسئلهای اساسی به آن نظر داشته است، تا آنجا که طبیبان همواره جدای از دستمزد اقتصادی ، از اعتبار اجتماعی و گاه از تقدیس هم برخوردار بودهاند. در پی تلاشهایی که در تاریخ حیات بشر صورت گرفته، امروزه پیشرفتهای شگرفی در غلبه بر بیماریها و حفظ سلامتی به دست آمده است که مناسب است برای روشنتر شدن اوضاع پزشکی عصر خود مواردی را یادآوری کنیم.
متخصان امروزه موفق شدهاند بسیاری از بیماریهای واگیردار نظیر وبا، طاعون و موارد متعدد دیگر را که در گذشته دسته دسته قربانی میگرفتند، درمان کنند. با شناخت سلول ، DNA و سپس ویروسها امروزه بسیاری از بیماریهایی که ویژگی تکامل دارند هم درمان میشوند. بعضی بیماریهای مسری که شاید سادهترین آنها سرماخوردگی باشد قادرند متناسب با دارویی که آنها را از بین میبرد، تکامل پیدا کنند و برای بار دوم از یک دارو صدمه نبینند؛ اکنون به جایی رسیدهایم که چنین بیماریهایی را هم با داروی تکامل یافته از بین میبریم!
در کنار شناخت بیماریها و روشهای درمان امروزه چنان آگاهی و دسترسی دقیقی نسبت به اجزای بدن حاصل شده که میتوانیم اندامهایی را به بدن پیوند بزنیم و یا عضوهای مصنوعی را جایگزین قضوهای از کار افتاده نماییم. این به معنای پایان راه حفظ سلامتی نبوده و نیست. با اندکی تعمق خطارت نه چندان کوچکی را در کنار خود و در حیطهی پزشکی امروز مشاهده خواهیم کرد. داروهایی که برای درمان بیماریها ساختهایم، خود آسیبهای دیگری به سلامت بدن وارد میسازد و بدین دلیل که محیط و هدف خود را به طور دقیق نمیشناسند و قدرت حرکت به سوی هدف خود _ خلاف حرکت طبیعی مواد در بدن- را ندارند ناگزیر از درمان حدودی میباشند و این یعنی نجات به بهای یک ضرر کوچکتر؛ که البته این ضرر کوچکتر میتواند مولد زیانهایی حتی بزرگتر از مشکلات اولیه باشد. علاوه بر این ، ظهور بیماریهایی نظیر ایدز با ویروس مرموز HIV که داروهای کنونی از شناسایی و نابود کردن آن عاجزند به همراه گسترش روزافزون آن در میان مردم جهان ، مشکل بسیار بزرگی محسوب میشود. دیگر آنکه اعضای پیوندی و اندامهای مصنوعی هنوز کارایی بافتهای طبیعی و اولیه را پیدا نکردهاند. برای مثال باید گفت اگر اکنون دست یک کارگر زیر تیغ دستگاههای صنعتی قطع شود خوشبختانه میتوانیم دست را به بدن متصل کنیم و به حیات بازگردانیم، اما متاسفانه همه قابلیتهای اولیه را نخواهد داشت، زیرا هنوز دقت لازم برای اتصال اعصاب و بافتهای جدا شده را مطابق حالت طبیعی به دست نیاوردهایم.
توجه به موارد فوق احتمالاً شما را برای شیندن یک پیشبینی قریبالوقوع در دنیای " فراپزشکی" آینده برانگیخته است." انقلاب صنعتی آینده" در پزشکی هم دگرگونی عظیمی به همراه خواهد داشت. پژوهشهای انجام شده ساختاری را ارائه میکند که میتواند پیشرفت حیرتانگیزی را در صنعت دارو و درمان بیماریها و آسیبهای زیستی ایجاد کند. " ماشینهای مولکولی هوشمند" نمونهی بسیار کوچک یک سیستم شناساگر ، ترمیم کننده و متحرک بسیار دقیقند که میتوانند تمام مشکلات مذکور در پزشکی امروز را برطرف سازند. این ماشینها با اطلاعات کامل از ساختار بدن و حتی اجزای سلولهای بدن به راحتی قادر به حفاظت جسم در برابر باکتریها، میکروبها و ویروسهای بیماریزا خواهند بود. مثلاً با داشتن اطلاعات دقیق از DNA ، سلولهای بدن میتوانند مهاجمین را قبل از آسیب زدن به سلولها سالم شناسایی کرده و از بین ببرند.
ماشینهای مولکولی هوشمند ( مجموعهای از مولکولهای متصل و برنامهریزی شده که به وسیله موتورهای مولکولی حرکت میکنند و قابلیت انجام اعمال سودمند و دقیق در مقیاس درون سلولی دارند) میتوانند مواد دارویی لازم برای بیماریهای خاص را دریافت و تا محل سلولهای بیمار حمل کنند و پس از شناسایی تکتک آنها دارو در اثر داده و با حداقل ماده مورد نیاز و آسیب جانبی بیماری را درمان نمایند. در عین حال این ماشینها با ابعاد کوچک خود میتوانند از دیوارهی سلولها عبور کرده و حتی اجزای سلولها را هم ترمیم نمایند. با چنین قابلیتهایی نانو ماشینهای مولکولی به راحتی میتوانند حتی ویروس HIV را از مقایسه اطلاعات آن با DNA بدن انسان شناسایی کرده و از بین ببرند.
اضاف بر روشهای درمانی خارقالعاده ، نانوتکنولوژی امکان ایجاد ساختارهای زیستی عجیبی را فراهم میسازد. مثلاً میتوانیم بافتهای آن چنان مقاومی در بدن بسازیم که با افتادن از یک ساختمان بلند کوچترین خدشهای در عملکردشان وارد نشود و سلامت خود را حفظ کنند و این یعنی ….!
نانوتکنولوژی مولکولی ، نامی است که به یک نوع فنآوری تولیدی اطلاق میشود. همانطور که از نامش پیداست ، نانوتکنولوژی مولکولی، هنگامی محقق میشود که ما توانایی ساختن چیزها را از اتمها داشته باشیم و در این صورت ما توانایی آرایش دوباره مواد را با دقت اتمی خواهیم داشت.
هدف نانوتکنولوژی ساختن مولکول به مولکول آینده است . همانطور که وسایل مکانیکی به ما اجازه میدهند که چیزی فراتر از نیروی فیزیکی خود به دست آوریم، علم نانویی و تولید در مقیاس نانو هم، سبب میشود تا ما بتوانیم پارا بفراتر از محدودیتهای اندازهای که به طور طبیعی موجود است، بگذاریم و درست روی واحدهای ساختاری مواد کار کنیم, جایی که خاصیت مواد مشخص میشود و با تغییر در آن واحدها میتوان تغییرات خواص را ایجادکرد. برای کنترل ساختار مواد، باید یک سیستم کامل و ارزان قیمت در اختیار داشته باشیم. فرض اصلی در نانوتکنولوژی این است که تقریباً همه ساختارهای با ثبات شیمیایی که از نظر قوانین فیزیک رد نمیشوند را میتوان ساخت.
ماهیت نانوتکنولوژی، عبارت است از توانایی کار کردن در تراز اتمی، مولکولی و فراتر از مولکولی، در ابعاد بین 1 تا 100 نانومتر، با هدف ساخت و دخل و تصرف در چگونگی آرایش اتمها یا مولکولها و با استفاده از مواد, وسایل و سیستمهایی با تواناییهای جدید و اعمال تازه که ناشی از ابعاد کوچک ساختارشان میباشد. همه مواد و سیستمها زیربنای ساختاری خود را در مقیاس نانو ترتیب میدهند. در اینجا مثالهایی را ذکر میکنیم. یک مولکول آب دارای قطر حدود 1 نانومتر است. قطر یک نانوتیوب تک لایه 2/1 نانومتر میباشد. کوچکترین ترانزیستورها به اندازه 2 نانومتر میباشند. مولکول DNA ، 5/2 نانومتر پهنا دارد و پروتئینها بین 1 تا 20 نانومتر هستند. قطر ATP ، 10 نانومتر بوده و یک وسیله مولکولی نیز ممکن است در حدود چند نانومتر باشد.
کنترل مواد در مقیاس نانویی به معنای ساختن ساختارهای بنیانی در مقیاسی است که خواص اساسی معین میشود. تا آنجایی که ما از طبیعت اطلاعات در دست داریم، این آخرین مقیاس تولید است. نانوتکنولوژی ، اتحاد ساختارهای نانویی در جهت ایجاد ساختارهای بزرگتر را که میتوانند در صنعت، پزشکی و حفاظت محیطزیست استفاده شوند، شامل میشود.
دانشمندان اخیراً این توانایی را پیدا کردهاند که بتوانند اتمها را به طور مستقیم مشاهده کرده و دستکاری کنند ولی این تنها بخش کوچکی از تکنیکهایی است که در علم نانویی و همچنین فنآوری، به دست آمده است. هنوز چند دهه به توانایی تولید محصولات تجاری باقی است ولی مدلهای تئوری کامپیوتری و محاسباتی، نشان میدهند که دستیابی به سیستمهای تولید مولکولی امکانپذیر است. چرا که این مدلها، قوانی فیزیکی کنونی را نقض نمیکنند. امروزه دانشمندان وسایل و تکنیکهای زیادی را که برای تبدیل نانوتکنولوژی از مدلهای کامپیوتری به واقعیت لازم است ، اختراع و تدبیر میکنند.
دقت به عنوان منفعت ماشینهای مولکولی مدنظر میباشد و همچنین یکی از کلیدهای مهم برای درک لزوم پیشرفت در زمینه این فنآوری است. دقت در اینجا به این معناست که برای هر اتم جایی وجود دارد و هر اتم در جایگاه خودش است. ما از ماشینهای دقیق برای تولید محصولات با دقت مساوی، استفاده خواهیم کرد. فنآوری تا به حال هرگز چنین کنترل دقیقی نداشته است و همه فنآوریهای کنونی ما، فن آوریهای بزرگ هستند. امروزه ما تکه یا تودهای از چیزی را در مقابل خود قرار میدهیم و به آن چیزی اضافه کرده و یا از آن تکههایی را کم میکنیم و در نهایت وسیله مورد نظرمان را با این اعمال ایجاد میکنیم. در واقع ما وسایلمان را از سر هم کردن قسمتهای مختلف تولید میکنیم بدون آنکه نسبت به ساختمان مولکولی آنها توجهی داشته باشیم. در گذشته ساخت با دقت اتمی، تنها در محصولات کریستالها یا در سازمانهای زندهی زیستی مانند ریبوزومها که پروتئین مورد نیاز موجود زنده را فراهم میکنند و یا DNA که اطلاعات مورد نیاز برای ایجاد موجود زنده را حمل میکند، دیده شده است. ما در جریان پیشرفت نانوتکنولوژی روندی به سوی دستیابی به درجهای از کنترل سیستمها که قبلاً تنها در طبیعت موجود بوده، در پیش رو داریم.
منفعتهای دیگر وقتی نمایان میشوند که اندازهی وسایل قابل ساخت را مورد توجه قرار میدهیم. وقتی ما در مقیاس اتمی کار کنیم، میتوانیم دستگاههایی بسازیم که میتوانند به جاهای غیرقابل تصور از نظر کوچکی بروند.
دو وسیلهی بسیار حساس که هنوز ساخته نشدهاند در نانوتکنولوژی عبارتند از :
1- نانوکامپیوتر 2- نانواسمبلر.
نانو کامپیوتر ماشینی مولکولی است که قادر است یک رشته اعمالی را به اجرا در آورد و آنها را اداره کند و در نهایت نتیجهای را تولید نماید. در عمل این وسیله تا حدی با میکروپردازشگرهای امروزی متفاوت است، اگر چه شباهتهای نادری با کامپیوترهای قدیمی و مکانیکی که توسط Charles Babbage در دورهی ویکتوریا طراحی شده بود، دارد. همچنین دارای دستگاه ثبتکنندهای است که چیزی شبیه ماشینهای جمعکننده ( Adding Machine) به وجود میآورد. البته ماشین جمعکنندهای که میلیونها بار کوچکتر و بیلیونها بار سریعتر از میکروپردازشگرهایی که تاکنون طراحی شده است. وقتی یک نانوکامپیوتر وجود داشته باشد در این صورت به وجود آوردن نانواسمبلر نیز امکانپذیر خواهد بود. نانواسمبلر وسیلهای ساخته شده در تراز اتمی است که میتواند اتمها را برای بیشتر شکلهایی که مورد نظر میباشد، دقیقاً نظمدهی و آرایش کند. امروزه کارکردن در تراز اتمی به نیروی اتمی میکروسکوپی گران قیمت (AFM) نیاز دارد که از میدان الکتریکی برای هل دادن اتمها به سمت جایگاهشان استفاده میکند. ولی نانواسمبلر میتواند به سادگی اتمها را از جایگاهشان خارج کرده و آنها را همانند دستگاه بافندگی صنعتی، در محل مورد نظر به یکدیگر پیوند دهد. در سلولهای ما، ریبوزومها کاری شبیه به این را انجام میدهند؛ DNA را به صورت RNA کپی کرده و سپس آمینواسید صحیح را جهت ساخت پروتئینها جمعآوری میکنند. نانواسمبلری که یک نانو کامپیوتر را در هستهی خود در بردارد ، تقریباً همین کار را انجام میدهد . نانواسمبلر در واقع یک هدف نهایی و مهم در نانوتکنولوژی است. وقتی یک نانواسمبلر کامل در دسترس باشد، تقریباً همه چیز ممکن میشود و این مهمترین و بزرگترین خواستهی انجمن نانوتکنولوژی است.
شصت سال پیش John Von Neumann ( کسی که همراه Alan Turing، زمینه علم کامپیوتر را پایهگذاری کرد.) حدس زد که روزی ساختن ماشینهایی که بتوانند خودشان را کپی کنند، ممکن خواهد شد. یک نوع تکرارکنندهی خودبه خودی که میتواند ما را از یک مثال سادهی ذهنی به سمت اجتماعی از کپیهای کامل هدایت کند. اگر چه ماشین مورد نظر Von Neumann در تئوری ساده به نظر میرد ولی هرگز ساخته نشده است. در مقیاس ماکرومولکولی ساختن یک کپی از ماشین بسیار سادهتر از تهیه کردن ماشینی است که بتواند خود را کپی کند ولی در تراز مولکولی ، این موازنه برعکس است یعنی تهیه کردن ماشینی که بتواند خود را کپی کند بارها سادهتر از ساختن ماشین دیگری با استفاده از تراشههاست.
این مزیت بزرگی است که وقتی تنها یک اسمبلر داریم، میتوانیم هر تعداد که بخواهیم ، ایجاد کنیم. همچنین این بدان معناست که نانواسمبلر یک آفت کامل است. اگر به طور عمدی یا تصادفی یک نانواسمبلر در محیط آزاد شود، تنها با راهنمای چگونگی تکثیر شدن ، تمام سطح سیاره یعنی گیاهان، حیوانات و سنگها و صخرهها در عرض مدتی کمتر از هفتاد و دوساعت (72) به مادهی لزج و چسبناک خاکستری رنگ (gray goo) از naniteها (nano unite) مبدل خواهد شد. Drexler معتقد است مشکل gray goo تا حد زیادی خیالی است ولی امکان سناریوی غبار خاکستری را تصدیق میکند که باعث برگشت یا تکرار naniteها میگردد و زمین را در روکشی که مادون میکروسکوپی است، خفه میکند و در اینجا ما با یک خطر فنآوری که در تاریخ بیسابقه است ، مواجهیم. علیرغم این مسائل، کسانی که روی نانوتکنولوژی مولکولی کار میکنند، در حال مطالعه برای ساختن دستگاهی در مقیاس اتمی هستند و به نظر میرسد به زودی اطلاعات کافی برای ساخت نانوکامپیوتر و نانواسمبلر را به دست میآوریم .
این مسائل اجتنابناپذیر و مطرح شده در نانوتکنولوژی باعث شد تا Drexler، یک زیربنای علمی و آموزشی ایجاد کند و آن انستیو Foresight است که به عنوان یک محل شناخته شده و یک مرکز تفکر در مورد نانوتکنولوژی عمل میکند. در طی 14 سال برپایی Foresight ، این انستیتو به صورت تحقیقات نانوتکنولوژی درآمده است. در اواسط اکتبر 2000، انستیتو Foresight ، کنفرانس سالانهی خود را در هتلی در Santa Clara برگزار کرد. در آنجا زمزمهای جدید به گوش میرسید؛ پیشرفتهای اخیر در سازههای با مقیاس مولکولی که حاصل ابتکار در برخی ترکیبات اصلی و بنیانی که Drexler در نانوسیستم توصیف کرده است، میباشد. همانند ترکیباتی که در ساختمان نانو کامپیوترها و نانواسمبلرها ضروری است. چیز دیگری که در کنفرانس به دست آمدن یک کپی ا ز داروی نانویی Robert Freitas بود. طب نانویی بیش از پیش در تلاش برای جامهی عمل پوشاندن به وعدههای Feynman (دارندهی جایزه نوبل برای طرح فنآوری در مقیاس کوچک) در مورد " دکتر بسیار کوچک" است و قدم به قدم موانع فنآوری را از سر راه برمیدارد. موانعی که برای رسیدن به وسایل نانوپزشکی باید بر آنها فائق آمد.
هماکنون کنگرهی آمریکا نسبت به سرمایهگذاری در هر نوع تحقیق و توسعه (R & D) بدون سوددهی زودرس در پزشکی و ارتش مخالفت دارد ولی دولت آمریکا سرمایهگذاری برای تحقیقات نانوتکنولوژی را دوبرابر کرده است. قسمتی از این سرمایه برای اهداف مرکز تحقیقات ناسا در Mountain View کالیفرنیا صرف خواهد شد؛ جایی که تیم کوچکی روی طرح نانوکامپیوترها کار میکنند. حال این سئوال در ذهن نقش میبندد که چرا ناسا توجه خود را معطوف به نانوتکنولوژی کرده است؟ در پاسخ میتوان گفت که " اندازه" ، مهمترین دلیل میباشد. کامپیوترهای رایج مثل آنجه که در Mars Pathfinder پایهگذاری شده، هم بزرگند و هم به اندازه کافی قدرتمند نیستند و دیگر اینکه مستعد انجام خطا هستند. با استفاده از وسیلهی نانویی به اندازه یک حشره که به اصطلاح حشرهی نانویی( nanobat) خوانده میشود، ناسا میتواند 100 میلیون چشم و گوش را در بستهای به وزن چند گرم، به سطح مریخ بفرستد. حتی اگر نیمی از آن حشرههای نانویی دچار اشکال شوند و یا کار نکنند، باز هم کسی چیزی از دست نمیدهد. چرا که هنوز 50 میلیون دیگر باقی مانده است. برای ساختن یک عدد از این حشرههای نانویی ، محققان باید مشکلات بر سر راه نانوکامپیوترها را حل کنند و این همان نکتهای است که گروه تحقیق ناسا بر روی آن متمرکز شده است.
بررسیهای انجام شده حاکی از آن است که نانوتکنولوژی تمام جنبههای زندگی ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. یک سری اتفاقات جالب در علم پزشکی و دارویی مورد انتظار است. نانوتکنولوژی حتی بر روی هوایی که تنفس میکنیم و آبی که مینوشیم نیز موثر است. با مطالعه بر روی پیامدهای نانوتکنولوژی میتوان دریافت که این نوع فنآوری ما را به سمت پیشرفت در راه رسیدن به سیستمهایی بهتر، سریعتر ، مستحکمتر، کوچکتر و ارزانتر سوق میدهد.
MECHANICAL ENGINEERING: Janrary 2001
Nano Technology magazine : Institute of Molcular Manrfacturing.
چهل سال پیش Richard Feynman ، متخصص کوانتوم نظری و دارندهی جایزهی نوبل، درسخنرانی معروف خود در سال 1959 با عنوان " آن پایین فضای بسیاری هست" به بررسی بعد رشد نیافته علم مواد پرداخت. وی در آن زمان اظهار داشت، " اصول فیزیکن تا آنجایی که من توانایی فهمش را دارم، بر خلاف امکان ساختن اتم به اتم چیزها حرفی نمیزنند". او فرض را بر این قرار داد که اگر دانشمندان فراگرفتهاند که چگونه ترانزیستورها و دیگر سازهها را با مقیاسهای کوچک، بسازند پس ما خواهیم توانست کا آنها را کوچک و کوچکتر کنیم. در واقع آنها به مرزهای حقیقیشان در لبههای نامعلوم کانتوم نزدیک خواهند شد و فقط هنگامی این کوچک شدن متوقف میشود که خود اتمها تا حد زیادی ناپایدار شده و غیر قابل فهم گردند. Feynman فرض کرد وقتی زبان یا سبک خاص اتمها کشف گردد، طراحی دقیق مولکولها امکانپذیر خواهد بود و به طوری که یک اتم را در مقابل دیگری به گونهای قرار دهیم که بتوانیم کوچکترین محصول مصنوعی و ساختگی ممکن را ایجاد کنیم.
با استفاده از این فرمهای بسیار کوچک چه وسایلی میتوانیم ایجاد کنیم؟
. Feynmanدر ذهن خود یک " دکتر مولکولی" تصور کرد که صدها بار
دسته بندی | عمران |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 4705 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
پاورپوینت 37 اسلاید
دسته بندی | شیمی |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 3037 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 135 |
ایمنی در آزمایشگاه :
رعایت نکات زیر برای حفظ سلامتی شما در آزمایشگاه ضروری است:
1- استفاده از عینک ایمنی
2- تنها کار نکردن در آزمایشگاه
3- مطالعه دستور کار قبل از ورود به آزمایشگاه
4- اطلاع از مواد مورد آزمایش
5- از خوردن آدامس و مواد خوراکی خود داری کنید.
6- در محیط آزمایشگاه سیگار نکشید.
7- حمل ظروف شیشه ای با احتیاط .
8- برای تشخیص بوی ماده مستقبما آنرا نبوئید .
9- آزمایش با مواد سمی و دارای بو را در زیر هود انجام دهید .
10- میز کار خود را بعد از اتمام آزمایش تمیز کنید .
11- داشتن روپوش سفید و ماسک .
12- توصیه می شود خانم ها از جواهرات استفاده نکنند.
13- خوردن یک لیوان شیر خوراکی بعد از هر آزمایش توصیه می شود .
هنگام مقابله با حوادث احتمالی ضمن حفظ خونسردی دستور کار زیر را انجام دهید:
الف)اگر روی پوست اسید ریخت ابتدا آن را با آب زیاد بشوئید و سپس با محلول 3%شستشو دهید
ب)اگر روی پوست مواد قلیایی ریخت ابتدا آن را با آب زیاد بشوئید وسپس با محلول 1%استیک اسید شستشو دهید
ج)چنانچه چشم آلوده به مواد شیمیایی شد از فواره چشم شوی استفاده کنید
د) اگر برم روی پوست ریخت روی موضع آلوده گلیسیرین بریزید وپس از مدتی آنرا پاک کنید
ه)در مورد خراش وبریدگی های جزئی ابتدا موضع را باکمی اتانول تمیز کنید وبعد پانسمان شود
آزمایش شماره 1: اکسایش
Oxidation
هدف رفتاری:
در این آزمایش انتظار می رود دانشجو با مبحث اکسیداسیون بیشتر آشنا شده و مباحث ارایه شده در درس تئوری
را عینا مشاهده نماید.
اکسایش سیکلوهگزانول به سیکلوهگزانون و سیکلوهگزانون به آدیپتیک اسید
در واکنش های اکسایش با توجه به نوع ماده اکسید شونده و محصول مورد نظر از معرفها وشرایط متفاوتی
استفاده می شود. از جمله عوامل تعیین کننده غلظت معرف در محیط واکنش و دمای انجام واکنش می باشد.
پاورپوینت 135 اسلاید