دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 52 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
چکیده :
انشاء به معنی ایجاد کردن، پرورش دادن، ابداع و خلق کردن است.در اصطلاح ادبیات انشاء عبارت از نگارش جملات و عباراتی است که افکار نویسنده را به صورتی روشن و زیبا بیان کند که خواننده آنها را به سهولت بفهمد و برایش خوشایندو مطلوب باشد.
کلاس درس انشا باید تمرین خوبی برای خوب نوشتن، خوب اندیشیدن و خوب سخن گفتن باشد. نوشتن انشا در کلاس، اعتماد به نفس، قدرت و تفکر و خلاقیت و استقلال را در دانش آموزان تقویت می کند.
ارائه موضوع های پیشنهادی از سوی دانش آموزان در کلاس انشا ذوق نوشتن را در دانش آموزان تقویت می کند. آرایه های ادبی باعث زیبایی نوشته شده و کاربرد آن قوه ی تخیل دانش آموز را فعال می سازد. تشویق دانش آموزان به مطالعه ی کتاب ضمن ترویج فرهنگ کتاب خوانی، مهارت آنها را در نوشتن افزایش داده و دانش آموز را در ارائه ی مطالب ارزشمند یاری می دهد.
نوشتن داستان های کوتاه در زنگ انشا برای تقویت خلاقیت و قوه ی تخیل دانش آموزان مفید می باشد. با رعایت این موارد می توانیم در درس انشا شوق و علاقه ایجاد نمود و کلاس انشا را جذاب تر و متنوع تر نماییم.
اینجانب …. دبیر… آموزشگاه …. تصمیم گرفتم در اقدام پژوهی به اجرا درآمده به نقش متقابل انشاء و مهارت های نوشتاری با تفکر خلاق دانش آموزان بپردازم.
مقدمه :
یکی از دغدغه های مسئولان بحث خلاقیت است. به کارگیری مهارت های دبیر خلاق در روند یادگیری فراگیرندگان قدم موثری است که می تواند در تدریس زبان و ادبیات فارسی تحول و دگرگونی ایجاد کند.
یکی از مهم ترین ویژگی های انسان، خلاقیت است. آدمها با استعدادهای درونی خود می توانند خلاق باشند. زمانی که این استعدادها و قدرت تفکر دانش آموزان پرورش می یابد و جهت دار می شوند، خلاقیت شکل می گیرد و یکی از ابعاد خلاقیت، خلاقیت در نوشتن است. متاسفانه درس انشاء در بعضی مدارس جدی گرفته نمی شود در حالی که انشا هم یعنی خلاقیت.
انشا تراوشات فکری نویسنده در مورد موضوعی خاص است حال این که این تراوشات چگونه و با چه فکر و بیانی روی کاغذ جاری می شود و به قوانین احتیاج دارد و در این موارد هر دبیر ادبیاتی راهکار و روش تدریس به خصوصی دارد که طی سالیان تدریس خود هر کدام را ارزیابی می کند و بهترین روش را در کلاس به کار می گیرد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 52 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
مقدمه
تمرکز در لغت یعنی تراکم ، فشردگی مجموعه، چکیده، تمرکز در اصطلاح یعنی حفظ و نگهداری توجه و تمرکز حواس، روی موضوعی معین، بدون تمرکز حواس، یادگیری مثمر ثمر نخواهد بود. بنابر این همه افراد توانایی تمرکز دارند و تمرکز نسبی است یعنی کسی نمی تواند ادعا کند کاملا حواس پرت است ویا همیشه تمرکز حواس دارد.تمرکز گاهی ساده است و گاهی مشکل. تمرکز در موضوع هایی که نیاز به تفکرو تجزیه و تحلیل دارند مشکل و تمرکز در موضوع هایی که جنبه ی تفریحی و سرگرمی دارند، بسیار آسان است.
یعنی عوامل حواس پرتی را به حد اقل رساندن… تمرکز هر شخص به نسبت کاهش عوامل حواس پرتی او افزایش می یابد و بنا به تغییرات موقعیت ذهنی و محیطی او تغییر می کند. بیشتر افراد گمان می کنند که تمرکز یک امر ذاتی و تغییر آن ناممکن است، در حالی که تمرکز یک امر اکتسابی است و باید هر روز پرورش و جهت داده شود و هر کس با هوش عادی خود می تواند به آن دست یابد. پس برقراری تمرکز حواس به میزان کاهش عوامل حواس پرتی بستگی دارد. یعنی هر چه عوامل مزاحم و مخل تمرکز بیشتر باشند توانایی حفظ تمرکز حواس کمتر است و بر عکس. لذا حواس پرتی؛ یعنی خارج شدن از روند مطالعه یا جریان کاری و فرو رفتن در افکار و تخیلات و یا انجام کار دیگر.
رهایی از حواس پرتی و ایجاد تمرکز حواس در افراد مختلف، متفاوت است و به حالت درونی، تجربه ها مکان و موقعیت آن ها بستگی دارد. برخی از افراد اظهار می دارند که من آدم کاملا حواس پرتی هستم و برخی دیگر می گویند نمی توانم تمرکز حواسم را به روی کاری حفظ کنم. در حالی که این تفکر غلط است و هیچ کس نباید خود را فردی کاملا حواس پرت یا فاقد تمرکز حواس بداند بلکه بهتر است وقتی که تمرکز حواس فردی دچار اختلال شد، بگوید در این لحظه و در محیط فعلی حواس پرتی من بیشتر و میزان تمرکزمن کمتر است. لذا حواس پرتی بیشتر علل درونی دارد و به طبیعت خود فرد، ویژگی ها، حالات روحی و روانی، و عادات فردی بستگی دارد.
بی شک حواس پرتی بیرونی آسانتر از عوامل حواس پرتی درونی بر طرف می شود . پس می توان بدون توجه به عوامل محیطی مانند: سرو صدای زیاد، شلوغ بودن محیط و حتا داخل مترو، سرویس و هنگام مسافرت تمرکز حواس خود را حفظ کرد. اما نمی توان در حال گرسنگی و یا تشنگی شدید، نگرانی و ناراحتی و دگرگونی فکر و اندیشه با تمرکز مطالعه کرد و یا کار دیگری را با تمرکز انجام داد و مطالعات و یا تجربیات زیادی این موضوع را تائید کرده است که یک انسان می تواند در محل پر سرو صدا و نا آرامی با تمرکز و توجه کافی مطالعه کند.
بیان مسـئله
اینجانب ..... آموزگار سال .... آموزشگاه .... هستم. دانش آموزان علی رغم هوش بالایشان وسرعت زیاد در یادگیری مطالب وپاسخ به سوالات به هنگام تدریس (فرایند یاددهی-یادگیری) تمرکز لازم را نداشتند وبا کوچکترین عاملی دچار حواس پرتی شده وتمرکز خود را از دست می دادند. زمان تدریس مرتباً به ساعت کلاس که در بـالای تخـته قـرار داشت نگاه می کردند و سروصدای سالن وکلاس های مجاور حتی لوازم التحریر فانتزی دانش آموزان حواس آن ها را پرت می کرد وتمرکز آنها را برهم می زد این موارد به تشخیص ما وبعضی از همکاران در روند یاددهی ویادگیری فراگیران اختلال ایجاد می کرد وباعث می شد که بازده کیفی وکمی کلاس کاهش یابد وانگیزه ی دانش آموزان برای حضور در کلاس کم شود.
وقتی بر طبق عادت همیشگی در طی درس و انتهای هر مبحث سوالاتی از دانش آموزان می پرسیدم ولی از جواب هایی که می دادند که اکثرا بی ربط بود متوجه شدم که گویا در حین تدریس و مطرح کردن سوالات درست به مطالب گوش نسپرده اند حتی بعضی زمانی که نامشان را صدا می زدم تازه به خود می آمدند و قادر به پاسخگویی نبودند . در ادامه با دقت بیشتری کارم را ادامه دادم در حین تدریس آن ها را کاملا زیر نظر گرفتم اکثرا مثل کودکی که برای اولین بار برای مدتی نسبتا طولانی روی یک صندلی می نشیند مدام سر جای خود حرکت می کردند برخی نگاهشان مدام به اطراف بود مثل اینکه تنها جسمشان در کلاس حضور داشت و ذهنشان جای دیگری بود سعی کردم سوالاتم را از همان دانش آموزان بپرسم تا حواسشان را بیشتر جمع کنند این روش هم تنها برای مدت کوتاهی مشکل را برطرف کرد و بعد از مدتی دوباره همه چیز به همان حالت قبل برگشت ، جلسات اول گمان می کردم این رفتارها به دلیل این است که به تازگی وارد محیط جدیدی شده اند و به مرور زمان این مسئله حل می شود ولی با گذشت روزها و ادامه این روند متوجه شدم که مشکلی در کار است. چندین بار نیز روش تدریس خود را تغییر دادم ولی باز هم تغییری ایجاد نشد. موضوع را در جلسه شورای آموزگاران مطرح کردم ایشان نیز تجربه هایی مشابه تجربه من در داشتند .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 34 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
فهرست مطالب
چکیده. 4
مقدمه. 5
توصیف وضعیت موجود. 5
شواهد1( گردآوری اطلاعات ). 6
مصاحبه بامعاونت مجتمع. 6
معلمان. 7
دانش آموزان. 7
مهارت های اجتماعی. 8
ارتباط جتماعی :. 8
ناسازگاری :. 8
ناسازگاری کلامی :. 8
روابط اجتماعی :. 9
سازگاری اجتماعی :. 9
پیشینه تحقیق. 10
یافته های علمی. 13
ارتباط جتماعی :. 13
مهارت های اجتماعی :. 14
اهداف اجتماعی شدن. 18
مهارت های اجتماعی در تقویت روابط مدرسه. 21
تجزیه وتحلیل داده ها. 27
انتخاب راه حل و پیشنهادات و گردآوری شواهد2. 28
منابع. 29
از آغاز سال که دراین مدرسه مشغول تدریس شدم به مرور رفتارهایى را در دانش اموزان می دیدم که برایم بسیار نا خوشایند بودرفتارهایی مثل : دعواهای بیهوده – ناسزا گفتن به یکدیگر-تهدید کردن یکدیگربه دعوا ، صداکردن یکدیگر با صفات ناپسندوعدم کمک به یکدیگر و...
در پایان از روشهای زیر استفاده کردم که بسیار مفید واقع شد :
1- روش گروه درمانی (مراجع محوری)راجرز
2-حضور مدیریت مجتمع وصحبت درمورد مهارتهای اجتماعی وارتباط دانش آموزان باهم در مدرسه ودر اجتماع
3- معاونت مدرسه وآموزگاران محترم در شیوه برخوردشان با دانش آموزان وهمچنین آموزگاران در روش تدریسشان تغییرات لازم را اعمال کنند.
4-خانواده درمانی نیز یکی از راه های تقویت وآموزش مهارت های اجتماعی می باشد.
با توجه به اطلاعات گردآوری شده ومشاهده وضعیت دانش آموزان در مدرسه بهترین راه حلی که می توانست به من کمک کند تا مشکلات را برطرف کنم روش گروه درمانی(مراجع محوری) راجرز بود،بنابراین این راه حل را انتخاب کردم.