دسته بندی | برنامه نویسی |
بازدید ها | 23 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 36 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
نسبت آینده لیبرالیسم با اندیشه عمل مهندس بازرگان
مقدمه:
با سلام و صلوات بر واپسین پیام آور خدا، پیشوایان معصوم و یاوران، پیشگامان دین کرامت بشر به مثابه ی مکتبی در صراط معنویت،عدالت و آزادی
و سلام خدا بر مهندس بازرگان، دین داری اندیشمند و اندیشه ورزی دردمند، انسانی عامل به اندیشه و اندیشه ناک به عمل
حالا دیگر هزاران سال میگذرد از نخستین روزی که استبداد و اختناق، ابزار هرگونه هیجان و اندیشه را در این سرزمین بطور علنی نه تنها محدود که ممنوع ساخت و از این رو سنتی پدید آمد تا بزرگداشت ها و مناسبات در گذشت بزرگواران و ابسته به عزاداری یگانه فرصت ذکر مناقب ایشان باشد که شاخصه این فرهنگ را در مراسم عزداری حضرت سیدالشهدا می توان مشاهده نمود و البته ملت هوشمند ایرانی در طی این سالیان با گزینش هویت شیعی و با شناخت و درک این سنت تاریخی در عرصه های گوناگون همواره از این فرصت یگانه عزاداری بهره جسته و اعتراض و نظر را به حوزه عمومی وارد کرده است.
یکی از سنت های مرسوم رایج در بسیاری از جوامع بشری و بویژه در جامعه اسلامی، تشکیک است همواره کسانی که درصدر جریانات سیاسی و اجتماعی بوده اند مورد تردید قرار داشته اند و این موضوع اگرچه از سویی ریشه در هوشمندی و تعقل مردم ما داشته اما از سوی دیگر، علت آن به توسل غیر اخلاقی جریانات دگیر برای تخریب چهره ی رقیب باز می گردد. علی الاصول ترور وسیله ای است برا ی حذف، حال می خواهد این خوف فیزیکی و مادی باشد یا معنوی و شخصیتی.
و شاید یکی از علت هایی که غربی ها امروز به ما مسلمانان اتهام تروریست میزنند درحیطه همین بحث قابل ارزیابی باشد.
دامنه ی این صورت از تروریسم به حدی وسیع است ک حتی حضرت امیر
پس از ضربت خوردن مورد تردید دستگاه تبلیغاتی معاویه و عوام قرار می گیرد که مگر علی(ع) نماز هم می خواند؟
به هر صورت این داستان در مورد بسیاری دیگر نیز اتفاق افتاده است اتهاماتی نظیر جاسوس، عامل بیگانه، عامل حاکمیت، سوپاپ اطمینان و نظایر آن از جمله واژگانی است که ترسینولوژی فرهنگ تردید و سوء ظن را در جامعه ی ما شکل داده است نکته قابل تأسف آن که به تصریح متون دینی ما سوءظن از جمله گناهان برشمرده شده است. وجالب آنکه درمعبودیتی فرهنگ ایرانی مواردی نظیر صلوات فرستادن برای عطه و اسفنددود کردن برای دوری از چشم زخم بسیار رواج یافته و موهبت انجام می شود اما موارد و اصولی نظیر منع دروغگویی، منع سوءظن و...... هیچگاه جدی انگاشته نشده است.
بدیهی است که مهندس بازرگان نیز بعنوان مرد میدان عمل دو اندیشه از این نسبت تاریخی به دور نمانده و در طی حیات پربرکت و حتی بس از آن نیز مورد ادعاها و اتهامات بسیاری قرار گرفته است که موضوع اصلی این نوشتار تنها به یکی از این اتهامات بازمی گرددد.
همه به یاد دارند که اولین اتهام به مهندس، حداقل پس از انقلاب صفت لیبرال بود که اگر چه امروزه این واژه توهین و اتهام تلقی نمی شود اما در آن روزگار بویژه سبب آتمسفری جاری و اتهامی عظیم و درحد خیانت به انقلاب تلقی می شد.
حتی درسالیان اخیر نیز نه فقط دشمنان که حتی برخی دوستان نیز به سهو مهندس بازرگان و پیرو آن نهضت آزادی ایران را لیبرال تلقی می کرده اند.
نگارنده بر آن است تا با بررسی اندیشه و عمل بازرگان، در سه عرصه روشنفکری دینی بعنوان پدر معنوی این جریان، فعالیت در نهضت آزادی ایران بعنوان دبیرکل و بنیانگذار این حزب، دولتمرد بعنوان رئیس نخستین دولت پس از انقلاب و سپس عضویت در وشورای انقلاب و سپس عضویت در مجلس شورای اسلامی و آکادمی در نهایت مشخص کند که آیا بازرگان یک لیبرال تمام عیار است؟ درآنکه جایگاه آموزه ی عدالت خواهی در حوزه ی اندیشه و عمل بازرگان در کجا قرار دارد.
به دیگر سخن، آزادی و عدالت( برابری) دو ارزشی است که تاریخ بشر تمدن بشری و فرهنگ دینی بر آن تأکید فراوا داشته اند و مرحوم مهندس نیز بارها به صراحت از ضرورت آزادی سخن گفته است چونان که نام حزب متبوعش را نهضت آزادی ایران نام می نهد، آما آیا این آزادی خواهی از جنس لیبرالی و در تعارض با مشیء عدالت خواهی است بدان گونه که کاپیتالیسم در تقابل با سوسیالیسم قرار دارد؟
آزادی این گوهر دردانه هستی، این هم تراز هستی و آفرینش و این آرزوی بشر که حالت آن قدر دیرینگی یافته که گویی در وصالش محالی است به مثابه ی رنجی که فقط می تواند از انسان، انسان بسازد و لاغیر.
آزادی خواسته آدمی و در طی قرون و بهانه ی مبسوط و تبعیدی خودخواسته و رهن عروج و سعادتی جاودانه.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 12 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
تحقیق در مورد نسبت دین و لیبرالیسم
پس از تحولاتی که در نتیجة پیدایش رنسانس در اروپا رخ داد، یکی از پرنمودترین نحله های فکری که تمام ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و سیاسی را در بر گرفته و زندگی آدمی را در مسیر سلسله ای از تغییرات قرارداد لیبرالیسم بود که مثابه یک ایدئولوژی در سراسر جهان غرب به جای ادیان الهی مطرح شد.
به دلیل اینکه این جریان فکری، اجتماعی و سیاسی در عصرهای اخیر، از جاذبه هایی هم برخوردار شده و در کشورهای شرقی و مقر ادیان ابراهیمی و پایگاه های اسلامی هم مورد توجه خیل روشنفکران قرار گرفته نسبت به آن تبلیغات فراوانی صورت گرفته و نیز به دلیل سنت شکنی ها و دین ستیزهایی که داشته و مدتها است که پس از رنسانس داعیه اداره جهان و رهبری فکری بشر را داشته شایسته بررسی ئ تامیل بیشتر است و این بررسی از آنجا بیشتر اهمیت می یابد که به دلیل توجه و توسعه و به میدان آمدن فناوری نوین و رسانه های پیشرفته ارتباطات جمعی و سطح پوشش هایی که لیبرالیسم مدعی آن می باشند لیبرالیسم نه تنها در حوزه اندیشه بلکه می خواهد دنیای بودن و عمل کردن را به سامان برساند و بسان اقلانیتی ظهور و نمود یابد. از سوی دیگر دین به عنوان یک واقعیت انکارناپذیری وجود دارد که در نوع تفکر، زیست و حیات سیاسی ملت – دولتها می تواند نقش بازی کند و عده ای از منورالفکرهای وطنی در کشورهای اسلامی علی رغم تکوین روحیه و شخصیت ایشان در نظام های غربی و ماهیت لیبرالیستی اما تعلقاتی به حوزة به عومل و دلایل متعددی دارند که هموراه می کوشند تا با خرج کردن از دین به کیسة لیبرالیسم و به نفع جریان غالب نوعی العاب دینی به عملکرد خود بدهند و عملاً آنچه بکنند که نظام جهانی از ایشان توقع دارند.
این مهم در مقولة نسبت دین و لیبرالیسم، می گنجد و اینکه آیا ساسااً دین نسبت و ارتباطی با لیبرالیسم دارد یا نه بحث ها در ادامه در این خصوص می باشد و می کوشیم تا با بررسی اجمالی ماهیت لیبرالیسم و دین به بررسی نسبت، ارتباط و سازگاری یا عدم موارد فوق بپردازیم. (به عون اله متعالی)
تحلیل مساله «نسبت دین و لیبرالیسم»
پرسش از «نسبت دین و لیبرالیسم» یک پرسش «مرکب» می باشد که در حقیقت سوالات و پرسشهای بسیاری را در درون خود دارد که پش از تحلیل مفاهمی مندرج در مساله مذکور وضوح می یابند. اولین ابهام در مفهوم واژه «نسبت» است. گاهی به جای واژه «سبت» در مساله مورد نظر ما واژه «رابطه» به کار می ورد.
دسته بندی | علوم سیاسی |
بازدید ها | 15 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 24 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 46 |
تحقیق در مورد سیاست در اسلام
اهمیت اسلام سیاسى پس از انقلاب بزرگ اسلامى ایران بیش تر نمایان شد و این در حالى بودکه جهان اسلام, ایدئولوژى هاى معاصر هم چون ملى گرایى, لیبرالیسم غرب و سوسیالیسم نظامى و یا مارکسیسم سنتى را تجربه کرده بود
اما این بار انقلاب اسلامى ایران((اسلام انقلابى)) را عرضه کرد, یعنى چیزى که مسلمانان را توان مى داد تا در پرتو آن,آزادى خویش را به دست آورند و در مقابل استعمار, صهیونیسم, سرمایه دارى و نژاد پرستى ایستادگى کنند.
رهبرى امام خمینى عنصرى ارزشمند در موفقیت انقلاب اسلامى ایران بود, چرا که امام اراده اى آهنین داشت و عجز و سازش را نمى شناخت, موضع وى قاطع بود وسازش و یا ره حل میانه را نمى پذیرفت. ایشان از همان آغاز صاحب اندیشه بود و در سیاست ـ که دانش فقه است ـ و نیز اصول سیاست ـ که آن هم در میران کهن ما علم اصول فقه است ـ تالیفاتى داشت و این دانش(اصول فقه) بر تدریس ایشان در حوزه علمیه قم و نیز بر تالیفات وى ـ که بیش تر خطى است و هنوز منتشر نشده است ـ به صور عنصرى غالب در آمده بود. با این که استاد فلسفه و کلام بود ولى هیچ گاه تفکر نظرى از کلام و فلسفه یا گرایش هاى صوفیانه بر اندیشه وى چیرگى نیافت. امام مرد عمل بود تا یک نظریه پرداز صرف, وى فقیهى مبارز بود و از اوضاع جارى مسلمانان کاملا آگاهى داشت. شیوه انقلابى امام هم چون شیوه ابو الاعلى مودودى و شهید سید قطب یک شیوه کاملا بنیادى و انقلابى است. وى اعتقاد داشت اوضاع جوامع اسلامى فقط در صورتى تغییر مى یابد که نظام هاى کنونى حاکم بر دولت هاى اسلامى تغییر یابند,و سلطه سیاسى حاکم بر آن ها متحول گردد, و ما دیدیم که این امر با سقوط شاه در ایران تحقق یافت.امام در زمان شاه ادامه هر حکومت هر چند بر پایه قانون اساسى یا مجلس و یا حکومت ملى در سایه سلطه را نپذیرفت.
این درست همان شیوه اى است که سید جمال الدین اسد آبادى معتقد بود طبق آن مى باید, نظام هاى پادشاهان و سلاطین در جهان اسلام دگرگون شود و دست عاملان استعمار و چپاولگران ثروت هاى مردم قطع گردد.
امام خمینى (ره) هم کتاب خود را با این آیه انتشار دادند که:
((ان الملوک اذا دخلوا قریه افسدوها و جعلوا اعزه اهلها اذله,1 پادشاهان چون به قریه اى درآیند تباهش مى کنند و عزیزانش را ذلیل مى سازند.)) فقیه کسى است که در مقابل زمامدار ستمگر مى ایستد, و در برابر سلطه و سرکشى ایستادگى مى کند و در بیدارى مردم مى کوشد و نیز انقلاب را رهبرى مى نماید, پس نهایتا علماء دژ مردم و خود ,وارثان پیامبرانند و بزرگ ترین گواه نزد خداوند نیز سخن حقى است که در مقابل حاکى ستمگر گفته شود و این فقها هستند که با ولایتى که دارند, قیام مى کنند و بعد از تحمل زندان و شکنجه تا مرز شهادت پیش مى روند تاخداى خود را ملاقات مى کنند. آنان هم چون علماى دربارى در پى جاه و مقام نیستند و دل به دنیا نمى بندند.
کتاب حکومت اسلامى یا ((ولایت فقیه))امام نیز در چهار چوب همین میراث سیاسى اسلامى معاصر قرار دارد. این کتاب,سرلوحه جنبش اسلامى در ایران قرار گرفت و حاوى سلسله درس هاى فقهى است که مرجع بزرگ شیعه حضرت امام خمینى آن را براى طلاب حوزه نجف ایراد فرمودند.این کتاب هم چون کتاب ابن قیم,((اصلاح الراعى و الرعیه))و دیگر کتاب هاى فقهى اسلامى است که از تشکیلات دولتى دراسلام سخن مى گوید.هم چنین کتاب(الاحکام السلطانیه) از ماوردى و نیز ابن یعلى یا ((ادب الدین و الدنیا))از ماوردى. اما کتاب امام خمینى تمایز خاصى نسبت به این ها دارد,چون بر نقش فقیه در انقلاب اسلامى و ضرورت برپایى حکومت اسلامى و تاسیس دولت اسلامى در رویارویى با استعمار و صهیونیست تاکید مى ورزد. بنابراین امام خمینى یک فقیه احیاگر و در پى اصلاح جامعه از رهگذر انقلاب اسلامى بود. او یک فقیه معمولى نبود که سعى در اصلاح جامعه از رهگذر نظام حاکم داشته باشد.