دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 93 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 55 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
سازگاری و ناسازگاری
سازگاری یا ناسازگاری امری ساده و به آسانی قابل وصول نیست، چون سازگاری امری است که با ملاک عینی ثابت نداردکه بتوان آن را دقیقاً اندازه گرفت، یک رفتار معین میتواند در یک فرهنگ سازگار، همان رفتار در فرهنگ دیگر ناسازگار باشد. رفتار انسان به شدت تابع زمینههای فرهنگی است. اساس تعریف ناسازگاری را رفتار شکل میدهد. ناسازگار یا کژخو به افرادی گفته میشود که معمولاً از هوش عادی و یا حتی هوش بالایی برخوردارند ولی دارای رفتار غیر عادی بوده یا به اصطلاح دچار اختلالات سازگاری هستند.عطاری و همکاران؛(1382).
سازگار شدن با محیط مهمترین منظور و غایت همهی فعالیتهای ارگانیزم است. در همهی دوران زندگی خود در هر روز و ساعت سرگرم آنیم که خود دگرگون شده و دگرگون نشده را سازگارکنیم. زندگی کردن درحقیقت چیزی جز عمل سازگاری نیست. به نظر مک دالند[1] وقتی میگوییم فردی سازگار است که پاسخهایی که او را به تعامل با محیطش قادر میکنند، آموخته باشد. در نتیجه به نحو قابل قبول مانند اعضای جامعهی خود رفتار کند تا احتیاجاتش ارضا شود. زارع پور و ندپور؛(1383).
23-2- تعاریف در حیطه سازگاری اجتماعی
از نظری لغوی فعل سازگار شدن به معنی متناسب بودن، مربوط بودن و انطباق یا وفق دادن می باشد.درلغت نامه دهخدا سازگاری موافقت درکار- حسن سلوک معنی شده است میرویسی؛ (1385)
سازگاری یک فرآیند پویای روانشناسی است که از مراحل به هم پیوستهای تشکیل شده است، افراد برای ایجاد سازگاری باید مراحلی را پشت سر بگذارند. فرایند سازگاری از نیاز یا سائق شروع میشود و با ارضای آن تمام میشود، به عنوان مثال در صورتی که یک نوجوان احساس طرد شدن کند، به احساس تعلق نیاز پیدا میکند که از طریق پذیرفته شدن توسط والدین، معلمان یا گروه همسالان میسر میشود. بنابراین میتوان مراحل سازگاری را خروج از حالت تعادل و رسیدن به حالت تعادل مجدد دانست. بیلدر و رابرت[2]؛(1990)، به نقل از کدیور؛(1371). روانشناسان سازگاری فرد را در برابر محیط مورد توجه قرار دادهاند و ویژگیهایی از شخصیت را بهنجار تلقی کردهاند که به فرد کمک میکنند تا خود را با جهان پیرامون خویش سازگار نماید، یعنی با دیگران در صلح و صفا زندگی کند و جایگاهی برای خود به دست آورد. اتکینسون و هیلگارد[3]؛(1989)به نقل از براهنی و همکاران؛(1382). در این میان، سازگاری اجتماعی انعکاسی از تعامل فرد با دیگران، رضایت از نقشهای خود و نحوهی عملکرد در نقشهاست که به احتمال زیاد تحت تأثیر شخصیت قبلی، فرهنگ و انتظارات خانواده قرار دارد.
از آنجا که سازگاری اجتماعی مفهوم عام و گستردهای میباشد، تعریفی که مورد اتفاق نظر اکثریت متخصصان باشد وجود ندارد، اما از عمدهترین تعاریف سازگاری اجتماعی میتوان به تعاریف زیر اشاره کرد:
خدایاری فرد؛(1385) معتقدند که سازگاری، تمایل ارگانیزم برای تغییر فعالیتهای خود در راستای با محیط است که در واقع پاسخی به تغییرات محیط پیرامون میباشد. این ویژگی تعامل و سازگاری فرد با دیگر افراد و ساختارهای ارزشی در واقع مهارت اجتماعی است که تعامل پیوندها و مناسبات او با دیگران و جنبههای ارزشی جامعهای که در آن زندگی میکند را تأمین میکند. با توجه به این تعریف باید تمایزی بین سازگاری فیزیولوژیک و سازگاری اجتماعی قائل شد. زیرا اگر ارضای نیازهای فیزیولوژیک زندگی برای موجود غیر ممکن شود بقای موجود زنده به خطر میافتد. ولی سازگاری اجتماعی برعکس نیازهای فیزیولوژیک در صورت برآورده نشدن آسیبی به بقای موجود زنده از نظر زیستی نمیرساند اما رفتارهای او را غیرانطباقی میکند. دبوراه، ترنر و رومانو[4]؛(1993) سازگاری اجتماعی را جریانی میدانند که توسط آن روابط میان افراد، گروهها و عناصر فرهنگی در وضع رضایت بخشی برقرار باشد. به عبارت دیگر روابط میان افراد و گروهها طوری برقرار شده باشد که رضایت متقابل آنهارا فراهم سازد. تیلور، لتیا و شلی[5] سازگاری اجتماعی را مترادف با مهارتهای اجتماعی میدانند، از نظر آنها مهارتهای اجتماعی عبارت است از توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینههای اجتماعی خاص که در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشد. این مهارتها باید دارای بهرهای دوجانبه باشد. به عبارتی دیگر در عین حال که برای شخص مفید است برای دیگران نیز سودمند باشد. خدایاری فرد؛(1385).
از نظراشناینبرگ[6]؛(1992) درجریان سازگاری اجتماعی موضوع ارتباط فرد با افراد دیگر مطرح میشود. دراین جریان، برخورد انگیزهها و خواستههای فرد با ضروریات سازندگی گروهی نمایان میشود. سازگاری اجتماعی به عنوان یک شاخص روانشناختی در برگیرندهی قالبهای اجتماعی، مهارتهای اجتماعی، علایق اجتماعی، روابط خانوادگی، روابط مدرسهای و روابط اجتماعی تعریف میشود. فرقدانی؛(1383).
1 Mc Dalland
2 Bilder & Robbert
[3] Atkinson & Hilgard
1 Deboruh, Turner & Romano
2 Taylor, Lettia & Shelley
3Steinberg
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 33 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مسئولیت پذیری
روابط بین کودکان و والدین و سایر اعضای خانواده را می توان به عنوان یک نظام یا شبکه ای از بخش های دانست که در کنش متقابل با یکدیگر هستند. نظام خانواده در مجموعه ای از نظام بزرگتر قرار گرفته است. این نظام به طور مستقیم یا غیر مستقیم از طریق روشهای مختلف تربیت کودک در کودکان تاثیر می گذارد(مهرابی ،1379).
خانواده نخستین عامل موثر در ایجاد مسئولیت در افراد است. مسئولیت فرایندی است که فرد باید از اولین سالهای کودکی آموخته باشد تا با وظایف متعددی که در دورانهای مختلف زندگی روبرو می شود مسئولانه برخورد نماید.
برای ایجاد مسئولیت پذیری ابتدا باید خود والدین افرادی متعهد و مسئول باشند و به تناسب رشد کودک وظایفی که با توانایی های وی مطابقت دارد به او واگذار کند و به مجرد آن که سطح توانایی بالاتر رفت فرصت های را در اختیار او قرار دهند و لازم است والدین قواعد و محدودیت های رفتاری را بطور صحیح روشن کنند تا کودکان در انجام مسئولیت ها با مشکلاتی مواجهه نشوند(روزمن[1] ،1995). مسئولیت پذیری یک مهارت اجتماعی است که تا به حال تعاریف گوناگونی از آن به عمل آمده است. استفنز[2] (1987) ، مهارتهای اجتماعی را به 4 دسته ی مربوط به خود ، محیط ، کار و میان فردی تقسیم کرده است که مسئولیت پذیری به صورت های مختلف در هر یک از این 4 معقوله ذکر شده است(استفنز به نقل از سبحانی نژاد ،1379).
در آموزش مسئولیت به کودکان سه عامل ارزشها ، طرز تلقی و مهارت ها تاثیر دارند. ارزشها و اعتقادهای خانواده درباره مسئولیت و نوع آن ، تعیین کننده دامنه فعالیت والدین در جریان آموزش مسئولیت می باشد. طرز تلقی والدین در باره میزان آزادی کودکان در داخل خانواده و دادن اجازه به آنها جهت ابراز احساسات نیز می تواند عامل دیگری در جریان آموزش مسئولیت به کودکان محسوب گردد. بدیهی است که تبحر و مهارت والدین در زمینه روشهای تربیت کودک و نحوه مواجهه با رفتارهای کودک در موارد متعدد نیز میتواند عامل تعیین کننده دیگری در آموزش به مسئولیت به کودکان باشد. آموزش مسئولیت به کودکان باعث رشد توانایی و شکوفایی استعدادهای آنها می شود و باعث می شود که آنها بعدا با مشکلات به راحتی کنار آمده و مسئولیت زندگی خود را به عهده بگیرند(شفیع آبادی ،1372).
مسئولیت پذیری تعریف و مفاهیم
مسئولیت پذیری در فرهنگ نامه ی دهخدا به معنی" ضمان ، تعهد ضمانت ، مواظبت به اموری کردن ، متعهد بودن "آمده است.
مطهری مسئولیت پذیری را شامل سه عنصرمی داند:
1-بشر دوستی : انسان برخوردار از ایمان در قبال همه افراد بشر احساس مسئولیت دارد.
2-عنصر عشق : که مقدمه ی همزیستی پر از لطف در روح انسان است و مقدمه ی یگانگی و وصول به حقیقتی عالی تر از افق انسان است.
3-آزادی : انسان باید آزاد باشد تا به کمالات خود برسد. حتی به تعبیری خودش باید خودش را انتخاب کند پس انسان آزاد و مختار است و در مقابل این آزادی مسئولیت دارد و باید بین مسئولیت و اختیار یک توازنی باشد(مطهری به نقل از علی آبادی ، 1382).
زنگویی(1370)، مسئولیت پذیری را چنین تعریف کرده است:
انسان به فراخور توان و استعداد خود در جهت سامان بخشیدن به نابسامانی های جامعه از خویش مایه گذارد و به صورت خستگی ناپذیری تلاش و از خود گذشتگی نماید. از نظر او احساس مسئولیت شامل مولفه های عزت نفس ، تقوی ، بهبود وضعیت ، انضباط و شناخت ارزش های حاکم بر جامعه است.
گلن[3] در سال(1988) مسئولیت پذیری را توانایی محاسبه دقیق محدودیت ها و عواقب موقعیت های خاص ، امتیازات ، آزادی ها ، تحلیل علل ، عوامل موثر در موقعیت و سازگاری متناسب رفتار های شخصی می داند. وی معتقد است احساس مسئولیت نوعی احساس عملی در به کار گیری توانایی ها و کوشش برای تطابق و سازگاری با مردم است (قربانی واقعی1384).
کلمز و بین مسئولیت را از لحاظ لغوی به معنی "توانایی پاسخ دادن و در عرف عام به مفهوم تصمیم گیری مناسب و موثر "دانسته اند . منظور آنها از تصمیم گیری مناسب ، آن است که فرد در چهارچوب هنجارهای اجتماعی و انتظاراتی که از او می رود ، دست به انتخابی بزند که سبب ایجاد روابط انسانی مثبت ، موفقیت ، افزایش ایمنی و آسایش خاطر وی شود. منظور ازپاسخ موثر پاسخی است که فرد را قادر می سازد تا به هدفهایی که باعث تقویت عزت نفسش می شود دست یابد(کلمز و بین[4] ،ترجمه علی پور،1385).
بدلی[5] در تعریف مسئولیت پذیری می گوید : مسئولیت پذیری فردی و شخصی به این معنا است که انسان پاسخگوی رفتارش که شامل افکار، تصمیمات ، انتخاب ها ، گفته ها و اعمال است ، باشد. به عبارتی معترف مسبب رفتارهایش باشد(بدلی ، 1985، به نقل از سبحانی نژاد ،1379 ).
[1]-Roseman
[2]-Stephens
[3]-Glenn
[4]-Clemes and Bean
[5]-Bedly
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 47 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
وفاداری
مشکل اصلی تشخیص این نکته است که آیا وفاداری یک متغیر رفتاری یا متغیر مربوط به نگرش است. واژه وفاداری مفاهیمی چون علاقه یا مهر،راستی و صداقت، یا تعهد رابه ذهن متبادر می سازد (خورشیدی و کاردگر،1388). وفاداری حدی است که مشتری ها می خواهند به آن مقدار رابطه شان را با یک عرضه کننده حفظ کنند و معمولاٌ از این ناشی می شود که مشتری ها چقدر معتقدند که ارزش دریافتی شان از این عرضه کننده نسبت به سایرین بیشتر است. وفاداری زمانی اتفاق می افتد که مشتریان کاملاٌ احساس کنند سازمان موردنظر به بهترین وجه ممکن می تواند نیازهای آنها را برطرف کند ،به طوری که سازمان های رقیب از مجموعه ملاحظات مشتریان مجازاٌ خارج شده و منحصراٌ به خرید از سازمان اقدام کنند (مرادی و همکاران،1390). افزایش وفاداری مشتری موجب کاهش هزینه های بازاریابی و افزایش تقاضای بیشتر مشتریان می گردد (Aaker & jacobsob,1994).
اندیشمندان مختلف ،تعاریف متعددی برای وفاداری ارائه کرده اند ، که این موضوع با توجه به مفهوم چند بعدی و پیچیده وفاداری قابل قبول است. معروفترین تعریف قابل قبول برای وفاداری به تعریف یاکوبی و کینز در سال 1973 برمی گردد که در آن وفاداری را به عنوان تعصب به مارک و پاسخ رفتاری در طی زمان تعریف می کنند که در آن فرد یک مارک خاص را نسبت به سایر مارک ها ترجیح داده و به صورت یک تعهد روانی در مورد آن تصمیم می گیرد(Mcmullan & Gilmore,2008). وفاداری عبارت است از وجود یک نگرش مثبت به یک موجود ( مارک، خدمت، مغازه و فروشنده) و رفتار حمایتگرانه از آن . ریچارد اولیور وفاداری را اینگونه تعریف می کند : «وفاداری یک تعهد قوی برای خرید مجدد یک محصول یا یک خدمت برتر در آینده اطلاق می شود، به صورتیکه همان مارک یا محصول علیرغم تأثیرات و تلاش های بازاریابی بالقوه رقبا، خریداری گردد». فردریک ریجهلد محقق بزرگ این رشته و مؤلف کتاب اثربخشی وفاداری، در این زمینه می نویسد : «شرکت هایی که مشتریان خود را به دیده مقرری سالیانه فرض می کنند، اندک اند ». و این دقیقاً معنی یک مشتری وفادار است. وفاداری تا زمانی ادامه دارد که یک مشتری احساس کند از مراجعه به فروشنده دیگر فایده بیشتری که شامل کیفیت بالاتر نسبت به قیمت فروش است، نصیب او نمی شود. اگر مؤسسه خدماتی اولین مشتری خود را به گونه ای ناراحت کند یا رقیب این مؤسسه اراوه فایده بهتری را به او پیشنهاد کند، خطر از دست دادن این مشتری وجود دارد ( لاولاک و رایت، 1382).
کانش و همکارانش دو فاکتور را در اجزا وفاداری یافته اند :
1- وفاداری فعال ( تبلیغات دهان به دهان و تمایل استفاده ): وفاداری فعال که آن را وفاداری آگاهانه نیز می نامند بر این اشاره دارد که مشتری وفادار با آگاهی، اعتماد کامل و با نگرش کاملاً مثبت نسبت به مارک ویژه، آن را به دیگران توصیه می کند و آنها را به خرید تشویق می کند.
2- وفاداری انفعالی ( تعویض نکردن حتی تحت شرایط کاملاً منفی ): وفاداری انفعالی که آن را وفاداری ناآگاهانه یا عادت به خرید نیز می نامند بر آن تکیه دارد که فرد بدون دلیل و بدون توجه به محصولات رقبا و حتی در شرایط تقریباً منفی اقدام به تکرار خرید می کند و نظری در مورد مارک ویژه و توصیه به افراد دیگر ندارد ( Cacers,2007).
2-26) رویکردهای وفاداری
دو رویکرد عمده در وفاداری، رویکرد نگرشی و رویکرد رفتاری است :
1- رویکرد رفتاری : تمایل مشتری برای خرید مکرر خدمات و تولیدات عرضه کننده خدمات و حفظ ارتباط با عرضه کننده کالا و خدمات است ( قره چه و دابویان، 1390). این رویکرد پایداری و تکرار رفتار خرید را به عنوان شاخص وفاداری در نظر می گیرد و به خرید مجدد اشاره دارد. مشکل این رویکرد این است که تکرار خرید همیشه نتیجه تعهد روانی نسبت به یک نام تجاری نمی باشد. چرا که ممکن است افراد به دلیل آسودگی یا ناچاری ناگزیز به انتخاب یک نام تجاری شوند. بنابراین این رویکرد برای تشریح اینکه چرا و چگونه وفاداری پرورش و حفظ یافته کافی نمی باشد و برای آشکار شدن وفاداری واقعی لازم است که فاکتورهای نگرشی که اساس رویکرد رفتاری هستند نیز به خوبی درک شوند. وفاداری رفتاری را می توان با فنون مشاهده رفتار اندازه گیری نمود (موون، 1386).
2- رویکرد نگرشی : احساسات مختلف در شخص ،تعلق خاطری نسبت به سازمان ،خدمات و کالا ایجاد می کند ،این احساس درجه وفاداری مشتری را مشخص می کند که کاملاٌ شناختی است. مقیاس های وفاداری نگرشی شامل تبلیغات مثبت دهان به دهان ،تمایل به توصیه و تشویق دیگران به استفاده از کالا و خدمات است ( قره چه و دابو ییان، 1390). این رویکرد به نگرش و تمایلات مشتری نسبت به یک محصول اشاره دارد و با احساس وفاداری و تعهد سرو کار دارد. مشکل این رویکرد این است که ممکن است مشتری نگرش مطلوبی نسبت به سازمان تجاری داشته باشد و آن را به دیگران پیشنهاد کند اما خودش مثلاً به دلیل گرانی آن را خریداری نکند. تحقیقات مختلف نشان داده که وفاداری وفاداری نگرشی و رفتاری در حد بالایی به هم وابسته اند. وفاداری نگرشی را می توان با متدهای پرسشنامه اندازه گیری کرد (موون، 1386).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 129 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 73 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مفهوم و ماهیت تحول
تحول از جمله واژههایی است که بعضاً مترادف کلمۀ رشد به کار میرود در حالی که مفهوم تحول تغییرات کمی و کیفی را در بر میگیرد و به هر نوع تغییری در طول زمان اطلاق میگردد. مفهوم رشد تغییرات کمی را شامل میشود از این رو تحول اعم از رشد است (مصباح و همکاران، 1374).
اگرچه از تحول تعاریف بسیاری شده است اما یکی از عامترین تعاریف بدین شرح میباشد: تحول عبارت است از همۀ تغییرات و تحولاتی که از زمان تشکیل سلول تخم تا هنگام مرگ روی میدهد. تحول؛ حرکتی مستمر، دائمی و پیوسته بوده گاهی آهسته و زمانی همراه با جوش و خروش است. کیفیت تحول ممکن است ملموس نباشد ولی نباید تصور کرد که جریان تحول متوقف شده است (احدی و بی جمالی، 1388). ماسن[1]، تحول را تغییرات منظم و نسبتاً مداوم در ساختهای جسمی و عصب شناختی، فرایند تفکر و رفتار در طول زمان مینامد (ماسن، ترجمۀ یاسایی، 1388). شرفی (1371) نیز تغییرات کمی و کیفی که در طول زمان در طبیعت و ساخت و رفتار انسان اتفاق میافتد تحول مینامد. بنا به نظر او این تغییرات و دگرگونیها در هر دورهای از زندگی، تواناییها، نیازها و دشواریهایی را به وجود میآورد.
سندستروم[2] (1973) نیز از واژۀ تحول برای تشریح فرایند تأثیرات بی شمار داخلی و خارجی بر انسان از اولین لحظات زندگی تا بزرگسالی و مرگ استفاده میکند (به نقل از مصباح و همکاران، 1374). همچنین وولفلک[3] (2005) نیز تغییرات منظم و سازگارنهای که به طور مستمر در طول زندگی ارگانیسم، از لحظۀ نطفه تا لحظۀ مرگ به وجود میآید، را تحول مینامد (به نقل از سیف، 1386). رایس[4] (1992) نیز تحول را به مثابۀ فرایندی مادام العمر میداند که از تعامل عوامل ارثی و محیطی تأثیر میپذیرد، و از آغاز لقاح و تا مرگ (یا پس از مرگ، آن گونه که بسیاری معتقدند) ادامه یابد (رایس، 1922، ترجمۀ فروغان، 1388).
بنابراین با توجه به تشابهات تعاریفی که صاحبنظران در مورد مفهوم تحول ارائه کردند، به نظر میرسد تحول عبارت است از تغییرات کمی و کیفی نسبتاً پایدار، منظم و فراگیر قابلیتها، ساخت و رفتار انسان تحت تأثیر رسش و تعامل با محیط، که از لحظۀ لقاح تا مرگ به وجود میآید.
2-2- اصول حاکم بر تحول
الگوی طبیعی تحول در مراحل سنی مختلف از اصول مشخصی پیروی میکند. این اصول، علیرغم تفاوتهایی که افراد با هم دارند به طور مشترک در همۀ یافت میشود. شناخت این اصول برای مطالعۀ تحول و فهم الگوی طبیعی آن ضروری میباشد. از این رو در زیر به اصولی که بیشتر صاحبنظران تحول به آن توجه دارند، میپردازیم.
1- تحول جریانی مرحله ای و پیوسته است.
تحول انسان از تشکیل نطفه تا پایان عمر، با عبور از مراحلی که ویژگیها و خصوصیات خود را دارند صورت میپذیرد. این مراحل به صورت پیوسته و پی در پی پدیدار میشود.
2- تحول دارای الگوی قابل پیش بینی است.
جریان تحول انسان از الگو و طرح معینی پیروی می کند.
3- تفاوت های فردی در تحول وجود دارد.
اگرچه الگوی تحول برای همۀ افراد یکسان است اما هر فردی برای خود الگوی ویژهای دارد که با روش و سرعت خاص خویش تحول مییابد. همین امر سبب میشود که تحول افراد متفاوت باشد. این تفاوتهای فردی در سالهای اولیه کمتر قابل دقت و تشخیص است؛ اما به مرور با افزایش سن، آشکارتر میشود.
1. Mussen
1. Sandstrom
2. Woolfolk
3. Rice
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 53 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
معرفی مدلهای حمایت از صادرات
مدل اگزیم بانکها (مدل آمریکایی)
در این الگو دولتها از مکانیزم اگزیم بانک جهت تقویت صادرات کشور استفاده و کلیه فعالیتهای مربوط به اعطای اعتبار صادراتی ، پوشش ریسکهای مربوطه را اگزیم بانک انجام می دهد. مانند اگزیم بانک آمریکا که تاکنون چند بار تمام سرمایه خود را از دست داده است ولی با توجه به هدف حمایت از صادرات از سوی دولت آمریکا تامین مالی شده و سودآوری آن به هیچ عنوان مدنظر نیست.
کشورهایی که از این مدل استفاده می کنند دارای صفات مشترک چندانی نیستند ، به عنوان مثال این مدل در کشورهای توسعه یافته عمومیت ندارد و کشورهای اروپایی نیز عمدتاً از مدل موسسات بیمه و تضمین صادرات استفاده می کنند .
علاوه بر آمریکا ، ترکیه نیز از این مدل استفاده و همانند آمریکا تاکنون چندین بار سرمایه خود را از دست داده است . به طور کلی در این مدل سودآوری بانک به هیچ عنوان مورد نظر نبوده و تنها حمایت از صادرات حتی به قیمت از دست دادن همه سرمایه بانک ، هدف غایی می باشد و اگزیم بانک که ماهیت دولتی دارد ، مسئول حمایت از تجارت خارجی ، صادرکنندگان ، پیمانکاران و سرمایه گذاران در خارج از کشور می باشد .
در کشورهای آسیایی مدل غالب ، مدل ترکیبی (اروپایی ، آمریکایی) می باشد ، اما با این وجود برخی از کشورهای آسیایی نظیر فیلیپین و تایلند نیز از این مدل استفاده می کنند .
برای درک بهتر این مدل به بررسی اجمالی اگزیم بانک آمریکا به عنوان نمونه اصلی این مدل پرداخته می شود :
اگزیم بانک آمریکا
اگزیم بانک آمریکا در سال 1934 تاسیس شده است و زیر نظر دولت فدرال اداره می شود . اگزیم بانک آمریکا ، در واقع به نوعی ECA [1] کشور آمریکا است . برنامه های اصلی اگزیم بانک آمریکا عبارتست از تامین مالی صادرکنندگان در قالب وامهای مستقیم ، گارانتی های اعتباری صادراتی ، گارانتی های بازپرداخت وامها ، بیمه اعتبار صادراتی و برنامه های تامین مالی ویژه .
در سال 2010 در بین 7 کشور صنعتی حدود 20% MLT [2] متعلق به کشور آمریکا بوده است که بیانگر عملکرد مناسب اگزیم بانک این کشور است . معمولاً ECA در 7 کشور صنعتی از صادرات به برخی از کشورهای در حال توسعه حمایت نمی کنند . اما اگزیم بانک آمریکا دارای چنین محدودیتی نیست . این بانک قراردادهای صادراتی که می تواند منعقد شود را شناسایی و اجازه تامین مالی چنین قراردادهایی را می دهد و موضوعات مربوط به محدودیتها را شناسایی می کند .
اقتصاد و تغییرات محیط در دستیابی اگزیم بانک به اهدافش تاثیر دارد . در میان کشورهای G7 ، تنها اگزیم بانک آمریکا به طور سیستماتیک اقدام به انتشار گزارشهای نظارتی محیطی می نماید .
در 11 مارس 2011 ،تجدید نظر در ساختار اگزیم بانک توسط کنگره آمریکا مطرح شد ، یکی از این موضوعات خصوصی شدن اگزیم بانک آمریکا بود . بخش خصوصی دارای کارآیی بهتر به نسبت دولت فدرال است ، اما بحران مالی منجر به کاهش توانایی بخش خصوصی در تامین مالی شده است و این در حالی است که دیگر کشورهای پشتیبانی اعتباری رسمی رو به رشد از صادرات دارند . همچنین مسائل مربوط به تدارکات های مربوطه را نیز باید در نظر گرفت . گزینه دیگر استفاده از ECAs به جای اگزیم بانک مانند کشورهای اروپایی است . اما کنگره آمریکا در نهایت این گزینه ها را رد و در خصوص برخی از سیاستهای اگزیم بانک تصمیم گیری و برای مدت 5 سال این سیاستها را تصویب نمود . کنگره آمریکا عملکرد اگزیم بانک را بر پایه میزان مبادلات ، انواع محصولات ، بخشهای صنعت ، صادرکنندگان حمایت شده در مقابل ECAs آنالیز کند (Shayerah Ilias , 2011 , p.19-20).
لازم به ذکر است در کشور آمریکا موسسه OPIC [3] به ارائه اعتبار و بیمه ریسکهای سیاسی برای سرمایه گذاران خارج از کشور جهت پروژه های مربوط به کشورهای در حال توسعه می پردازد و نیز موسسه CAN Credit [4](خصوصی) نیز به فعالیت مشغول است ، با این وجود مسوول اصلی حمایت از صادرات در این کشور ، اگزیم بانک این کشور می باشد . و منظور از این مدل نیز همین می باشد ؛ اعطای تسهیلات ، بیمه و سایر تضمینات جهت حمایت از صادرات از سوی اگزیم بانک ، بدون لحاظ سودآوری آن .
در این مدل توان اقتصادی دولت حائز اهمیت است و نیز باید توجه نمود که آیا وجود اگزیم بانک صرفه اقتصادی خواهد داشت یا خیر؟[5]
مدل موسسات بیمه و تضمین صادرات (مدل اروپایی)
در برخی کشورها در کنار اگزیم بانک ، ECA فعالیت می کند که در قسمت 2-2-4 به آن پرداخته خواهد شد . در برخی کشورهای دیگر نیز ارائه تسهیلات از طریق بانکهای تجاری (به خاطر ظرفیت و هزینه های موجود) ارائه می شود که در این بخش به اینگونه مدل اشاره می گردد .
مؤسسات بیمه اعتبار صادراتیECAs)) بعنوان یکی از اجزاء مهم و حیاتی نظام مالی صادراتی و یکی از ارکان زیربنایی اقتصادی جهت کاهش ریسک صادرکنندگان می باشد.
[1] Export Credit Agency
[2] Medium –Long Term
[3] Overseas Private Insurance Corporation
[4] Coface North America
[5] به عنوان مثال دولت سنگاپور اظهار داشته که تاسیس اگزیم بانک برای این کشور توجیه اقتصادی ندارد و طرح بین المللی سازی تامین مالی و طرح بیمه وام را مطرح نموده اند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 210 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 51 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تعریف تعالی سازمانی EFQM
تعالی در لغت به معنی بلند شدن و برتر شدن است و تعالی سازمانی به معنای تعهّد سازمانی به رشد و توسعه پایدار و دایمی شرکت در جهت کسب رضایت مشتری و افزایش مستمر سودآوری شرکت در یک محیط ملّی فراگیر و حمایت کننده می باشد. تعالی سازمانی تابع شرایط ویژه، فرهنگ، محیط داخلی و خارجی و کسب و کار، ویژگی نیروی انسانی سازمان، نقاط قوّت و ضعف و فرصت ها و تهدید هایی است که سازمان را در بر گرفته است (جلوداری ممقانی،1389).
مدل های تعالی سازمانی در قالب الگوهای ارزیابی در صورتی که درست بکار گرفته شوند، ابزارهای کارآمدی هستند که می توانند مفاهیم و ارزش های سازمانی، تدوین و اجرای برنامه های استراتژیک، به کار گیری روش های خود ارزیابی، یادگیری سازمانی و بهبود مداوم را در سازمان ها نهادینه نموده و امکان شناسایی بهترین فرآیندها را فراهم سازند (قورچیان،1388). مدل های تعالی سازمانی به سازمان کمک می کنند تا با مقایسه وضع موجود و مطلوب خود تفاوت ها را شناسایی و سپس با شناسایی عارضه ها و بررسی علل وقوع آن ها، راه حل های بهینه سازی وضع موجود را تعیین و اجرا نمایند (نجمی وحسینی، 1387).
معیارهای توانمند سازآنچه که یک سازمان انجام می دهد را پوشش می دهند و عواملی هستند که سازمان را برای رسیدن نتایج عالی توانمند سازو معیارهای نتایج، نتایجی هستند که یک سازمان بدست می آورد و بیان کننده دستاوردهای حاصل از اجرای مناسب توانمند سازهستند. روش امتیاز دهی در مدل تعالی به این صورت است که کل امتیاز در این مدل 1000 است که معیارهای توانمند ساز50 درصد ارزش کل معادل 500 امتیاز را به خود اختصاص می دهد که وزن زیر مجموعه 5 معیار آن عبارت است از: فرآیندها 14درصد، رهبری 10 درصد، مشارکت و منابع 10 درصد، کارکنان 9 درصد و خطّ مشی و استراتژی 8 درصد است. معیارهای نتایج نیزاز 50 درصد ارزش کل معادل 500 امتیاز برخوردارند که وزن زیر مجموعه آن عبارتند از: نتایج مشتریان 20 درصد، نتایج کارکنان 9 درصد نتایج جامعه 6 درصد و نتایج کلیدی عملکرد 15 درصد (صالحی،1389).
بنابراین، با توجّه به رسالت و مأموریّت آموزش و پرورش که در تعلیم و تربیت جامعه نقش وافر دارد، ازاین رو، بررسی کارکرد شاخص های توانمند سازدر آن از اهمیّتی ویژه برخوردار است. سازمان ها برای این که باقی بمانند، باید متعالی شوند. به بیان دیگر، تعالی در کسب و کار و هر آنچه انجام می دهند، لازمه و زمینه ساز بقاست. از سوی دیگر، سازمان ها برای تعالی نیازمند مدل و الگویی کارآمد هستند که بتوانند بر مبنای آن برنامه ریزی، اجرا، پایش وبازنگری داشته باشند (رضایتمندی و قاسمی،1385).
از سوی دیگر، مشاهده ها و مطالعات اوّلیّه نشان می دهند که بسیاری از فعّالیّت های موجود در مدیریّت آموزش و پرورش شهرستان جغتای مورد بررسی قرار نگرفته که این پدیده خود منجر به عدم قضاوت از کارکردهای آن مدیریّت خواهد شد. بنابراین، برای بررسی و ارزیابی واقعی، عملکرد آموزش و پرورش شهرستان جغتای با توجّه به شاخص های توانمند سازی مانند رهبری، خطّ مشی و استراتژی، منابع انسانی (کارکنان)، شراکت ها و منابع با مدل تعالی سازمانی مورد ارزیابی و قضاوت قرار خواهد گرفت.
2-3- مزایای مدل تعالی سازمانی EFQM
این مدل از فرآیندهای سازمانی سیستماتیک و فراگیر برخوردار است، نسبت به تغییر و تحوّل و نیازهای ذینفعان واکنش سریع دارد، به نتایج کسب شده توسّط سازمان توجّه ویژه ای دارد، ارزیابی مبتنی بر واقعیّات است، مشارکت گسترده کارکنان در انجام امور را مدّ نظر قرار می دهد، نقاط قوّت زمینه های بهبود پذیر در این مدل قابل شناسائی است، زبان مشترک مدیریّت و کارکنان را فراهم می کند، تبادل تجربیّات درون و بیرون سازمان با به کار گیری ابزار الگو برداری صحیح صورت می گیرد، به منظور سرآمد کردن سازمان از روش خودارزیابی استفاده می شود. محرّکی برای یادگیری های فردی و سازمانی است، نشان دادن تصویری واقعی از کیفیّت فعّالیّت های سازمان، شناسایی حوزه های تمرکز فعّالیّت های بهبود، ساماندهی طرح های بهبود در چارچوبی واحد (قوی دل،1384).
2-4- تاریخچه مدل های تعالی سازمانی
در سال 1950 مؤسّسه اتّحادیّه دانشمندان و مهندسین ژاپن[1] آقای دکتر ادوارد دمینگ را برای انجام سخنرانی های مختلفی در زمینه کیفیّت به ژاپن دعوت نمود و در سال 1951 این مؤسّسه به پاس خدمات دکتر دمینگ در زمینه کیفیّت جایزه ای به نام ایشان بنیان نهاد. مدلی که جایزه دمینگ بر اساس آن تهیّه گردید و از دهه پنجاه میلادی در ژاپن به اجرا در آمد عمدتاً بر کیفیّت محصولات و روش های کنترل کیفی استوار است به بیان دیگر مدل جایزه دمینگ بر این اصل استوار است که برای تولید محصولات و خدمات با کیفیّت بالا نیاز به هماهنگی همه جانبه و فراگیر در سطح سازمان است. این مدل نگرش جدیدی در بحث کیفیّت ایجاد کرد و همین تفکّر نگرش فراگیر منجر به ظهور «کنترل کیفیّت فراگیر» در دهه 60 میلادی گردید (امیران،1384).
مدیریّت کیفیّت فراگیر روشی است برای مدیریّت و اداره سازمان جهت تعیین کیفیّت با مشارکت همه اعضای سازمان که از طریق جلب رضایت مشتری و تأمین منافع همه ذینفعان بدست می آید (امیری،1384).
موفقیّت ژاپن در به کارگیری روش های علمی کسب و کار تهدیدی جدی برای شرکت های آمریکائی ایجاد کرد به طوری که در دهه 80 بسیاری از آن ها با واگذار کردن بازار به رقبای ژاپنی در آستانه ورشکستگی قرار گرفتند این تهدیدات منجر گردید که شرکت های غربی در روش های کسب و کار خود تجدید نظر کرده و مدیریّت کیفیّت فراگیر را بطور گسترده بکار گیرند (الهی،1378).
جایزه کیفیّت و سرآمدی کانادا[2] در سال 1983 و پس از آن در سال 1987 جایزه ملّی کیفیّت مالکوم بالدریج درآمریکا از اولین گام هایی بودند که برای بخشیدن دید فراگیر به مدل هایی که برای ارزیابی در مؤسّسات صنعتی و غیر صنعتی مورد استفاده قرار می گرفتند برداشته شد و این مدل ها در واقع پوشش دهنده تمامی اجزای یک کسب و کار با در نظر گرفتن منافع تمامی ذینفعان بود (بلال زاده،1387).
به دنبال مدل مالکوم بالدریج در سال 1988 مدل تعالی سازمانی EFQM در پاسخ به نیاز بهبود رقابت پذیری سازمان های اروپایی توسط چهارده کمپانی بزرگ اروپایی ( بوش، رنو، فیات، بی تی، بول، الکترولوکس، ک ال ام، نستله، اولیوتی، فیلیپس، سولزر، فولکس واگن، رازالت، سیبا [3]) در کمیسیون اروپایی مورد توافق واقع و امضاء گردیده است. این اقدام متهوّرانه از شبکه قدرتمند مدیریّت در حال حاضر دارای 800 عضو از 38 کشور جهان در بخش خصوصی و دولتی می باشد که در چارچوب یک جامعه اروپایی و در زمینه بهبود کیفیّت در ادامه مدل مالکوم بالدریج از آمریکا و همچنین مدل دکتر دمینگ در ژاپن به پیش می رود.
مدل EFQM در سال 1991 به عنوان مدل تعالی کسب و کار معرفی گردید که در آن چارچوبی برای قضاوت و خودارزیابی سازمانی و نهایتاً دریافت پاداش کیفیّت اروپایی ارائه شد، این اقدام در سال 1992عملی گردید. این مدل نشان دهنده مزیت های پایداری است که یک سازمان متعالی باید به آن ها دست یابد. این مدل به سرعت مورد توجّه شرکت های اروپایی قرار گرفت و مشخّص شد که سازمان های بخش عمومی و صنایع کوچک هم علاقه دارند از آن استفاده کنند(آلور[4]974:2010).
در سال 1995 ویرایش مربوط به بخش عمومی و در سال 1996 مدلی مربوط به سازمان های کوچک توسعه داده شد. در سال1999مهمترین بازبینی مدل EFQM صورت گرفت. در سال2001 مدل سرآمدی EFQM ویرایش سازمان های کوچک و متوسط و درسال 2003 ویرایش جدیدتری از مدل EFQM ارائه شد که در زیر معیارها و نکات راهنما تغییرات قابل ملاحظه ای نسبت به ویرایش سال 1999 داشت (چاوشی ،1383).
[1] Union Of Japanese Scientists And Engineers
[2] Canadian Quality And Business Excellence Award
[3] Bosch,BT,Bull,Ciba'Geigg, Electrolux, Fiat, KIM ,Nestle ,Olivetti ,Philips, Sulzer, Volkswagen
[4] Allur
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 75 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
اضطراب
اضطراب عبارت است ازحا لت هیجانی منفی همراه با احساس عصبانیت، ناراحتی و تشویش که با فعالیت یا برانگیختگی جسمانی نیز همراه است (عبدلی، 1384، به نقل از زمانی، مرادی، 1388: 82)
الیس[1]،یکی از روانشناسان، اضطراب و اختلالات عاطفی را نتیجهء طرز تفکر غیرمنطقی و غیرعقلانی میداند.به نظر او،افکار و عواطف،کنشهای متفاوت و جداگانهای نیستند.پس تا زمانی که تفکر غیرعقلانی ادامه دارد، اختلالات عاطفی نیز به قوت خود باقی میماند.
انسان را اشیای خارجی مضطرب و برآشفته نمیکند؛بلکه دیدگاه و تصوری که او از اشیا دارد،سبب نگرانی و اضطراب میشود.تمام مشکلات عاطفی افراد از تفکرات موهوم آنان سرچشمه میگیرد که از نظر تجربی معتبر نیست.(حسینی ،1375 )
الیس اضطراب و اختلالات رفتاری را زادهء طرز تفکر خیالی و بیمعنی انسان میداند. راجرز[2]،روانشناس دیگر،اضطراب را نتیجهء ناهماهنگی و تضاد بین خویشتن پنداری فرد و تجربهء او میداند.در حالت اضطراب، مفهومی که فرد از خویش دارد،با تجربیات او مغایر است.هنگامی که فرد از خود مفهومی دارد که با تجاربش هماهنگی نسبی دارد،احساس میکند که برطبق ارزشها،خواستهها و تجارب گذشتهاش عمل میکند،پس در نتیجه از سازگاری کافی برخوردار میگردد.
اسپیلبرگ[3] 1966 اولین کسی بود که اضطراب را به دو بعد اضطراب خصیصه ای[4] و اضطراب حالتی[5] تقسیم کرد. اضطراب حالتی به هیجا نات موقتی که با نگرانی و تنش همراه است، اطلاق می شود و اضطراب صفتی گرایش رفتاری نسبتاً پایدار و اکتسابی است که اغلب به عنوان یک ویژگی شخصیتی توصیف می شود. این نوع اضطراب موجب می شود تا فرد دامنة گسترده ای از شرایط غیر خطرناک را تهدیدزا و یا خطرناک درک کند.( زمانی، مرادی، 1388: 84)
2-16: اضطراب رایانه
در زندگی کنونی ، رایانه ها در همه جا حضور دارند و در نتیجه ، بسیاری از افراد با رایانه و کار با آن تجربه مستقیم یا غیر مستقیم دارند. اما استفاده از رایانه ، همیشه یک رویداد رضایت بخش و شاد نیست. در ایران ، اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه ، به طور مستقیم و غیر مستقیم در معرض تعامل با رایانه قرار گرفته اند . بدیهی است که این روند ، به دلیل گسترده بودن کاربرهای رایانه، متفاوت بودن میزان تجارب کاربران ، جدید بودن و به روز شدن فزاینده این فناوری و آشنایی کم افراد با آن ، موانعی را فرا روی کاربران در استفاده بهینه از فن آوری اطلاعات و ارتباطات قرار خواهد داد. (غلامعلی لواسانی، 1388 : 102 )
از سوی دیگر ، در طول دهه گذشته ، تاکید بر کاربرد رایانه در زندگی روزمره و حتی بیشتر از آن ، در حیات دانشگاهی وجود داشته است. کلاس های چند رسانه ای با فن آوری های وابسته به ر ایانه ، به سرعت در حال تبدیل شدن به هنجار در فضای دانشگاه هستند. دانشجویان به طورفزاینده ای ملزم می شوند تکالیفی را بر روی رایانه آماده سازند و برای پروژه های کلاسی، از نرم افزار و سخت افزار رایانه استفاده کنند. ( بایلی، میشل و پارکر ، 2001، به نقل از غلامعلی لواسانی) این تقاضای فزاینده به رایانه برای بسیاری از افراد با اضطراب و استرس همراه است .(حسن زاده، 1388 : 52 ). پدیده اضطراب رایانه ، یکی از چنین موانعی است که منجر به اجتناب افراد از مواجهه با رایانه می شود.( غلامعلی لواسانی، 1388 : 102 ).
طبق تعریف [6] DSM IV از انجمن روانپزشکی آمریکا توصیف اضطراب و خلق و خوی عبارت ازتجربیاتی که همراه با ترس، دلهره، عصبی بودن، نگران، تنش است. اختلالات اضطرابی شناخته شده عبارتند از ترس از ظاهر شدن در ملاء عام، ترس از فضای بسته، و یا ترس مداوم از دیگران نزدیک شدن به دیگران که ممکن است به او صدمه بزنند..
در حال حاضر، اضطراب رایانه می تواند به یک لیست از اختلالات اضطرابی رایج اضافه شود..و می توان آن را بدین صورت تعریف کرد: احساس ترس و دلهره احساس توسط افراد در هنگام استفاده ازرایانه و یا حتی فکر کردن به استفاده از آن .(سیمون سون،مورر،مونتاگ توراردی ،ویتاکر[7]،1987، به نفل از بیکر[8] و همکاران،2007 : 2852)اضطراب کامپیوتر باید به عنوان یک رنج بالقوه جدی تلقی می شود،
ا ضطراب رایانه ، نوع خاصی از اضطراب است که معمولاً در یک موقعیت خاص رخ می دهد و افرادی که مبتلا به اضطراب کامپیوتر هستند ممکن است ترسی از نا آشنایی، احساس ناکامی، خجا لت و شرم، شکست و یأس و ناامیدی را تجربه کنند .( حسن زاده، 1388 : 52) اضطراب رایانه را توماس ، هاوارد و مورفی (1986) چنین تعریف کرده اند: "ترس از کار اجباری و یا محتمل با رایانه ، که ربطی به تهدید واقعی که از سوی رایانه متوجه کاربر باشد ندارد.( نادری و احدی ، 1384 :9 ) مشخصه اضطراب رایانه به عنوان یک واکنش عاطفی، ترس درونی از نتایج منفی احتمالی از جمله صدمه زدن به تجهیزات و یا احمق به نظر رسیدن عنوان می شود. از نقطه نظر پردازش اطلاعاتی، احساسات منفی در نتیجه ی اضطراب بسیار، منابع شناختی درباره اجرای کار را کم می کند (کانفر و هگشتاد[9]، 1997). بنابراین عملکرد شرکت کنندگان دارای اضطراب رایانه ای بالا ممکن است نسبت به کسانی که اضطراب رایانه ای کمی دارند و یا فاقد آنند، ضعیفتر باشد(سام، اوتمان ونوردین[10] ،2005 : 206)
اضطراب رایانه از نوع اضطراب حالتی است که درموقعیت های مختلف تغییر می کند.(وونگ، 2007،فولر، ویسیان و براون [11]،2006 ، به نقل از رحیمی، ید ا للهی ، 1390: 52) و تحت تأثیر عوامل متعددی کاهش یا افزایش می یاید.تحقیقات نشان داده است که اضطراب رایانه به طور قابل توجهی به دیگر ساختار های روانشناختی مانند نگرش نسبت به رایانه ، نیت در استفاده از رایانه، و به رفتارهای خاص از جمله استفاده واقعی از رایانه ، توانایی افراد برای یادگیری برنامه های کاربردی جدید،
خودکارآمدی در هنگام استفاده از رایانه مرتبط است.(هاولکا،بیسلی[12]:51)
بکرز و اشمیت (2001) با دو نمونه از دانشجویان روان شناسی و تحلیل عوامل تاییدی نتیجه گرفتند که اضطراب رایانه برا ساس یک مدل شش عاملی تبیین می شود. این عامل ها عبارتند از سواد و تجربه رایانه ، خودکارآمدی رایانه ، برانگیختگی جسمانی حاصل از کار با رایانه ، احساسات انفعالی درباره رایانه، باورهای سودمندی رایانه، و باورها در باره انسان زدایی رایانه.(غلامعلی لواسانی،1383: 80 ).
[1] Ellis
[2] Ragers
[3]Spielberger
[4] Trait anxiety
[5] State anxiety
[6] The Diagnostic and Statistical Manual of mental disorders
[7] Simonson, Maurer, Montag Torardi, Whitaker
[8] Beckers
[9] Kanfer& Heggestad,
[10]Sam , Othman& Nordin
[11] Wang , Fuller, Vician& Brown
[12] Beasley
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 98 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 52 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
-2 مقدمه
سازگاری از مسائل مهمی است که از همان ابتدای خلقت بشر مورد توجه بوده اما از نظر علمی سابقه چندانی ندارد. شروع کار علمی در مورد سازگاری از سال 1984 آغاز شد که راتوس و نوید[1] مدلی را برای سازگاری ارائه کردند. در سال 1992 لازاروس و فولک من[2]، کار آنها را ادامه دادند و مدل جدیدی برای سازگاری ارائه دادند. در سال های بعد رابطه بین سازگاری و متغیرهای دیگر توسط محققان انجام شد. ازجمله فلورشلم[3]، به نقل از مظاهری(1389) بیان می کند پژوهشگرانی همچون اسپیرمن[4] 1990، مندونکا [5]1981، کان[6] 1989 و بالارد[7] در سال 1992 به بررسی شیوه های افزایش سازگاری از راههای رفتاری و رفتاری شناختی و به شیوههای گروهی و کوتاه مدت پرداخته اند.
سازگاری و هماهنگ شدن با خود و محیط پیرامون خود برای هر موجود زنده ضروری است و تلاش روزمره همه آدمیان بر محور همین سازگاری دور می زند. هر انسانی آگاهانه یا ناآگاهانه می کوشد تا نیازهای متنوع و گاه متعارض خود را در محیط زندگی خود برآورده کند؛ و از آنجا که باید نیازهای خود را در قالب ساخت اجتماعی برآورده کند، سازگاری او لاجرم سازگاری اجتماعی است (مظاهری، 1389).
وینزمن[8] به نقل از علی پور (1381) سازگاری انسان را در دو جنبه می داند: سازگاری انسان با خویش و درون و سازگاری انسان با دیگران و پیرامون. این دو محیط درونی و بیرونی در حقیقت دو روی یک سکه اند و با هم روابطی بسیار پیچیده و نزدیک دارند. متاسفانه بسیاری از حوائج و خواسته های آدمی به آسانی برآورده نمیشود و گاه ارضاء آن در برابر موانع و مشکلات گوناگون، مستلزم تلاش و فعالیت بسیار است که همیشه هم مثمر ثمر واقع نمی شود و چه بسا ناکامی را بدنبال می آورد.
روانشناسان همچنین سازگاری فرد را در برابر محیط مورد توجه قرار داده اند و خصوصیاتی از شخصیت را بهنجار[9] می دانند که موجب سازگاری فرد با محیط خود می گردد؛ یعنی با دیگران در صلح و صفا زندگی کند و جایگاهی در جامعه برای خود به دست آورد، ولی بسیاری از روان شناسان دیگر معتقدند که اگر اصطلاح سازگاری در معنای همنوایی با اعمال و اندیشه های دیگران اعمال شود، دیگر نمی توان توصیفی از شخصیت سالم به عمل آورد، آنها بیشتر بر ویژگی های مثبتی مانند فردیت، آفرینندگی[10] و شکوفایی استعدادهای بالقوه تاکید دارند. همچنین از سازگاری تعریفی دیگر ارائه شده که عبارت است از ثبات عاطفی و جسارت در روابط اجتماعی و نیز علاقه به تحصیل که در فرد می باشد و به صورت عاطفی، اجتماعی و آموزشی دیده میشود. در هر حال، سازگاری، یعنی تطبیق یا وفق دادن شخص نسبت به محیط. راجرز[11] در تعریف سازگاری میگوید: «منظور از سازگاری انطباق متوالی با تغییرات و ایجاد ارتباط میان خود و محیط است به نحوی که حداکثر خویشتن سازی را همراه با رفاه اجتماعی ضمن رعایت حقایق خارجی امکان پذیر می سازد». به این ترتیب، سازگاری، یعنی شناخت این حقیقت که فرد باید هدف های خود را با توجه به چارچوب های اجتماعی – فرهنگی تعقیب کند (آهنی، 1389).
آلبرت الیس[12] معتقد است رفتارهای هر فرد بستگی به نظام باور وی و تعبیر و تفسیر موقعیت ها دارد نه وضعیت عینی آن موقعیت. بنابراین بسیاری از رفتارهای ناسازگارانه و نادرست نتیجه باورهای غلط و تفسیر نادرست از اوضاع و احوال هستند اما بر اساس نظر مازلو[13] زمانی که انسان نتواند نیازهای اساسی خود را برآورده کند و در راه تحقق اهداف خود مانع ببیند، رفتار ناسازگارانه خواهد داشت (به نقل از حجاری، 1390).
موسوی (1390) سازگاری و در رأس آن سازگاری اجتماعی را، یک مفهوم نسبی میداند که تحت تأثیر فرهنگها و اعتقادات از جامعه ای با جامعه دیگر فرق می کند. به عنوان مثال، شاید رفتاری خاص در کشوری مسلمان سازگار تلقی شود ولی در کشوری دیگر و برحسب اعتقادات آنان ناسازگارانه باشد. از طرفی رفتار آدمی تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله خانواده، مدرسه، گروه همسالان و سایر عوامل اجتماعی قرار دارد و شخصیت انسان در صورتی به کمال می رسد که بین او و محیط پیرامونش تعادل نسبی صورت پذیرد. فشارهای اجتماعی بوضوح تاثیر فراوان بر رفتار فرد دارد. از طرف دیگر، انسان موجودی انعطافپذیر است، او نه تنها با محیط سازگار می شود، بلکه محیط را نیز مطابق خواسته های خود دگرگون می کند.
[1] . Rattus & Nevid
[2] . Lazarose& foolkman
[3] . Fellorshelm
[4] . Espierman
[5] . Mendonka
[6] . Kan
[7] . Balard
[8] . Vinsman
[9] . normal
[10] . creativity
[11] . Rogers
[12] . Ellis
[13] .Maslow
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
اثربخشی
هنوز دانشمندان علوم سازمانی از اثربخشی تعریف خاصی را ارائه نکرده اند. لذا بیان یک تعریف مشخص از اثربخشی برنامه های آموزشی مشکل به نظر می رسد. اثربخشی مفهوم پیچیده ای است که به شیوه های گوناگون تعریف شده است. و متناسب با هرتعریفی قابل ارزیابی است. بارنارد[1] (1983) اثربخشی را دسترسی به اهداف سازمانی تعریف می نماید.
اتزیونی[2] (1964) معتقد است اثربخشی واقعی یک سازمان خاص به وسیله درجه و میزانی که سازمان به اهدافش دست می یابد تعیین می شود. و رابینز اثربخشی سازمان را به عنوان میزان کسب اهداف کوتاه مدت و بلند مدت با توجه به انتظارات ذی نفعان، ارزیابی کنندگان، در مرحله ی زندگی سازمانی تعریف می کند (گزارش گرد
همایی کارشناسان و مدیران آموزشی، 1384).
به طور کلی تعیین اثربخشی سازمان می خواهد به این سؤال پاسخ دهد که واحدهای سازمانی عملکردشان تا چه اندازه خوب است؛ یا باید تا چه اندازه بهتر گردد(جباری، 1381).
آموزشهای سازمانی زمانی از اثربخشی لازم برخوردار خواهند بود که محصولات و نتایج دوره های آموزشی برگزار شده، تعیین کنند. اهداف پیش بینی شده باشد. برخی از مدیران و مسئولان آموزشی فکر می کنند که هر گونه آموزشی مفید می باشد اما ممکن است برنامه های آموزشی موجود اثربخشی لازم را نداشته باشند (قهرمانی، 1380).
الگوی ارزشیابی اثربخشی کرک پاتریک
دونالد کرک پاتریک الگوی جامعی را مطرح کرده و آن را در سازمان های مختلف از جمله بانک ((Barclay اجرا کرده است. این الگو به عنوان الگویی ساده، جامع و علمی برای بسیاری از موقعیت های آموزش توصیف شده بود. کرک پاتریک ارزشیابی را به عنوان تعیین اثربخشی در یک برنامه آموزشی تعریف کرده و فرآیند ارزشیابی را به چهار سطح یا گام تقسیم می کند (عباسیان، 1385).
1. سطح واکنش : در این سطح می خواهیم واکنش یا عکس العمل شرکت کنندگان در دوره آموزش ضمن خدمت را بررسی کنیم. اگر چه ابزارهای متعددی برای سنجش واکنش افراد شرکت کننده در دوره ها وجود دارد، اما پرسشنامه بیشترین استفاده در مورد نظرخواهی از افراد دارد (فتحی و اجارگاه، 1387).
دلیل اول ارزیابی سطح واکنش آگاهی از چگونگی احساسات مشتریان درباره ی برنامه ی آموزشی است و این که چه تغییرات ضروری برای بهبود برنامه لازم است. دلیل دوم این که کارآموزان به این نکته پی ببرند که عکس العمل و رضایت آنان نسبت به برنامه برای برگزار کنندگان دوره آموزشی مهم است (کرک پاتریک، 2007).
در اینجا راهبردهایی برای ساخت فرمی که بتواند حداکثر اطلاعات را در حداقل زمان فراهم کند توصیه می شود.
- تعداد سؤالات پرسشنامه برای گرفتن بازخورد از بین 8 تا 15 سؤال در تغییر باشد.
- تهیه فرم پرسشنامه بر اساس مقیاس 5 گزینه ای (عالی، خیلی خوب، خوب، نسبتا خوب، ضعیف) و یا بر اساس مقیاس لیکرت (کاملا موافقم، موافقم، خنثی، مخالفم، کاملا مخالفم) تهیه می شود.
- در پایان فرم پرسشنامه پیشنهادهایی برای بهبود برنامه پرسیده شود.
- از کارآموزان نباید نباید خواست نامشان در فرم بنویسند (کرک پاتریک، 2007، ص 25).
2.یادگیری ( دانش): یادگیری یعنی سنجش برآورده شدن هدف های برنامه آموزشی (پورصادق، 1384).
از راههای دیگر ارزشیابی اثربخشی دوره های آموزشی سنجش میزان یادگیری شرکت کنندگان نوعاٌ از طریق امتحان در پایان دوره می باشد. و در عین حال بازخوردهای لازم را به مدرسان و طراحان در خصوص اینکه کدام هدف ها تحقق یافته اند و کدام عقیم مانده اند، می دهد.
[1] Barnard
[2] Etzuni
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 44 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
-12-مفهوم کیفیت :
کیفیت، حاکی از درجه ای است که یک محصول با انتظارات مشتری و مشخصات ارائه شده تطبیق دارد. به هرحال کیفیت ارائه خدمات و تولیدات همواره مورد توجه انسانها بوده است. شاید توسعه نوآوری و صنعت نیز، بر مبنای این اصل استوار باشد که انسان هیچ گاه نست به وضع موجود خود راضی نیست و همواره سعی در بهبود آن داشته است. در همین راستا کیفیت در بخش صنعت در دهه های 1950-1940 مورد توجه قرار گرفت و در علوم پزشکی از سال 1980 مطرح شد (رجبی پور میبدی، 1388).
سازمان بین المللی استاندارد (ISO)، کیفیت را مجموعه ای از مشخصات و ویژگی های یک خدمت یا کالا تعریف می کند تا بتواند نیازهای تضمین شده مشتری را برآورده سازد. هدف نظام کیفیت تامین اعتماد لازم برای مشتری و مدیریت ارشد سازمان هنگام ارائه خدمات است. در این میان بیمارستان ها جایگاه ویژه ای دارند، زیرا هر اشتباه حتی از نوع کوچک می تواند جبران ناپذیر باشد. بنابراین لازم است ارائه خدمات بدون نقص و مطابق با استانداردهای حرفه ای ارائه گردد (درگاهی، 1386)
همچنین کیفیت به عنوان توانایی یک فرآورده یا خدمت برای ارضاء نیازهای ابراز شده و میزانی برای برآوردن انتظارات مشتری یا مددجو تعریف شده و منظور از کیفیت خدمات بهداشتی درمانی، میزان دستیابی به مطلوب ترین برآیندهای سلامتی است به گونه ای که خدمات ارائه شده اثربخش، کارا و به صرفه باشد. همچنین کیفیت، ساختار پیچیده ای از ارزشها ، عقاید ونگرشهای افرادی است که در مراقبتهای بهداشتی با یکدیگر در تعامل می باشند، لذا در تعریف کیفیت مراقبت ها، شناخت دیدگاه پرستاران به عنوان بزرگ ترین گروه در میان کارکنان بهداشتی درمانی، از جایگاه ویژه ای برخوردار است (پازارگادی و همکاران، 1386)
2-13- مفهوم مراقبت در پرستاری:
مراقبت در پرستاری دارای دو جنبه است، بعد عواطف و بعد فعالیتها، که بعد اول مربوط به توجه به مددجو به عنوان یک فرد و اهمیت دادن به آنچه که برای وی اتفاق می افتد می باشد. به عبارت دیگر بعد عاطفی مراقبت برای شاْن، مقام و استقلال فرد دیگر احترام قائل است. بعد فعالیت ها به منظور مساعدت، کمک و خدمت به دیگران است که از طریق ارتباط بین پرستار و بیمار بدست می آید. در حقیقت این بعد از مراقبت مربوط به تشخیص و برآوردن نیازهای بیمار می باشد (عزیززاده فروزی وهمکاران، 1373).
2-14- مفهوم کیفیت مراقبت پرستاری و ابعاد آن :
کاناواکتیکیول و همکاران (2001) ، مضامین کلیدی زیر را در تعریف کیفیت مراقبت پرستاری بدست آوردند:
1-دستیابی به نیازهای فیزیکی بیماران
2-فراهم نمودن حمایت های روانی- اجتماعی برای بیماران
3-اطمینان از توجه به نیازهای روحی و معنوی بیماران
4-رضایت مندی بیماران از مراقبت ها
5-پاسخگو و مسئول بودن مراقبت های پرستاری به نیازهای بیماران
6-اطمینان از ارائه مراقبت های جامع وهمه جانبه به بیمار
که در نهایت تعریف زیر را به عنوان تعریف نهایی ارائه دادند:
" کیفیت مراقبت پرستاری، پاسخگویی پرستاری به نیازهای جسمی، روانی، عاطفی، اجتماعی و معنوی بیماران است، به طوری که به زندگی سالم و طبیعی خود باز گردند و رضایت خاطر بیماران و پرستاران جلب شده باشد " (پازارگادی و همکاران، 1386).
بارهانس و آلیگود (2010) در مطالعه ای کیفی، مراقبت پرستاری با کیفیت از دیدگاه پرستاران را به صورت دستیابی به نیازهای انسان از طریق توجه، همدلی، تعاملات احترام آمیز با بیمار همراه با احساس مسئولیت، حمایت اساسی و یکپارچه از مددجو بیان نمودند (آتش زاده شوریده و همکاران، 1391).